بازار ارز در ماه‌های گذشته نوسانات بسیار شدیدی را تجربه کرده و موج این نوسانات به افزایش قیمت‌ کالاها در بازارهای مختلف منجر شده است. با رشد نرخ ارز کسانی که برای تامین مواد اولیه نیاز به ارز داشتند دچار مشکل شده و با کمبود ارز به دلایل مختلفی روبه‌رو شدند. نهایتا با از دست […]

بازار ارز در ماه‌های گذشته نوسانات بسیار شدیدی را تجربه کرده و موج این نوسانات به افزایش قیمت‌ کالاها در بازارهای مختلف منجر شده است.

با رشد نرخ ارز کسانی که برای تامین مواد اولیه نیاز به ارز داشتند دچار مشکل شده و با کمبود ارز به دلایل مختلفی روبه‌رو شدند. نهایتا با از دست رفتن مدیریت این بازار تقاضا از عرضه پیشی گرفت و همین موضوع به رشد قیمت روزافزون این نیازمندی مهم اقتصادی کشور دامن زد و باعث شد تا قیمت‌ دلار تا حدود ۲۶ هزار تومان هم افزایش یابد.

رشد نرخ ارز در حالیکه قوی‌ترین بازار در سطح کشور و موثرترین آنها هم محسوب می‌شود، یعنی موج‌ گرانی. با این حال برخی از کارشناسان معتقدند که دولت هنوز هم می‌تواند با تامین ارز مورد نیاز به این بازار آرامش‌ ببخشد و قیمت دست‌کم در بازه‌ای ثابت نگه دارد. با توجه به کاهش ارزش پول ملی در برابر دلار، بسیاری از مردم توانایی خود را در تامین مایحتاج از دست داده‌اند و ثابت ماندن نرخ ارز از طریق متعادل‌سازی عرضه و تقاضا می‌تواند به تقویت توان معیشتی مردم هم بینجامد.

با توجه به اینکه ارز در روزها و هفته‌های گذشته چهار تا پنج هزار تومان کاهش قیمت داشته است، آیا در هفته آینده هم شاهد ثبات یا کاهش قیمت ارز خواهیم بود؟

این سوالی نیست که از کارشناس پرسیده شود، این سوال را باید از دولت پرسید؛ اگر دولت در بازار ارز عرضه کند قیمت آن کاهش و درغیر این صورت قیمت آن افزایش پیدا خواهد کرد؛ این موضوعی بدیهی است. چرا هفته گذشته قیمت ارز کاهش پیدا کرد، چون دولت ۱۰۰ میلیون دلار ارز حاصل از صادرات را در سامانه نیما فروخت و قیمت‌ها کاهش پیدا کرد و با عدم تزریق دوباره قیمت افزایش یافت.

الان هم که قیمت دلار در حدود ۲۰ هزار و ۵۰۰ تومان است با زمانی‌که به ۲۵ هزار تومان رسیده بود،‌ تفاوت چندانی ندارد. فقط وقتی دولت قیمت ارز را در سامانه صرافی‌های ملی و دولتی خودش ۲۱ هزار تومان تعیین می‌کند توقع دارید قیمت ارز در بازار آزاد چند باشد؟ اگر قرار است دولت قیمت ارز را کاهش دهد بیاید و قیمت دلار را در صرافی خودش هفت تومان تعیین کند! وقتی دولت خودش قیمت را در صرافی‌های ملی ۲۱ هزار تومان تعیین می‌کند معلوم است که قیمت بازار آزاد آن ۲۴ هزار تومان می‌شود و شکی در آن نیست. بنابراین هیچکدام از این مسائل از مکانیزم یک اقتصاد روشن پیروی نمی‌کنند و از مکانیزم عرضه و تقاضایی که دولت هدایت می‌کند، حادث می‌شود.

به نظر شما بحث‌های روانی به عنوان مثال بحث‌هایی که درباره بازگشت ارز ناشی از صادرات مطرح شد،‌ در بازار تاثیر می‌گذارد؟

بحث‌های روانی یک بار در بازار تاثیر می‌گذارد نه هر روز، یک بار ممکن است برنامه‌ای و دستورالعملی صادر و مثلا دلار از ۸۰۰ تومان یکباره ۱۵۰ تومان شود. این هم یک بار اتفاق می‌افتد که اگر قرار بود هر روز رخ دهد که به آن اتفاق نمی‌گفتند.

