روند حرکتی بازار سرمایه بیش از ۶ ماه است که بااختلال روبرو شده است. اختلالی از جنس بی اعتمادی و ناامیدی . اختلالی که بسیاری از کارشناسان ریشه اصلی آن را در تداوم دخالت دولت بر شمرده و معتقدند مسیر معرفی شده از سوی دولت نه تنها باعث زمین گیر شدن این بازار شد بلکه ضرر هنگفتی به سهامداران این بازار به ویژه سهامداران خرد زد.
روند حرکتی بازار سرمایه بیش از ۶ ماه است که بااختلال روبرو شده است. اختلالی از جنس بی اعتمادی و ناامیدی . اختلالی که بسیاری از کارشناسان ریشه اصلی آن را در تداوم دخالت دولت بر شمرده و معتقدند مسیر معرفی شده از سوی دولت نه تنها باعث زمین گیر شدن این بازار شد بلکه ضرر هنگفتی به سهامداران این بازار به ویژه سهامداران خرد زد.
سهامدارانی که با دعوت دولت قدم در این مسیر گذاشتند اما حالا که روز به روز سرمایههای آنها در کوره پول سوزی بورس میسوزد، کسی نیست که به فکر نجات سرمایه اندک آنها باشد.
به باور کارشناسان، دولتمردان مهمترین علت ریزش بورس در ماههای گذشته بودهاند و تصمیمات آنها سبب شده است، سهامداران خرد در این مدت اعتماد به آنها و بازار سرمایه را از دست بدهند.
برنامه ای روی آب
کارشناسان و تحلیلگران بازار هم با مردم در این نوع نگاه همسو هستند و در واکاوی وضعیت کنونی بازار سرمایه با اشاره به ادعای متولیان مبنی بر وجود یک برنامه جامع برای بازار سرمایه داشته، می گویند؛متاسفانه علیرغم تامین مالی های قابل توجهی که توسط متولیان و دولتمردان از این بازار صورت گرفت امروز این دست اندرکاران اهمیتی برای اعتماد و سرمایه از دست رفته مردم قائل نیستند و برخی اقدامات غیر کارشناسانه و بدون هماهنگی کار را به جایی رسانده که سایه ترس بر این بازار هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
این کارشناسان با اشاره به وعده معروف مبنی بر اینکه«مردم سرمایه خود را به بورس بیاورند و از این بازار حمایت میکنیم» بر این مساله تاکید دارند که این وعده پوچ ترین وعدهای بود که تبعات آن چیزی نبود جز از بین رفتن مطلق اعتماد مردم عادی و سرمایهگذاران حرفهای به متولیان امر و بازار سرمایه، نتیجه این شد که مردم زیان کردند و بورس را رها کردند و در داخل این بازار نیز کسانی که منابعی دارند، در حال پروژه کردن سهم هستند. منتقدان بازار سرمایه براین اعتقادند که دولتمردان علاوه بر برهم زدن تعادل عرضه و تقاضای بازار سهام، تعادل روانی این بازار را به هم زدهاند و ماحصل آن طوری شده که بازار سرمایه دیگر حاضر نیست به شرایط بنیادین حتی فکر کند.
بورس در یک قدمی بحران ملی
متولیان امر باید تا بیشتر از این کشور را در بحران فرو نبرده و بورس را به بحران ملی تبدیل نکردهاند، به فکر احیای اعتماد از دست رفته در بازار سرمایه باشند، ضمن این که دیگر گفتار درمانی هم در خصوص این بازار جواب نمیدهد و تنها راه برگشت این اعتماد، تزریق بیچونوچرای نقدینگی به بازار سهام است.
این صحبتی است که محسن عباسی استاد دانشگاه و کارشناس بازار سرمایه مطرح کرده و تأکید میکند که « برگشت این اعتماد، نیازمند تزریق دستکم ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان به بورس است و این رقم کمتر از یکهشتم آن چیزی است که دولت از بورس درآمد داشته است، این در حالی است که با توجه به اصلاح قابل توجه بازار سهام و قیمت سهام شرکتها، این حجم از نقدینگی یک سرمایهگذاری ارزشمند تلقی میشود.»
عباسی براین باور است که باید فکری به حال صنایع و جامعه سهامداری شود و میگوید: «دوره نمایشهای پوپولیستی و خرج کردن از مردم برای پیشبرد تصمیمات رانتی خیلی وقت است به پایان رسیده است. متولیان امر و تصمیمگیران صنایع به جای تصمیمات و اقداماتی که فقط روح سرمایهگذاری در کشور و بازار سهام را نابود میکند، باید فکری به حال سر و سامان دادن به وضعیت صنایع و شرکتهای مختلف و همچنین حمایت از سهامداران در بورس کنند.»
دولت باید پاسخگو باشد
از سوی دیگر روزبه شریعتی تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه «دولت باید پاسخگو باشد» میگوید: حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان پول از بازار بیرون رفت و مردم به حضور در بازار تشویق شدند در حال حاضر حداقل باید از مسئولان سوال شود شمایی که مردم را برای حضور در بازار سرمایه تشویق کردید، الان چه پاسخی برای مردم دارید؟ دولت نمیتواند پولی به بازار تزریق کند اما همین که برای کسری بودجه و حقوق و پاداش جلوی فروش صندوقهای بازنشستگی و تامین اجتماعی را در بورس بگیرد، اقدام خوبی است. یعنی منبع درآمد دیگری برای کسریهای خود پیدا کند.
از سوی دیگر برخی کارشناسان و تحلیلگران با خطاب قرار دادن بازیگران بازار و فعالان آن این سوالات را مطرح میکنند که نقش بازارگردانها و حقوقیها در وضعیت این روزهای بازار سرمایه چیست؟
این افراد با بیان اینکه آیا سزاست شرکتهایی که با رشد تولید و افزایش سودسازی مواجه شدهاند در جو روانی که خود دولت برای بازار به وجود آورده، بسوزند و با کاهش قیمت مواجه شوند؟ می گویند: نوسان جزئی از بازار سرمایه است اما وقتی بنیاد یک سهم که به واسطه سودسازی و چشم انداز آینده آن به دست میآید، تضمین کننده کف قیمتی و بیانگر ارزش یک سهم است، چه دلیلی برای کاهش قیمتی خارج از عرف و نوسان خارج از عرف قیمت بسیاری از نمادهای بازار سرمایه وجود دارد؟
به اعتقاد این افراد در شرایط کنونی نوسان گیری از سهامداران خرد و جز لاینفک دولت برای پر کردن خزانهاش تبدیل شده و تا مادامی که دولتمردان دست از دخالت در این بازار برنداشته و در کنار این دخالت نکردن، فعالان و دلسوزان اصلی آن تلاشی برای حفظ چهارستون این بازار که خانه آنهاست نکنند؛ نمی توان انتظار امیدی از متعادل شدن بازار و روند روبه رشد آن داشت و در آینده فراز و فرودهای نابهنگام بورس ادامه خواهد یافت.
Saturday, 4 May , 2024