تعیین نرخ ارز ترجیحی یکی از موضوعات مهم در لایحه بودجه ۱۴۰۰ است که مورد توجه بسیاری از فعالان اقتصادی و همچنین نمایندگان مجلس قرار گرفته است. این نرخ پیش از تغییر و تصویب در کمیسیون تلفیق ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان درنظر گرفته شده بود که بعد از ارتقا، این رقم به ۱۷۵۰۰ تومان تغییر کرد.

تعیین نرخ ارز ترجیحی یکی از موضوعات مهم در لایحه بودجه ۱۴۰۰ است که مورد توجه بسیاری از فعالان اقتصادی و همچنین نمایندگان مجلس قرار گرفته است. این نرخ پیش از تغییر و تصویب در کمیسیون تلفیق ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان درنظر گرفته شده بود که بعد از ارتقا، این رقم به ۱۷۵۰۰ تومان تغییر کرد.

هدف این اقدام حذف نرخ‌های متعدد ارز در کشور اعلام شده است ولی برخی از کارشناسان اقتصادی نسبت به این اتفاق نظرات مثبتی ندارند چراکه معتقدند این اتفاق با توجه به وضعیت امروز کشور و همچنین نقص اقدامات دولت در حوزه اقتصادی می‌تواند آثار و تبعات سنگینی را برای کشور به‌ویژه مردم داشته باشد.

با این وجود برخی از نمایندگان مجلس به‌اتفاق از این اقدام حمایت کرده و آن را حرکتی موثر برای کاهش رانت‌های ارز ترجیحی دانستند.

در کمیسیون تلفیق، رقم ارز در بودجه سال آینده ۱۷۵۰۰ تومان در نظر گرفته شده است، تغییر این رقم از ۱۱۵۰۰ تومانی که دولت تعیین کرده بود، این رقم چه تاثیری در اقتصاد دارد؟

اولا باید ببینیم که مبنای محاسبه این رقم ۱۷۵۰۰ تومان چیست؛ به‌نظر من اینگونه بوده که اینها پیش خودشان گفته‌اند که دو سوم واردات کشور با ارز ۴۲۰۰ تومانی انجام می‌شود و یک‌سوم آن هم با ارز ۲۵۰۰۰ تومانی، این ارقام را جمع و تقسیم بر دو کرده و متوسط آن را گرفته‌اند که نهایتا شده این رقم. آثار و تبعات چنین تصمیمی چه خواهد بود؟ اگر بخواهیم به ارز تک نرخی برسیم باید امکانات تامین تمام نیازهای ارزی کشور و مردم را با همان نرخ داشته باشیم.

اگر این امکان وجود نداشته باشد که ندارد، بلافاصله نرخ دوم و سوم به‌وجود می‌آید و همین وضعیتی خواهد شد که الان هست. اثر بعدی آن چیست؟ همانطور که گفتم دو سوم همه کالاهایی واردات و صادرات می‌شوند با ارز ۴۲۰۰ تومانی است که قرار باشد با ارز ۱۷۵۰۰ تومانی جایگزین شود تورم سنگینی به جامعه تحمیل خواهد شد؛ هم آثار تورمی دارد و هم مجددا ارزش پول ملی کاهش پیدا می‌کند.

بنابراین اگر با این ارز، بخواهیم ارز تک نرخی داشته باشیم که اتفاق خوبی است به شرطی که امکانات تامین تمام نیازها با این ارز وجود داشته باشد.

اگر امکان آن وجود نداشته باشد دچار دو نرخی و سه نرخی خواهیم شد که آن هم مشکلات بعدی خودش را خواهد داشت. اضافه بر این، فارغ از اینکه امکانات آن را دارند یا نه هر ۱۷۵۰۰ تومان یک اثر تورمی دارد که حتما باید در بودجه دیده شود که چطور قرار است جلوی آن را بگیرند. با کاهش ارزش پول ملی و بعد از آن با صادرات چگونه برخورد خواهند کرد.

در حال حاضر صادرات ما با دلار ۲۵۰۰۰ تومانی خودش را در بازار جهانی تطبیق داده است. اگر یکباره تک نرخی شود صادرات آسیب می‌بیند، اگر صادرات آسیب ببیند برای جبران کار صادراتی هم در اشتغال و هم در تولید ناخالص داخلی اثر می‌گذارد و هم اینکه ما بازارهای صادراتی را از دست می‌دهیم که در این صورت دولت باید به صادرکننده سوبسید پرداخت کند. اینها مشکلاتی است که ارز ۱۷ هزار تومانی با خودش خواهد داشت.

