آسیبشناسی جریان بازار سرمایه از سال گذشته طی مطالبی با عناوین «هشدار به دولت»، «تله بورس» و «مجرای تغییر کانال سرمایهگذاری» در کنار سایر کارشناسان اقتصادی، مورد تحلیل واقع شد که روند حرکت بازار سرمایه مشکوک است و باید موردتوجه دولت و مجلس قرار گیرد تا آدرس اشتباهی به جامعه داده نشود و مسیر سرمایهگذاریها بهیکباره از تمامی مجاری سرمایهگذاریها به سمت بازار سرمایه حرکت میکند.
حیدر مستخدمینحسینی تحلیلگر مسائل اقتصادی
آسیبشناسی جریان بازار سرمایه از سال گذشته طی مطالبی با عناوین «هشدار به دولت»، «تله بورس» و «مجرای تغییر کانال سرمایهگذاری» در کنار سایر کارشناسان اقتصادی، مورد تحلیل واقع شد که روند حرکت بازار سرمایه مشکوک است و باید موردتوجه دولت و مجلس قرار گیرد تا آدرس اشتباهی به جامعه داده نشود و مسیر سرمایهگذاریها بهیکباره از تمامی مجاری سرمایهگذاریها به سمت بازار سرمایه حرکت میکند.
این گفته نه به مفهوم این بوده که بازار سرمایه مناسب نیست بلکه اتفاقا مناسب است منتها بازار سرمایه و بورسها برای بخشی از مردم که ریسکپذیر هستند و سرمایهگذاری میانمدت بالا را دنبال میکنند، مناسب است. دولت از ابتدای امسال در این پدیده بیشتر دمید و حتی اعضایی از مجمع تشخیص مصلحت ورود پیدا کردند و طی گفتوگوهایی در صداوسیما با بیان اینکه بازار سرمایه بازدهی ۳۰۰ تا حتی ۵۵۰ درصد دارد، مردم را بهسمت این بازار سوق دادند.
سوالی که مطرح است اینکه آیا در این فضا و مدت نمایندگان مجلس از خود واکنشی نشان دادند یا دولت در آن مقطع هشدار داد؟ پاسخ منفی است. جلوی شرکتهای کارگزاری صفهایی کشیده شد و حتی بحثهای انحصار شرکت کارگزاری مطرح شد و هرچه کارشناسان زیاندهی کارگزاریها طی سالهای ۹۲ تا ۹۶ را گوشزد کردند که برای حقوق پرسنل وام میگرفتند اما مقامات دولتی و اقتصادی توجه نکردند.
ماهیت بازار سرمایه ایجاب میکند که فراز و نشیب داشته باشد و شیب ملایمی ندارد. تفاوت بازار سرمایه با بازار پول این است که سپردهگذاران بانکی یک سود مشخص با ریسک پایین دریافت میکنند و التهاب و دلهره ندارند اما بازار سرمایه تحتتاثیر شوکهایی است که به اقتصاد وارد میشود؛ شوکهای داخلی ناشی از تصمیمات دولت و مجلس، گرانی قیمت کالاها، افزایش مواد اولیه، منع واردات، کاهش ارزش پول ملی، افزایش قیمت ارز و مسکن روی شاخص بورس تاثیر میگذارد. شوکهای بیرونی مثل تحریمها، سست شدن روابط اقتصادی با سایر کشورها یا برعکس بهبود روابط، افزایش قیمت فولاد جهانی، افزایش یا کاهش قیمت مواد کشاورزی نیز از جمله عوامل تاثیرگذارند. بنابراین تبلیغ بازدهی بالا توسط مقامات اقتصادی اشتباه محضی بود که امروز باید پاسخگو باشند. چون مردم تحت شرایطی به سمت بازار سرمایه رفتند که برخی خودرو یا خانههای خود را فروختند یا تبدیل به کوچکتر کردند و تنها این اواخر که شاخص ریزش میکرد برخی وزرای اقتصادی به مردم هشدار دادند که مراقب فراز و نشیب بازار سرمایه باشند. دولت در سال آخر سهام عدالتی را که ۱۰ سال بلاتکلیف بود مثلا تعیین تکلیف کرد که آن هم نشد و مردم به لحاظ نیاز معیشتی سهامشان را فروختند درحالیکه بعضا هنوز پولی نگرفتند.
ریشه در کجاست؟
ریشه در ناهماهنگی در تصمیمگیری دولت و عدم طرح مواضع درست اقتصادی از سوی مجلس بهمنظور کمک به دولت است تا از منافع اقتصادی مردم حمایت کند. مجلس و دولت نباید بنشینند اتفاق صورت بگیرد و بعد دنبال راهکار باشند. دولت از سال گذشته با کسری بودجه مواجه بود و تصمیماتی گرفت که یکی مربوط به بازار سرمایه بود و طی آن نقدینگی بالایی که خودش یا با کسری بودجه یا بیمبالاتی بانک مرکزی برای خلق پول توسط بانکها خلق کرده بود را به سمت بازار سرمایه هدایت کرد.
