بسياري از کارشناسان بر اين باورند با توجه به زمان کم باقي مانده، وزير صمت جديد فرصت چنداني براي کنترل شرايط فعلي نخواهد داشت، لذا استفاده از نظرات کارشناسان و نخبه‌هاي اقتصادي مي‌تواند راهکار مفيدي براي بهبود اوضاع باشد

بسیاری از کارشناسان بر این باورند با توجه به زمان کم باقی مانده، وزیر صمت جدید فرصت چندانی برای کنترل شرایط فعلی نخواهد داشت، لذا استفاده از نظرات کارشناسان و نخبه‌های اقتصادی می‌تواند راهکار مفیدی برای بهبود اوضاع باشد. از طرفی کنترل نرخ ارز از حوزه اختیارات وزارت صمت خارج است و با وجود تحریم‌های سنگین، تجارت خارجی شکل نمی‌گیرد این مساله‌ای است که می‌تواند مشکلات را دوچندان سازد.

وزیر جدید صمت به‌تازگی تاکید کرده است که تامین کالاهای اساسی و توجه به سبد معیشت خانوارها باید در اولویت قرار بگیرد، به‌زعم شما چه برنامه‌هایی در مدت زمان باقی‌مانده دولت فعلی باید در دستور کار قرار بگیرد؟

بحث مربوط به سبد معیشت موضوع جدید نیست و تامین کالاهای اساسی از زمان‌های گذشته ولو دوران جنگ تحمیلی از اولویت‌های اصلی دولت‌ها بوده است. بلکه موضوع اصلی قسمت بازرگانی است. چراکه صمت حاصل تجمیع دو وزارتخانه است و مساله اصلی تامین واردات و مواد اولیه خواهد بود. لذا سیاست فعلی جدید نیست و اگر ارز به اندازه کافی موجود باشد، تامین کالاهای اساسی راحت‌تر خواهد بود. از طرفی در صنعت مشکلات فراوانی وجود دارد و فکر نمی‌کنم در مدت زمان کوتاه باقی‌مانده بتوان کار خاصی را برای بهبود اوضاع انجام داد. به علاوه اگر مسئولان زیر مجموعه وزارت صمت تغییر کنند و با روی کار آمدن مهره‌های جدید فرصت کافی برای ایجاد تغییرات نیست. به همین منظور انتظار تغییر اساسی کمی دور از ذهن خواهد بود و این در حالی است نقش وزارت مذکور در بهبود اوضاع بسیار پررنگ است، چراکه تقریبا ۷۰ درصد تولید ناخالص ملی زیر نظر این وزارتخانه است. با این اوصاف نباید توقع معجزه را در شرایط کنونی داشت و در بهترین حالت ممکن است وضعیت فعلی ادامه ‌یابد. به زعم من شخصی که در این مدت کم به‌عنوان وزیر انتخاب می‌شود، ریسک بزرگی را پذیرفته است. به این دلیل که کنترل تورم و تامین ارز، خارج از اراده وزیر صمت است، اما بازرگانی و تامین مواد غذایی مورد نیاز مردم به عهده ایشان خواهد بود. به عبارت دیگر زمانی که کنترل ارز در اختیار وزیر جدید نیست و با وجود تحریم‌های سنگین تجارت خارجی شکل نمی‌گیرد، می‌تواند مشکلات را دوچندان سازد و این قابل توجه است. در مورد کالاهای اساسی هم باید گفت تمام مسئولان دولتی بر تامین به موقع آن تاکید دارند ولی نکته اصلی کنترل قیمت آنهاست. در حال حاضر مواد غذایی به اندازه کافی در فروشگاه‌ها موجود است اما نرخ آنها کمی مساله را پیچیده می‌کند و همانگونه که اشاره شد تعیین قیمت محصولات مورد نیاز مردم در حیطه اختیارات وزارت صمت نیست. در واقع صدها عامل مهم دیگر موجود است که این مشکلات می‌تواند گریبان‌گیر وضعیت فعلی اقتصادی شود.