فکر می‌کنید دولت توانایی تامین ارز را با توجه به مشکلاتی نظیر تحریم و بلوکه شدن ارز و کاهش صادرات که خودش بیان می‌کند، دارد؟

خود دولت این حرف‌ها را می‌زند، ولی داستان اصلی چیست؟ یکسری پروفرم در دست وزارت صنعت و معدن منتظر صدور مجوز هستند و تا زمانیکه مجوز نگیرند، نمی‌توانند در سامانه نیما خرید کنند. با توجه به این شرایط و تراکم ایجاد شده در وزارت صمت، زمانی‌که می‌بیند مثلا امروز در سامانه نیما یک میلیون دلار وارد شده یک میلیون پروفرم را تایید و وارد بازار می‌کند و نتیجه چیزی است که می‌بینیم. اگر دولت بخواهد قیمت را در سامانه نیما تثبیت کند، نمی‌توان به صادرکننده‌ای که با دلار ۲۳ هزار تومانی کالا تهیه و صادر کرده بگوییم دلار صادراتی‌اش را در سامانه نیما با قیمت بسیار پایین‌تر بفروشد و مسلما صادرکننده این کار را انجام نمی‌دهد. بنابراین باید بین این موضوعات تعادلی برقرار شود و تا زمانیکه این تعادل وجود ندارد، وضعیت همین است و به‌نظر هم نمی‌رسد دولت برنامه‌ای برای ایجاد این تعادل داشته باشد.

بارها در مورد تک نرخی شدن ارز بحث شده و هنوز هم شاهد اختلاف قیمت ارز بازار آزاد و نیمایی هستیم، چرا یکسان‌سازی و تک‌نرخی کردن ارز مورد توجه قرار نمی‌گیرد؟

در این راستا کارهایی درحال انجام است،‌ یعنی ارز نیمایی را از هشت و نه هزار تومان به ۱۷ هزار تومان رسانده‌اند و از این رقم هم پله پله به بالا می‌برند تا به قیمت ارز آزاد برسانند تا آن را تک نرخی کنند و این تک نرخی چیزی حدود ۲۲ تا ۲۴ هزار تومان تصویب خواهد شد، اگر نیت دولت این باشد. برای اینکه اگر کمتر از این ارقام باشد صادرکننده مشکل پیدا می‌کند،‌ اگر صادرکننده مشکل پیدا کند، تولید داخلی مشکل پیدا می‌کند، مشکلات تولید داخلی برابر با بیکاری است و بیکاری هم به افزایش تورم منجر خواهد شود. بنابراین دولت نمی‌تواند نرخ بازار آزاد را به نرخ نیمایی نزدیک کند و کاهش دهد، بلکه باید نرخ نیمایی را باید بالا ببرد و به نرخ بازار آزاد نزدیک کند.

تا زمانی‌که این اتفاق بیفتد و دلار تک نرخی شود، این صادرکنندگان هستند که آسیب می‌بینند یا بخش تولید و مردم؟

در هر صورت مردم متضرر می‌شوند چون به دلار حقوق نمی‌گیرند ولی هزینه‌هایشان با توجه به قیمت دلار افزایش پیدا می‌کند. قیمت برنج، روغن، حبوبات، سبزیجات و غیره با افزایش قیمت دلار افزایش پیدا می‌کند. خود مرکز آمار ایران چند روز پیش اعلام کرد ایران چهارمین کشور متورم جهان است، بنابراین زمانی‌که قیمت دلار افزایش می‌یابد قیمت کالاها در مغازه‌ خرده‌فروشان هم متناسب با آن افزایش پیدا می‌کند و شخصی که حقوق ثابت ریالی می‌گیرد، صدمه خواهد دید. یعنی قدرت خرید افراد کاهش می‌یابد و دیگر نمی‌تواند خیلی از کالاها را بخرد و سفره آن هرروز کوچک و کوچک‌تر می‌شود تا جاییکه افراد ممکن است حتی زندگیشان را از دست بدهند.