محمد فاضلی استاد دانشگاه
بخش زیادی از بدبختیها زیر سر فعل «داشتن» است. داشتن معانی مختلف دارد: دارا بودن و نگاهبانی کردن دو معنای مهم داشتن است. پسوند «داری» با معنای نگاهبانی و حفاظت کردن به شمار زیادی از کلمات فارسی اضافه میشود. برخی از این کلمات عبارتند از: شهرداری، جنگلداری، بچهداری، بیمارداری، مزرعهداری، دامداری، بانکداری، صندوقداری، آبخوانداری، مملکتداری و همینطور الی آخر. پسوند «داری» در همه این کلمات به معنای عمل نگاهبانی، حفاظت، صیانت و مراقبت کردن است. صندوقدار، مالک و دارنده صندوق نیست، بلکه برای نگاهبانی و صیانت از صندوق بر آن گمارده میشود. شهردار، بچهدار، جنگلدار، بانکدار و در صدر همه آنها مملکتدار، برای نگاهبانی و صیانت از آنچه «میدارد» گمارده میشود. پسوند «داری» اما در این کشور گویی معنای مالک شدن و مال خود کردن یافته است. انگار بانکدار، بانک را صیانت و حفاظت نمیکند، بلکه مال خود میکند؛ جنگلداری برای صیانت و حفاظت نیست، برای مال خود کردن جنگل و منافع آن است؛ صندوقدار هم گویی اندوخته صندوق را به دارایی خود میافزاید؛ شهرداری چیزی از جنس افزودن شهر به دارایی خودی است؛ و مملکتداری در صدر همه آنها، دارای مملکت شدن و افزودن بر دارایی است. ساختار قوانین و رویهها، و نوع نظام حکمرانی به گونهای است که برای آدمها اشتباه گرفتن «داری» بهمثابه داشتن و مالک شدن با «داری» بهمثابه حفاظت و نگاهبانی، ممکن میشود. آیا نمیشود تا اطلاع ثانوی که اصلاحاتی در قوانین و شیوه حکمرانی صورت گیرد، از پسوند «بانی» استفاده کنیم تا شاید این اشتباه رخ ندهد؟ شاید شهربانی، جنگلبانی، صندوقبانی، بانکبانی و مملکتبانی بیشتر ضرورت حفاظت، مراقبت کردن و صیانت کردن را به ذهن متبادر کنند.
Wednesday, 24 April , 2024