آیا مجلس یا دولت متوجه این مشکلات نمی‌شوند، بالاخره مشاور اقتصادی در بین این افراد وجود دارد، چرا چنین رقمی را در نظر می‌گیرند که می‌تواند تبعات بدتری داشته باشد؟

در همان زمانیکه ارز دولتی ۴۲۰۰ تومان تعیین شد گفتیم که این موضوع اشکالات اساسی دارد و می‌تواند مشکلات زیادی به وجود آورد.

این اشکالات را بیان کردیم، اما کسی حرف ما را گوش نکرد. وقتی اقتصاد ملی رشد پیدا کند و وضعیت مردم خوب باشد؛ این برای ما به‌عنوان فعالان اقتصادی هم خوب است و ما نیز از این جهت این حرف را می‌زنیم. الان هم که مجلس این حرف را می‌زند از این بعد نگاه می‌کند که ارز تک‌نرخی شود،‌ بسیار حرف درست و قشنگی هم هست و ما هم طرفدار ارز تک‌نرخی هستیم ولی برای اینکه تک‌نرخی شود مقدمات، زمینه‌ و بستری لازم دارد. عرض کردم دولت باید بتواند تمام نیازهای جامعه را با این ارز و نرخ تامین کند که اگر بتواند ارز تک‌نرخی خواهد شد.

اگر ارز تک‌نرخی شد باید ببینیم چطور می‌توان مشکلات صادرات را حل کرد و مجلس باید این را در‌نظر بگیرد. مجلس به یک بعد نگاه می‌کند و می‌گوید ارز تک‌نرخی شده و رانت‌های حاصل از ارز چندنرخی از بین می‌رود که از این نظر حرف درستی است، اما از آن سو این اتفاق تورم‌زاست و دوم اینکه صادرات را به شرط اینکه امکان اجرای تک‌نرخی شدن ارز را داشته باشیم، چه خواهند کرد؟ مجلس می‌گوید که ما همان میزان نفت مصوب در بودجه را صادر می‌کنیم و بایدن هم شرایط را برای صادرات ما فراهم خواهد کرد، اما به این شکل نیست و این شرایط انتزاعی و ذهنی است. فرض کنید که ژاپنی‌ها بخواهند دوباره از ما نفت بخرند، ژاپنی‌ها در چند سالی که از ما نفت نخریدند پالایشگاه‌های‌شان را با نوع نفت دیگری که از جای دیگری خریدند، تنظیم کردند.

حالا ما می‌گوییم که از ما نفت بخرند. اگر بخواهیم همه این‌ کارها را انجام بدهیم و به ژاپنی‌ها نفت بفروشیم حداقل شش ماه از سال رفته است.

به همین سادگی نیست که ما بتوانیم فردا صبح در بازار نفت بفروشیم، همه متخصصان و غیرمتخصصان امر این موضوع را می‌دانند. بنابراین مجلس به این موضوع فکر نکند که از اول فروردین نفت خواهیم فروخت، باید ابعاد این موضوع را عملیاتی ببینیم و در این صورت است که می‌توان دقیق‌تر با این مساله پیش برویم.

بحثی در مورد ارز وجود دارد که گفته می‌شود دولت از محل اختلاف نرخ ارز برای تامین کسری بودجه خود بهره می‌برد، این موضوع در بودجه چقدر تاثیر دارد؟

مسلما در بودجه اثرگذار است، بودجه ما بر مبنای ریال بسته می‌شود، در منابع‌ می‌گوییم فرضا یک میلیارد دلار داریم که اگر ۴۲۰۰ تومان بفروشیم می‌شود چهار هزار میلیارد تومان و بعد با این چهار هزار میلیارد تومان هزینه ریالی را انجام می‌دهیم. حالا اگر یک میلیارد دلار را با نرخ ۱۷ هزار تومان بفروشیم در واقع ۱۷ هزار میلیارد تومان داریم و این ۱۷ هزار میلیارد تومان را در بودجه مصرف می‌کنیم. یعنی این ۱۷ هزار تومان بخش عمده‌ای از کسری بودجه دولت با ارز ۴۲۰۰ تومانی را جبران می‌کند.