با توجه به اینکه در چند ماه گذشته تبلیغات گسترده‌ای برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام صورت گرفته است، در شرایط کنونی خروج نقدینگی از بورس و ورود آن به سایر بازارهای مالی و دارایی(دلار، سکه و طلا) چه اثرات منفی‌ای را بر اقتصاد کشور تحمیل خواهد کرد؟

ماهیت بورس و سود آن در تمام دنیا منوط به نوسانات آن است. تعدادی از اشخاص حقیقی گمان کردند که بازار سهام به مثابه بانکی است که مدام سود می‌دهد و گرچه در یک سال اخیر به استثنا یکی دو ماه گذشته چنین بود و برخی از سهام بازار سرمایه تا ۳۰۰ درصد هم رشد کرد و این از نظر اقتصادی کمی عجیب است. در حال حاضر هم اگر برخی سهامداران متحمل زیان شده‌اند به این معنی است که از سود آنها کم شده است. بورس به مثابه کبریتی است که دست به دست می‌شود و دست آخر را می‌سوزاند. به عبارت دقیق‌تر شرایط به گونه‌ای شد که دیگر نمی‌توان انتظار رشد شارپ را داشت. به تبع این عوامل، نقدینگی به سمت سایر بازارها می‌رود و این موردی است که در خیلی از کشورهای پیشرفته به چشم نمی‌خورد و اگر چنین اتفاقی بیفتد شرایط به مراتب بدتر از وضعیت کنونی خواهد شد.

به عقیده شما تاثیر منفی کاهش ارزش پول ملی بر اقتصاد کشور چیست و چگونه می‌توان آن را بهبود بخشید؟

لازم است بگویم اگر ارزش پول ملی کشوری همچون ترکیه کاهش پیدا می‌کند، از سوی دیگر منجر می‌شود تا صادرات بیشتر شود و این موجب رونق اقتصاد خواهد بود. در مقطعی از گذشته خیلی از پول‌ها مانند مارک آلمان نسبت به دلار، دچار افت ارزش شد و این در حالتی بود که تورمی متوجه کشورها نشد. تنها اتفاق مهم آن بود که صادرات آلمان به آمریکا به شدت افزایش پیدا کرد و مردم ترجیح دادند کالاهای آلمانی را بخرند. لازم به ذکر است برای کشور ما معیاری به وجود آمده و زمانیکه ارزش پول ملی کاهش می‌یابد و به دلیل اینکه تولیدات داخلی حمایت نشده است و جانشینی برای کالاهای وارداتی نیست، منجر به بروز تورم سنگین می‌شود. اگر کشوری متکی بر تولیدات خود باشد، به فرض گران شدن دلار، باز هم آنچنان که باید اقتصاد دچار مشکل نمی‌شود و بالعکس صادرات افزایش می‌یابد. اگر از مردم کشورهایی که ثبات اقتصادی دارند بپرسیم طلا چند است یا سکه چقد گران شد به ندرت کسی اطلاع دارد، ولی متاسفانه در کشور ما مردم هر روزه درگیر قیمت ارز، سکه و طلا هستند و این مساله اثر منفی بر زندگی مردم داشته است. دلیل این موضوع هم وابستگی بیش از حد اقتصاد ما به خارج و عدم تولید کالاهای با کیفیت داخلی است. این مشکلی است که باید ریشه‌ای حل شود. به علاوه اگر نقدینگی هر روز افزایش پیدا کند می‌تواند بحران آفرین شود. ساختار اقتصادی ما دچار اشکالاتی است و باید حل شود. به عبارت دیگر شرایط فعلی نیازمند مدیریت بحران است و به زعم من کنترل شرایط فعلی مستلزم راهکارهای هوشمندانه‌ای است.

  • منبع خبر : آرمان