اگر کمبودی یا گرانی‌ای وجود دارد این ناشی از فقدان سیاست و تنظیم‌گری بازار است که منتج به این موضوع می‌شود. حالا یک روز در حوزه کاغذ، یک روز در حوزه لبنیات و مواد پروتئینی یا سایر حوزه‌ها این اتفاق را شاهدیم. باید یک سیستم تنظیم‌گری وجود داشته باشد که بتواند کل چرخه را ببیند و میزان ورود و تولید کالا را پیگیری کند.

گرانی‌های گاه و بی‌گاه و کمیاب شدن کالاها جریانی تکراری‌ است که از ابتدای شیوع کرونا بیش از گذشته اتفاق افتاده و همچنان هم ادامه دارد.‌ این وضعیت باعث شده تا بسیاری از مردم توانایی و قدرت خریدشان را از دست بدهند و همین امر سبب بروز نارضایتی‌ در بین اقشار ضعیف جامعه شده است، چنین شرایطی حاصل نبود مدیریت در راس هرم کنترل بازار است. امروز مردم نمی‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و چگونه زندگی‌شان را با رشد روزانه قیمت‌ها مدیریت کنند ولی دلالان و صاحبان کالا خوب فهمیده‌اند که بازار رها شده و هر کاری بخواهند می‌توانند انجام دهند!

ما هر روز شاهد گران یا کمیاب شدن یک نوع کالا هستیم؛ در مورد روغن، مرغ، گوشت، لبنیات و شکر و سایر کالاها این اتفاق رخ داد. چرا چنین وضعیتی ایجاد شده است؟ آیا سیاست خاصی پشت این موضوع است یا براساس شرایط اقتصادی شاهد چنین اتفاقاتی هستیم؟

به‌نظر من سیاستی که بخواهد چنین اتفاقی را رقم بزند، ‌وجود ندارد. درواقع فقدان سیاست می‌تواند منتج به این موضوع شده باشد، یعنی اگر پیش‌بینی از وضعیت بازار نشود یا تنظیم بازار صورت نگیرد ممکن است نهایتا چنین اتفاقاتی رخ بدهد. به‌عنوان مثال بخشی از تولید کالا نیاز به مواداولیه‌ای دارد که از خارج کشور تامین می‌شود که اگر تولیدکننده نتواند در یک بازه زمانی ارز بگیرد و مواداولیه را به‌موقع وارد کند تا در زمان اوج مصرف، کالا را تولید و به دست مصرف‌کننده برساند، حتما مشکلاتی به‌وجود خواهد آمد. به‌نظر من اگر کمبودی یا گرانی‌ای وجود دارد این ناشی از فقدان سیاست و تنظیم‌گری بازار است که منتج به این موضوع می‌شود. حالا یک روز در حوزه کاغذ، یک روز در حوزه لبنیات و مواد پروتئینی یا سایر حوزه‌ها این اتفاق را شاهدیم. باید یک سیستم تنظیم‌گری وجود داشته باشد که بتواند کل چرخه را ببیند و میزان ورود و تولید کالا را پیگیری کند. نمی‌توان از این بحث گذشت که برخی افراد از این وضعیت سوءاستفاده می‌کنند تا در بازه‌های زمانی مختلف سودهای کلان ببرند که البته این موضوع را می‌توان با نظارت برطرف کرد، یعنی با یک سیاست‌گذاری درست و رصد همه‌جانبه چه آنهایی که در چرخه تولید، عرضه یا چه آنهایی که در حوزه واردات مواداولیه کالا هستند، می‌توان از فعالت سوءجریان‌ها و افرادی که به نوعی در این شرایط سخت اقتصادی به دنبال سودجویی هستند، کنترل کرد.

