کاهش هرچه بیشتر نرخ دلار می‌تواند به کاهش بیشتر تورم منجر شود و با کاهش تورم درآمد افراد افزایش خواهد یافت.

ارز تعیین‌کننده‌ترین شاخص در اقتصاد ایران است و هر تغییری در نرخ آن می‌تواند باعث بروز نوسان در سایر بخش‌های اقتصادی کشور ‌شود. از این رو کاهش نرخ ارز به‌ویژه دلار در اقتصاد ایران اهمیت ویژه‌ای دارد. در هفته‌های گذشته بعد از آرام شدن وضعیت سیاسی جهان با اعلام پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تغییرات در بازار ایران آغاز شد این روند کاهشی ادامه داشت تا اینکه مصوبه لغو تحریم‌ها در مجلس نمایندگان ملت در بهارستان رای آورد و شوکی را به بازار وارد کرد که باعث شد دوباره نرخ ارز در روند افزایشی قرار بگیرد و پس از گذشت مدتی نرخ دلار در محدوده کانال ۲۵ تا ۲۶ هزار تومان ماند و در این میان دچار نوسان شد. برخی از کارشناسان معتقدند با آرام شدن وضعیت روابط ایران با جهان و همچنین احتمال بازگشت آمریکا به برجام این روند کاهشی نرخ ارز می‌تواند سرعت بیشتری بگیرد ولی زیرساخت‌های اقتصادی ایران باید تغییر کند. در همین زمینه گفت‌وگویی با حسین سلیمی، کارشناس مسائل اقتصادی و رئیس اتاق بازرگانی ایران و افغانستان، داشته که در ادامه می‌خوانید.

به‌نظر می‌رسد کاهش قیمت دلار در عقب‌نشینی از کانال ۲۵ هزار تومان دچار یک مقاومت شده، چه باید کرد تا نرخ دلار بیش از این رقم کاهش یابد؟

کاهش هرچه بیشتر نرخ دلار می‌تواند به کاهش بیشتر تورم منجر شود و با کاهش تورم درآمد افراد افزایش خواهد یافت. برخی معتقدند که دولت در برابر کاهش نرخ مقاومت می‌کند، ولی من فکر نمی‌کنم چنین باشد مگر اینکه این نهاد خودش عرضه‌کننده دلار باشد و بخواهد با نرخ بالاتری آن را بفروشد که در این ارتباط همتی، رئیس کل بانک مرکزی، اعلام کرده چنین تصمیمی‌ ندارد و معتقد است که قیمت‌ باید به روش عادی کاهش یابد و مبادله شود. مقاومتی در دولت برای کاهش قیمت ارز نمی‌بینیم، ضمن اینکه دولت ارز نیمایی در اختیار تامین‌کنندگان کالاهای اساسی قرار می‌دهد. هدف اصلی دولت کاهش تورم و بحث‌های تک‌رقمی‌ کردن ارز است البته هیچ زمانی نتوانست از عهده آن برآید. به هر حال هر نوع افزایش نرخ ارز تورم‌زا بوده و اثرات آنی در قیمت کالاها و محصولاتی دارد که مردم باید آن را خریداری کنند و از آنجا که حقوق و درآمدها ثابت است افزایش تورم باعث کاهش درآمد و قدرت خرید مردم می‌شود و نقش دولت این نیست و دولت علاقه‎مند است که سرانه درآمد مردم بیشتر شود. این اتفاقاتی که افتاده جزو اهداف نبوده و بانک مرکزی هم چندین بار این موضوع را اعلام کرده که علاقمند نیست که نرخ دلار افزایش پیدا کند؛ شاهد بودیم نرخ تا ۳۲ هزار تومان هم افزایش یافت و حالا در کانال ۲۵ هزار تومان قرار گرفته است.

