رشد شاخص بازار سرمایه همچنان ادامه دارد و شاخص بورس هر روز رکوردهای جدیدی را به ثبت می‌رساند. رکوردهایی که برخی از کارشناسان نسبت به آن خوشبین نیستند. شاخص کل بازار سرمایه این روزها اعداد بزرگی نظیر ۵/۱ و ۸/۱ میلیون واحد را تجربه می‌کند و عجیب نیست اگر در روزهای آینده این شاخص از […]

رشد شاخص بازار سرمایه همچنان ادامه دارد و شاخص بورس هر روز رکوردهای جدیدی را به ثبت می‌رساند. رکوردهایی که برخی از کارشناسان نسبت به آن خوشبین نیستند. شاخص کل بازار سرمایه این روزها اعداد بزرگی نظیر ۵/۱ و ۸/۱ میلیون واحد را تجربه می‌کند و عجیب نیست اگر در روزهای آینده این شاخص از مرز دو میلیون واحد بگذرد. این اتفاق در بازار بورس از طرفی رونق محسوب می‌شود، اما از طرفی نگرانی‌هایی را در مورد رشد کاذب و سقوط ارزش بازار ایجاد کرده است. دولت در ماه‌های اخیر با حمایت‌های همه‌جانبه بورس فضای امنی برای رشد این بازار فراهم کرده است که نتیجه هم داده، اما اگر خدشه‌ای به این حمایت وارد شود و دولت دستش را از پشت بازار سرمایه بکشد آن زمان باز هم بورس می‌تواند مسیر رشد و توسعه را به تنهایی طی کند؟

شاخص کل بورس اوراق بهادار نزدیک مرز دو میلیون واحد است؛ آیا این رشد، طبیعی است یا باید منتظر کاهش محسوس شاخص در روزهای آینده باشیم؟

فکر می‌کنم عرضه بسیار ضعیف شده و عملا حقوقی‌ها، بانک‌ها و دولت سهمی عرضه نمی‌کنند، از آن طرف اما شاهد ورود جریان نقدینگی به بازار سرمایه هستیم این نقدینگی‌ها چشم‌انداز خیلی مثبتی در بازارهای دیگر ندارند، معتقدم اگرچه بازارهای دیگر دارای سود هستند ولی نسبت به بازار سرمایه این سود کمتر است. به‌نظرم اگر کنترل‌های درون‌بازاری اتفاق نیفتد،‌ شاخص همچنان روند صعودی خواهد داشت و رشد شدیدی را تجربه می‌کند که خود این روند هم برای بازار خیلی مناسب نیست و باید کاری انجام شود تا رشد بازار به صورت مدیریت و کنترل‌شده ادامه یابد.

اصلاح بازار جزئی از روال بازار سرمایه است،‌ با انجام اصلاحات چه انتظاری باید از رفتار بازار داشته باشیم؟

در شرایط فعلی اصلاح بازار خیلی اتفاق نمی‌افتد، چراکه ما با ورود جریان نقدینگی مواجه هستیم. از طرفی به این دلیل که دولت خیلی بیشتر از اینکه نگران بازار سرمایه باشد نگران رشد نرخ تورم و ورود نقدینگی به بازارهای دیگر است، اجازه اصلاح بازار را نخواهد داد. واقعیت این است که اگر بازار سرمایه بخواهد دو روز اصلاح کند و دو روز منفی باشد عملا به این دلیل که ساختار ورود مردم به بازار سرمایه مستقیم بوده مشکلات اساسی ایجاد خواهد شد و این احتمال وجود دارد که پول از بازار سرمایه خارج و وارد بازار دیگری شود که اثر بسیار منفی در اقتصاد و تورم دارد. واقعیت این است که تنها ابزاری که پول را به صورت بلندمدت در بازار سرمایه نگهداری می‌کند و ابزار مدیریت حرفه‌ای محسوب می‌شود «سبد سرمایه‌گذاری اختصاصی» است که متاسفانه در بازار سرمایه ما نه از طرف مسئولان خیلی حمایت شده و نه از طرف ارکان این بازار. حساب‌های بلندمدت سبد سرمایه‌گذاری اختصاصی می‌تواند راه‌گشا باشد و در صورت اصلاح بازار سرمایه کسی نگران این نباشد که پول از بازار سرمایه خارج و وارد بازار دیگری می‌شود. به‌نظرم بازار سالم بازاری است که اجازه اصلاح داشته باشد تا از این بن‌بست و دوراهی خارج شود. نهادهایی که حساب سرمایه‌گذاری بلندمدت را به مردم پیشنهاد می‌دهند را باید تقویت کنیم تا مردم مستقیم وارد بازارسرمایه نشوند. به این دلیل که خود این کار نگاهی کوتاه‌مدت به بازار تجویز می‌کند و صندوق سرمایه‌گذاری هم اگرچه به‌عنوان ابزار و روش غیرمستقیم و ابزار بهتری نسبت به ورود مستقیم مردم به بازار سرمایه است ولی نگاه کوتاه‌مدت به بازار تزریق می‌کند و اگر بازار در مرحله اصلاح قرار بگیرد نگرانی خارج‌شدن پول از بازار سرمایه شکل می‌گیرد.