اقتصاد سیستم است ، سیستم اجزای بههمپیوسته
ادامه سخن روز/ در کنار بازار سرمایه، بازار مسکن منکوب شد و این بازار در حداقل فعالیت خودش طی دهههای گذشته قرار گرفت بهصورتیکه طی ۵ ماهه ابتدای امسال، پروانه ساخت با هیچ ۵ ماهه سالهای قبل قابل مقایسه نیست و سرمایهگذاری در این بازار در حداقل خود قرار گرفت. از طرفی سرمایهها به سمت تولید هم که انگیزه نداشت، نرفت و نقدینگی به سمت ایجاد فعالیتهای جدید صنعتی و تولیدی حرکت نکرد و آمارهای کشور گویای کمترین میزان سرمایهگذاری طی دو، سه سال گذشته است. دولت و بانک مرکزی در ابتدای سال، نرخ سود بانکی را ۱۵ درصد اعلام و به بانکها ابلاغ کرد در سررسید قرارداد سپردهگذاران نرخ بالاتر از ۱۵ درصد داده نشود و این سوال کارشناسان اقتصادی که با وجود تورم ۲/۴۱ درصدی چطور نرخ سود بانکی باید ۱۵ درصد باشد، بیپاسخ ماند و تنهاگویای این سیگنال بود که نه در بانک، نه در تولید و نه در مسکن میتوان سرمایهگذاری کرد و تنها بازار سرمایه است که رونق گرفته. بازار سرمایهای که ایجاد ظرفیت بالای ۵۰میلیون نداشت و سیستمش بهگونهای طراحی نشده که پاسخگوی معاملات این حجم کار باشد و به همین دلیل معمولا در مراودات دچار اشکال میشود.
دستاورد دولت چه بود؟
از فروش سهام طی سهماهه ابتدای امسال بیش از ۳۵۰۰میلیارد تومان مالیات نصیب دولت شد که این مقدار با کل سال ۹۸ و یازده برابر مالیات اخذشده سال ۹۷ در حوزه بازار سرمایه برابری میکند. الان هم در معاملات مرتبا خرید و فروش صورت میگیرد و مالیات نصیب دولت میشود. دولت با اخذ مالیات از فروش و بالا بردن شاخص و قیمت سهم، بخشی از دارایی خود را به فروش رساند و وجوهی که لازم داشت از این بازار دریافت کرد، در کنار اوراق بدهی که متولی آن بانک مرکزی بوده و مازاد منابع بانکها را بردوش گرفته از جمله مواردی است که تنها حمایت از یک بازار صورت گرفت. علت اصلی برهم خوردن این مکانیسم، تعطیلی بازارهای دیگر بود. درحالیکه دولت وظیفه دارد از همه بازارها حمایت کند ولی در این بازار نه حمایت بلکه دخالت کرد. اگر در بازار پول و سپردهگذاری نرخ واقعی گذاشته میشد، اگر در سال جهش تولید بخش مسکن فعال میشد، در این اقتصاد هم اشتغال ایجاد میشد، هم نرخ بیکاری کاهش پیدا میکرد و از کارگر ساده گرفته تا مهندس مشغول کار میشدند و حداقل ۵۰۰ محصول صنعتی به کمک صنعت میآمد و مسکن هم به حرکت واداشته میشد. اما نقدینگی که به سمت بازار سرمایه رفت تبدیل به اشتغال و سرمایهگذاری در هیچکدام از واحدها نشد و سفتهبازی را رونق داد. تنها یک برگ کاغذ دست به دست میشد بدون اینکه در بافت شرکتهای بورسی تحولی مثل ارتقای تکنولوژی و افزایش تولید محصول صورت گرفته باشد و قیمتها به نادرستی افزایش مییافت. شاخص ۳۳۰هزار دیماه سال گذشته با ناباوری به دومیلیون رسید و این سوال که چه تحولی در این مدت ایجاد شد که به بیش از هفت برابر رسید و الان که پایین آمد به سطح یکمیلیون و ۶۰۰ رسید. چه اتفاقی غیر از اینکه تمام بازارها قفل شد تا به این بازار توجه شود. از طرفی فروش سهام عدالت که با مشکل مواجه شد وETF با اختلافنظر کابینه بهتازگی مرحله دومش را تا ۱۹ شهریور مهلت داده، اعتماد مردم را سلب کرد. واقعیت این است که وقتی دولت به یک بازار توجه میکند ولی مورداعتماد مردم واقع نمیشود و شروع به ریزش میکند، نقدینگی سیلآسای این بازار به سمت سایر بازارها حرکت و آن بازارها را هم مختل میکند. ما اعتقاد داریم که اقتصاد سیستم است و سیستم هم اجزای بههم پیوسته است و اگر یکی از اجزا در تعادل نباشد تعادل تمام بازارها را بههم میزند و امروز هم همین اتفاق افتاد. وقتی یک بازار خراب میشود، اثر تخریبی آن به سمت سایر بازارها سرازیر میشود و بازار ارز، سکه، مسکن، کالا و تولید را بههم میزند. دولت و مجلس بدون برنامهریزی تنها به حرفدرمانی بسنده کردند و مردم در این میان از سیستم و روشهایی که نوشته و جاری میشود، مات و مبهوت ماندهاند.
Thursday, 25 April , 2024