نقش بازار آزاد و دلالان در نوسانات قیمت ارز را چطور ارزیابی می‌کنید؟

این هم مشکلی است، برخی از افراد ارزهایی با قیمت ۳۲۰۰۰ تومان و ۳۰ هزار تومان خریداری کرده و علاقه‌ای ندارند که کمتر از رقمی که خریداری کرده‌اند آن را عرضه کنند چراکه با ضرر مواجه می‌شوند و سعی‌شان بر این است که با قیمت بالا بفروشند. صادرکنندگان نقش اساسی را در تامین ارز مورد نیاز کشور دارند، هر چقدر دلار حاصل و آن را با نرخ بالایی عرضه کنند صادرات رونق پیدا خواهد کرد ولی باید به این نکته توجه داشت که تامین کالای وارداتی، مواد اولیه و قطعات هم با نرخ بالا روبه‌رو خواهند شد و برای صادرات بعدی نرخ بالاتری را تقاضا می‌کنند و این یکی از ایرادات اقتصاد ماست که به دلایل کمبود و تامین ارز برای مواد اولیه از طرف دولت، صادرکنندگان هم باید مقداری ارز آزاد با نرخ بالا بخرند و طبیعی است که دوست داشته باشند نرخ دلار را بالاتر ببرند تا هزینه‌هایشان را جبران کنند. به هر حال این اقتصاد ناسالمی ‌است و اگر بخواهد به نتیجه برسد و صادرکنندگان بخواهند ارز بالاتری از ریال بگیرند ضرر آن به جامعه و درآمد سرانه کشور می‌رسد و به کاهش ارزش پول ملی منجر خواهد شد و این موقتی خواهد بود و درحالیکه نقش صادرات باید نقش دائمی ‌باشد مانند ترکیه که از ۲۰ سال پیش با ۳۰ میلیارد دلار صادرات شروع کرد و امروز به ۱۸۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی رسیده است چون ساختار اقتصادی خود را اصلاح کردند.

با توجه به وضعیت اقتصادی کشور رئیس جمهوری اعلام کرده که سال آینده امکان دارد دلار به ۱۱ هزار تومان برسد، فکر می‌کنید انتخابات بایدن در آمریکا، برجام، مذاکرات و انتظارات تورمی‌ از وضعیت سیاسی را می‌توان در تعیین نرخ ارز کشور موثر دانست؟

بله دقیقا؛ تحریم ضربات زیادی به اقتصاد ما زده یعنی پول‌های بلوکه شده و در اختیار ما نیست تا کالا بخریم ضمن اینکه از چندین کشور طلبکار هستیم، کمبود دلار باعث افزایش نرخ آن می‌شود و از طرف دیگر اگر صادرات ما بتواند طبیعی باشد و تحریم‌ها هم در جایی متوقف شوند، معلوم است که ثبات اقتصادی برخواهد گشت که نهایتا دلار ارزش واقعی خود را به دست خواهد آورد نه اینکه به صورت موقتی به دلیل کمبود، ارزش پول ملی را کاهش دهیم. اگر وضعیت تحریم‌ها و برجام که در دولت جدید بایدن با مذاکراتی که الان در خود آمریکا مطرح می‌شود، مشخص شود؛ آن زمان احتمالا ثبات نسبی خواهیم داشت. در زمانیکه برجام برقرار بود همین ثبات نسبی را شاهد بودیم، به هر حال ما انتظار داریم وضعیت در دولت بایدن بهتر شود برای همین هم احساس مردم بر این است که دلار کاهش و شاخص بورس رونق پیدا کرد. این انتظاراتی است که احتمال دارد در بهمن ماه با مستقر شدن بایدن در کاخ سفید و برنامه رفع تحریم و مذاکرات؛ به نتیجه برسد و وضعیت اقتصادی ایران رو به بهبود برود.

برای اینکه ایران بتواند اقتصاد بهتری داشته باشد، چه اقداماتی را باید انجام دهد؟ تک نرخی شدن ارز چه نقشی در این میان خواهد داشت؟

تک نرخی شدن ارز یکی از ایده‌آل‌های تمام دولت‌های گذشته بوده که به دلایل مختلف موفق نشده‎اند آن را محقق کنند که یکی از آن دلایل مسائل تحریم و قادر نبودن به فروش نفت بوده است. واقعیت این است که نرخ ارز باید مانند سایر کشورها نظیر ترکیه که حتی نفت هم برای صادرات ندارد، به صورت طبیعی تک نرخی شود، درست است که آنها هم با کاهش ارزش پول ملی مواجه شده‌اند، اما نه به این شکل که ظرف مدت هشت سال دلار چهار هزار و سه هزار و ۵۰۰ تومانی ما به ۳۰ هزار تومان برسد!