روز گذشته سرپرست دادسرای جنایی تهران از قتل خبرنگار ایرنا به دست همسرش خبر داد. تیم جنایی به‌ محض ورود به خانه موردنظر با جسد زن جوانی مواجه شدند که از ضربات دمبل و چاقو به قتل رسیده بود. متهم که همسر مقتول است خودش را معرفی کرده و  دلیل قتل، اختلافات خانوادگی ،بیکاری عنوان داشته است.

محمدرضا آذین

روز گذشته سرپرست دادسرای جنایی تهران از قتل خبرنگار ایرنا به دست همسرش خبر داد. به گفته قاضی  این قتل به پلیس گزارش شد و بلافاصله ماموران به محل وقوع جرم اعزام شدند. تیم جنایی به‌ محض ورود به خانه موردنظر با جسد زن جوانی مواجه شدند که از ضربات دمبل و چاقو به قتل رسیده بود. متهم که همسر مقتول است خودش را معرفی کرده و  دلیل قتل، اختلافات خانوادگی ،بیکاری عنوان داشته است. تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.

خشونت پنهان در خانواده ها ناشی از مشکلات متعدد در جامعه، به شکل‌های گوناگون خود را نمایان می‌کند و باعث افزایش سالانه جنایات در جامعه می‎شود. به‌طور کلی قتل در ایران را می‎توان از چند جهت دسته‌بندی کرد. طی نزاع‌های خیابانی و درگیری‌هایی که در سطح شهر صورت می‎گیرد می‌توان شاهد قتل‌های آنی و لحظه‌ای که بدون تصمیم‌گیری قبلی هستند، بود. شاید در تعداد قابل‌توجهی از پرونده‌های نزاع، آسیب‌ها سطحی باشند، اما گاهی ناخواسته و شاید اتفاقی ضربات واردشده به طرف مقابل، تبعاتی را به بار می‌آورد که جبران خسارت‌های آن اغلب غیرممکن است. مواردی وجود دارد که نشان می‌دهد چگونه یک درگیری لفظی ساده می‌تواند به زد و خورد کشیده و منجر به صدمات جدی برای افراد طرف درگیری شود. نزاع و درگیری‌های خیابانی، خانوادگی و خشونت علیه زنان بخش چشمگیری از ارجاعات روزانه‌ واحدهای معاینات بالینی مراکز پزشکی قانونی سراسر کشور را به خود اختصاص داده است.

به صورت کلان و از زوایای مختلف به بررسی این موضوع بپردازیم اولین مساله‌ای که با آن مواجه می‌شویم مشکلات درون جامعه در حوزه‌های مختلف اقتصاد، فرهنگ، روانشناسی و غیره که متاسفانه طی سالهای اخیر از شرایط خوبی برخوردار نیست و این شرایط روز‌به‌روز بدتر شده است. طبیعتا افزایش خشونت در ابعاد مختلف چهره خود را نشان می‌دهد و در روابط افراد با یکدیگر تاثیر می‌گذارد. با مشاهده‌ای ساده در سطح جامعه قابل  این موضوع بسیار واضح و قابل رویت است.

مشکلات اقتصادی یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین عوامل برای تاثیرگذاری در زندگی مردم و به دنبال آن اختلال در روابط بین افراد همچون روابط میان زن و شوهر، والد و فرزند و… است. بطوریکه در قتل خبرنگار زن توسط همسر وکیلش بار دیگر ثابت می‌کند که  خشونت علیه زنان مختص گروه یا اقشار خاصی از طبقات اجتماعی/اقتصادی نیست و در همه خانواده‌ها با هر خاستگاهی، زنان، قربانی خشونت خانگی می‌شوند. عامل اصلی در توضیحات همسر ایشان موضوع بیکاری و مشکل اقتصادی خانواده است همین موضوع ارتکاب به جرم را افزایش می‌دهد. هنگامی که روزانه مشکلات اقتصادی سایه خود را بر زندگی مردم گسترش می‎دهد مسلما شاهد رشد درگیری‌ها و دعواهای خیابانی و خانوادگی هستیم، چراکه این مشکلات تنش‌ها و استرس مردم را در طول روز افزایش می‎دهد و مردم برای تخلیه انرژی منفی ناشی از بار سنگین اقتصادی به دعوا و درگیری روی می‌آورند. ارتکاب به قتل یک امر اجتماعی است، اما متاسفانه امری فردی تلقی می‌شود.  به این معنا که اگر اولیای‌دم رضایت دهند مجازات فرد مجرم به چند سال حبس تقلیل می‎یابد و پس از آن فرد مجرم آزاد‌شده و زندگی روزمره خود را از سر می‌گیرد. در صورتیکه با واکاوای اجتماع این مشکل در دل جامعه نهادینه شده است. بگونه ای که بزهکاری‌ها و جنایات از یک ناآرامی و اغتشاش فکری نشأت می‌گیرد.

دغدغه‌های متعدد مانند مشکلات اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی که نقش مهمی در امور زندگی دارند، عوامل موثری در به وقوع پیوستن این دست از مشکلات هستند. در چند سال اخیر، کشور ما مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی  متعددی را پشت سر گذاشته و این مسائل موجب تشویش‌خاطر برای همه مردم در هر سن و طبقه اجتماعی شده است. بخش مهمی از این مسائل تاثیر‌گذار را فقر طبقاتی، تورم، مشکلات کسب‌و‌کار و… شامل می‌شوند که باوجود هر یک از این مسائل در زندگی مردم جامعه، به مرور افراد عصبی‌تر و پرخاشگرتر می‌شوند.

تداوم این مشکلات در زندگی افراد، آنها را دچار فشارهای روحی و عصبی می‌کند. این حالت شرایط متزلزلی را برای فرد به وجود می‌آورد که آستانه تحملش را پایین می‌آورد‌، حوزه تشخیص و تجزیه و تحلیل او را مختل می‌کند و موجب می‌شود تا در شرایط فشار و عصبانیت‌، در شرایط تجاوز به حقوق فردی و حتی موقعیت‌هایی به ظاهر ساده و کوچک دست به رفتارهای غیرقابل کنترل بزند و با فرد مقابل درگیر و این درگیری منجر به قتل شود.

وقتی ناآگاهی افراد قوی‌تر از سیستم آموزشی در جامعه شود و آموزش در سطوح ضعیفی باقی بماند، جامعه فقر فرهنگی را در آغوش می‌کشد. مادامی که اقدامات فرهنگی درستی در کشور انجام نشود و مسائل آموزشی همراه با خلل و کاستی‌هایی باشد، منجر به جهل افراد جامعه می‌شود. هنگامی که افراد با جهل مواجه می‌شوند، راه‌های انحرافی برای آن‌ها نمایان‌شده و به انحراف کشیده می‌شوند. اکثر قتل‌هایی که اتفاق می‌افتند، از ناآگاهی و جهل نشأت می‌گیرند.

باید جامعه به سمتی حرکت کند که افراد چه از طریق اجتماع و چه از طریق خانواده، از سطوح اولیه آموزشی تا دوران تحصیلات تکمیلی دانشگاهی در جهت صحیح رفتار کردن آموزش ببینند. از طرفی هم نباید به اوضاع اقتصادی بی‌توجه بود، چراکه تاثیر مستقیمی روی کسب و کار دارد و هنگامی که اوضاع اقتصادی ضامن کسب و درآمد مردم نباشد، آرامش و امنیت روان هم از میان برداشته می‌شود. در نتیجه شاهد رفتارهای هیجانی بیشتر که اثرات جبران‌ناپذیری را در بطن جامعه به جا می‌گذارد، هستیم.