حمایت‌های دولت از بازار سرمایه را چقدر در رشد بازار سرمایه موثر می‌دانید؟ رشد شاخص بورس کاذب است یا واقعی؟

سیستم بانکی تحت نظارت دولت و بانک مرکزی سال‌ها در خلق نقدینگی موثر بوده‌اند و در فصل بهار هم دیدیم که نقدینگی با شتاب بیشتری خلق شد؛ دولت بیشتر از همه نگران این است که خلق نقدینگی‌ای که اتفاق افتاده به سمت بازارهایی برود که مستقیما رشد نرخ تورم و کاهش قدرت خرید مردم را هدف گرفته است. از طرفی دولت نگرانی‌هایی درباره تامین کسری‌های بودجه‌ای خود دارد و می‌خواهد این کسری را از طریق بازار سرمایه تامین کند. به‌نظرم دولت در این شرایط به حمایت از بازار سرمایه ادامه می‌دهد. هرچند که بخشی از بازار به‌رغم این شرایط دچار حباب شده و وضعیتی را ایجاد کرده که اکثر تحلیل‌گران فقط تحلیل مبتنی بر جریان نقدینگی را ملاک قرار دهند. چون نقدینگی وجود دارد قیمت سهم باید افزایش یابد و این خودش اتفاق خطرناکی است. پیشنهاد ما این بود که با توجه به این شرایط دو اقدام در بازار سرمایه باید انجام شود. یکی ایجاد حساب‌های بلندمدت سرمایه‌گذاری یک‌ساله، دوساله، سه‌ساله و پنج‌ساله برای مردم و دیگری اینکه در بازار سرمایه حجم مبنا به شش برابر وضع موجود افزایش یابد تا اجازه رشد قیمت به سهام‌هایی که شش برابر حجم مبنای فعلی معامله نمی‌شوند،‌ داده نشود یا افزایش قیمت آنها متناسب با شرایط باشد تا رشد بازار سرمایه کنترل شود. این اتفاق هم به نفع دولت و هم بازار سرمایه است و باعث رشد عرضه‌ها می‌شود، ‌از طرفی به نفع مردم و اقتصاد هم هست چراکه جذب نقدینگی در بازار سرمایه را تقویت و باعث کنترل تورم و نقدینگی می‌شود.

برخی از کارشناسان معتقدند که بخشی از وضعیت بازار امروز به علت آرامش سیاسی است، آیا ریسک‌های سیاسی هم در بازار سرمایه موثر است؟

در شرایط فعلی ریسک‌های سیاسی در بازار سرمایه تاثیرگذار است ولی آن چیزی که الان بیشترین تاثیر را دارد ورود جریان نقدینگی است. بازار سرمایه تحت سیطره افراد ناآگاهی است که فقط پول دارند و جریان نقدینگی را وارد بازار می‌کنند و این جریان نقدینگی تعیین‌کننده است. ما در شرایطی قرار داریم که ریسک‌های سیاسی، عوامل بنیادی، مدل‌های تکنیکالی و مدل‌های بنیادی خیلی بازار را تکان نمی‌‌دهند. آن چیزی که افزایش شاخص را توجیه می‌کند، جریان نقدینگی است که بخشی از آن به سمت بازار می‌آید. از ابتدای سال تا الان بین ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد بازار سرمایه شده که این میزان در مقابل ۶/۲ میلیون میلیارد تومان نقدینگی خلق شده در کشور و کوچک‌شدن اقتصاد و کاهش تولید ناخالص داخلی؛‌ عدد زیادی نیست. یعنی با ۷۰ هزار میلیارد تومان بازار را چیزی حدود پنج میلیون میلیارد تومان افزایش دادند و این اتفاق پیام‌های خوبی ندارد.