در دولت‌های مختلف هم تورم‌های دورقمی و هم نرخ بیکاری دورقمی و هم رشد اقتصادی پایین داشتیم اما شاید بتوان گفت که بهترین برنامه‌ای که در سال‌های بعد از انقلاب، دستاوردهای قابل قبولی داشت، برنامه پنجساله سوم بود و بقیه برنامه‌ها به دلایل مختلف موفق نبود.

هادی حق‌شناس اقتصاددان

در دولت‌های مختلف هم تورم‌های دورقمی و هم نرخ بیکاری دورقمی و هم رشد اقتصادی پایین داشتیم اما شاید بتوان گفت که بهترین برنامه‌ای که در سال‌های بعد از انقلاب، دستاوردهای قابل قبولی داشت، برنامه پنجساله سوم بود و بقیه برنامه‌ها به دلایل مختلف موفق نبود.

 این دلایل مختلف یا ناشی از بی‌تدبیری دولت‌ها بود مثل سال‌های ۸۴ تا ۹۰ که هم کشور درآمدهای افسانه‌ای از نفت داشت و هم در دهه ۹۰ که دو شوک بزرگ داشتیم؛ هم شوک کرونا و هم شوک تحریم. در دنیا از شوک کرونا به‌راحتی عبور می‌کنند ولی کافی است به یک شاخص نگاه کنیم و آن اینکه اقتصاد جهان در سال ۲۰۲۰ رشد اقتصادی منفی را تجربه کرد.

مفهومش این است که بسیاری از کشورها با یک شوک، اقتصادشان دچار مشکل شده ولی اقتصاد ایران هم شوک تحریم و هم شوک کرونا را توامان داشت. اینها را به عنوان چند شاخص بیان کردم و تا زمانی که مسأله‌مان را درست نشناسیم و خوب تبیین نکنیم، طبیعتا به دنبال راه‌حل اساسی هم برای آن نخواهیم رفت.

مسأله اصلی ما این است که اقتصاد را به‌عنوان یک علم نپذیرفتیم و مسائل سیاسی در اولویت است و نه مسائل اقتصاد. یا به عبارت ساده‌تر شاید این گزاره درستی باشد که مرتبا اقتصاد یارانه به مسائل سیاسی می‌دهد و نه مسائل سیاسی یارانه به اقتصاد. در همه دنیا اگر لشکرکشی‌ای هم می‌شود، ظاهر قضیه شاید شعارهای دیگری باشد اما باطن همه کشورگشایی‌ها در دنیا به خاطر موضوعات اقتصادی، چه در قدیم و چه جدید بوده است.

بنابراین مسأله اقتصاد در اولویت اول شاید در حد حرف بوده باشد اما وقتی برنامه‌ها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، آنگونه نیست که اولویت، مسأله اقتصاد باشد. به عنوان مثال اگر شعار دولت‌ها این باشد که نرخ تورم و نرخ بیکاری را یک رقمی می‌کنند و اگر همین یک شعار تحقق پیدا کند، بخش زیادی از مسائل رفاهی مردم حل خواهد شد.

ولی کمتر دیده شده است که دولت‌ها چنین شعارهایی بدهند. البته همان‌طور که گفته شد در شش برنامه پنجساله که در ایران تدوین شد، همواره مجالس مختلف نرخ بیکاری و تورم یک رقمی را هدف‌گذاری کرده‌اند ولی هیچ‌وقت در یک برنامه کامل چنین دستاوردی نداشتیم. بنابراین دو نکته اساسی وجود دارد:

 نخست اینکه همه چیز در خدمت برنامه‌های اقتصادی نیست. اگر همه چیز در اختیار برنامه‌های اقتصادی بود قطعا وضعیت ما وضعیت مطلوب‌تری می‌شد. دوم اینکه اگر مسأله‌مان اقتصاد بود، ما همه تدبیرها را به‌کار می‌گرفتیم که سرمایه جذب اقتصاد ایران شود. حال چه سرمایه مردم باشد و چه سرمایه خارجی باشد.

 از طرف دیگر همین تلاشی که کردیم و از همین زیرساخت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی موجود با عامل بهره‌وری حداکثر خروجی یا استفاده را داشته باشیم ولی عملا چنین اتفاقی هم نیفتاده است به خاطر اینکه بهره‌وری در همه سال‌های بعد از انقلاب شاید کمی کمتر یا بیشتر از یک بوده باشد. درحالی که در شش برنامه پنجساله گذشته قرار بود که سهم بهره‌وری در رشد اقتصاد بیش از دو و نیم واحد باشد.

 لذا تا زمانی که مسأله‌مان در ایران اقتصاد نباشد و در دل این اقتصاد به دو عنصر سرمایه‌گذاری و بهره‌وری توجه نکنیم، طبیعتا نمی‌توانیم انتظار زایش از اقتصاد ایران داشته باشیم. نرخ بیکاری و تورم اقتصادی می‌تواند یک‌رقمی باشد که زایش داشته باشد. یعنی نرخ سرمایه‌گذاری آن بیش از نرخ استهلاک باشد.

 اما چرا چنین نیست؟ دو عامل که در اقتصاد ایران اخلال ایجاد کرد که تحریم و کروناست را ذکر کردم و همچنین عامل مهم عدم بهره‌وری و از این سه مهمتر عدم سرمایه‌گذاری در سنوات مختلف. لذا باید سازوکاری را بکار بگیریم که سرمایه‌گذاری و عوامل گفته شده در اقتصاد ایران تحقق پیدا کند. هم اینک در بحث لایحه بودجه بحث فروش یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت به‌علاوه قیمت ۶۰ دلار مطرح است.

قطعا سال آینده هم میزان فروش ما از یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه بیشتر خواهد شد و هم قیمت قیمت بالاتر خواهد بود ولی اینطور نیست که مثلا اگر دو و نیم میلیون بشکه نفت بفروشیم و قیمت هم بالای صد دلار باشد، همه مسائل‌مان حل خواهد شد. مگر همین فروش دو و نیم میلیون بشکه نفت و قیمت بالای صد دلار را بین سال‌های ۸۴ تا ۹۰ نداشتیم. آیا مسائل اقتصادمان حل شد؟  ما به مسائل ساختاری اقتصاد ایران توجه نمی‌کنیم.

برجام اگر احیا شود یک مُسَکنی نصیب اقتصاد ایران خواهد شد ولی این به معنای درمان اقتصاد ایران نخواهد بود. طی همین ماه‌های گذشته چرا قیمت برنج یا سیب‌زمینی تقریبا بیش از دو برابر شد؟ یکی از نقدهایی که به دولت قبلی می‌شد این بود که نظارت‌ها صورت نمی‌گیرد. الان که علی الظاهر باید نظارت هم صورت بگیرد، چرا قیمت‌ها دوبرابر شده است؟ پاسخ یک نکته است، سمت عرضه اقتصاد و تولید تقویت نشده است. ممکن است بگویند تازه شش ماه است، اگر شش سال هم طول بکشد تا زمانی که راهبرد، تقویت سمت عرضه نباشد، همین داستان ادامه دارد.