محمدحسن دیده‌ور عضو هیات نمایندگان اتاق تهران من بارها اشاره کردم که قیمت را بازار تعیین می‌کند و کسی نمی‌تواند برای یک کالایی قیمت مشخص کند. کما اینکه در گذشته مشاهده شده با چنین اقداماتی نرخ خیلی از محصولات در عرض یک ماه تغییرات محسوسی را پشت سر گذاشته است. به عبارت دقیق‌تر قیمت‌‌های دستوری […]

محمدحسن دیده‌ور عضو هیات نمایندگان اتاق تهران

من بارها اشاره کردم که قیمت را بازار تعیین می‌کند و کسی نمی‌تواند برای یک کالایی قیمت مشخص کند. کما اینکه در گذشته مشاهده شده با چنین اقداماتی نرخ خیلی از محصولات در عرض یک ماه تغییرات محسوسی را پشت سر گذاشته است.

به عبارت دقیق‌تر قیمت‌‌های دستوری هیچ‌گاه نمی‌تواند حلال مشکلات ما باشد و این مهم باید براساس عرضه و تقاضا شکل بگیرد. نمونه بارز این کار ارز ۴۲۰۰ تومانی است که دیدیم متاثر از آن عده‌ای به پول‌های هنگفتی رسیدند و در مقابل افرادی هم متحمل زیان‌های سنگینی شدند.

ولی آن مبلغی که اکنون در لایحه بودجه سال آینده در نظر گرفته شده بسیار آرمانی و بر مبنای گمانه‌زنی است. این در حالی است که تصور ما در حال حاضر بر آن است که می‌توانیم تا حد مشخصی نفت صادر کنیم و مساله اساسی آن است که ببینیم این مهم تا چه حد قابل اجراست، در حالی که نمی‌دانیم سال آینده وضعیت فروش نفت ما به چه سمتی خواهد رفت که آن را برمبنای دلار ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان حساب کنیم.

ولی به طور کلی باید متذکر شوم این تغییر نرخ ارز تا ۱۷ هزار و ۵۰۰ به شدت تورم زاست، چرا که این روی خیلی از موارد همچون ارزش گمرکی و حمل و نقل تاثیر به سزایی خواهد داشت و متاسفانه عامل افزایش سنگین قیمت‌ها خواهد شد.

این در حالی است که ادعای دولت مبنی بر افزایش یارانه هم، با تورمی که متاثر از گرانی کالاها شکل می‌گیرد، خنثی خواهد شد. از طرفی ما می‌توانیم قیمت مذکور را پیش‌بینی کنیم نه که آن را به شکل قانون درآوریم، یعنی هرگونه تغییراتی که ایجاد شد باید در لایحه بودجه هم اعمال شود و تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر پرداخت یارانه هم به شکل فعلی نوعی گداپروری است، یعنی همان کاری که دولت گذشته در صدد انجام آن بود.

به واقع هیچ‌کجای دنیا تا این حد یارانه را بالاخص برای سوخت و انرژی اختصاص نمی‌دهند، این در حالی است که می‌توان به جای پرداخت یارانه به این شکل، روی مسائل درآمدزایی تمرکز کرد و حقوق‌ها را افزایش داد تا متاثر از آن قدرت خرید افراد افزایش پیدا کند و این می‌تواند اثرات مثبتی هم در تولید داشته باشد و تولیدکننده می‌تواند کالای خود را با قیمت مطمئن‌تری بفروشد؛ ولی اینکه ما بگوییم یارانه نقدی می‌دهیم به هیچ عنوان راهکار مناسبی نیست و اختلاف ۴۲۰۰ تومانی با مبلغ اشاره شده بسیار بالاست و این می‌تواند تبعات منفی به دنبال داشته باشد.

از یک طرف می‌توان این مبالغ سنگین برای یارانه را به حوزه بیمه و بهداشت اختصاص داد و پول نقد ریختن به حساب اشخاص تورم را افزایش می‌دهد.

در حالت کلی روی کار آمدن بایدن می‌تواند برای اقتصاد ما در ماه‌های آینده مفید باشد و من به آن خوش‌بین هستم و تاکنون هم شاهد گشایش‌هایی بوده‌ایم و تیم کنونی بایدن هم قابل مذاکره است و به هیچ عنوان مانند ترامپ عمل نخواهند کرد. گرچه توافق در ابتدای کار کمی دشوار خواهد بود اما انتظار می‌رود تا چندماه آینده شرایط با اکنون فرق کند و شاهد گشایش‌های مهمی باشیم.