چرا مدیریت طرف تقاضا دچار آشفتگی شده است؟ آیا این موضوع به دلیل نبود برنامه‌ریزی است یا نبود تعادل در تولید و عرضه کالا یا نبود نظارت بر واردات کالا؟ مشکل کجاست که هر روز باید شاهد گرانی یا کمبود کالا باشیم؟

این موضوع را باید از وزارت صمت سوال کرد چراکه تنظیم بازار از وظایف این وزارتخانه است. درست است این وزارتخانه در چند وقت اخیر دارای وزیر بوده ولی طی یک سال از یک ثبات مدیریتی لازم و کافی برخوردار نبوده است، فقط طی امسال چهار نفر سکان هدایت این وزارتخانه را در دست داشتند! این نوع نبود ثبات در راس سیستم تنظیم‌گری بازار، به سیستم‌های پایین دستی هم سرایت می‌کند. معاونان و مدیران و همه این بی‌ثباتی را حس می‌کنند و خود وزارتخانه باید از یک ثبات کافی برخوردار باشد و ثبات مدیریتی را تجربه کند و آن را به سیستم‌های پایین‌دست خودش نیز تسری بدهد و این خیلی می‌تواند به ساماندهی بازار کمک کند. بعضا در تخصیص ارز هم محدودیت‌هایی وجود داشته که به دلیل تحریم‌ها و محدودیت‌های ناشی از آن ایجاد شده و همه این مشکلات را به دنبال خودش داشته است. تحریم‌ها، کرونا، محدودیت‌های تجارت، بسته شدن مرز‌ها به دلیل کرونا و … عواملی هستند که دست به دست هم می‌دهند و این مشکلات را به وجود می‌آورند. به‌نظر من این افزایش و کاهش قیمت‌ها و کمبودها برنامه‌ریزی شده نیست و بیشتر به دلیل نبود برنامه‌ریزی ایجاد شده است

براساس آماری که وزارت صمت منتشر کرده قیمت کالاهای اساسی از گوشت و مرغ و شکر گرفته تا برنج و … بین ۳۰ تا ۱۲۶ درصد در دی ماه نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته است، این گرانی‌ها تا کجا می‌تواند پیش برود؟

این موضوع بستگی به بازار دارد، تا زمانیکه قدرت خرید وجود داشته باشد افزایش قیمت هم اتفاق می‌افتد ولی زمانیکه دیگر مردم نتوانند کالایی را بخرند قیمت‌ها امکان رشد نخواهند داشت، البته زمانی هم هست که برخی از کالاها ضروری هستند و افراد به هر قیمتی که شده مجبورند آن را بخرند و اینجاست که حاکمیت و دولت باید نظارت کنند. برخی از کالاها، کالاهای لوکس هستند که نخریدن آن برای کسی مشکلی ایجاد نمی‌کند،‌ اما برخی از کالاها ضروری‌ و نیاز اساسی افراد هستند که باید تامین شوند و مردم حاضرند از بسیاری از هزینه‌های خود بزنند و آن کالای اساسی را بخرند چون به سلامت خود و خانواده‌اش ارتباط پیدا می‌کند. این گرانی‌ها سفره مردم را کوچکتر می‌کند و به معیشت مردم فشار می‌آورد و آنها دچار مشکل می‌شوند چون متناسب با رشد قیمت‌ها درآمدها افزایش پیدا نکرده است. از سال گذشته تا امروز ۱۲۶ درصد قیمت کالاها افزایش پیدا کرد آیا به همین میزان درآمد افراد اضافه شده است؟ قطعا اضافه نشده و عملا چه اتفاقی رخ داده است؟ سفره مردم اندازه‌ای که درآمد مردم رشد نکرده، کوچکتر شده است.

با این وضعیت هزینه سبد خانوار مردم به‌شدت افزایش پیدا کرده است، از یکطرف دستمزدها بلاتکلیف هستند، از یک طرف برنامه خاصی برای اقتصاد وجود ندارد، برآیند این وضعیت در اقتصاد در ماه‌های آینده چطور می‌بینید؟

بالاخره شرایطی که وجود دارد مشکلات عدیده‌ای را برای خانواده‌ها ایجاد کرده است، امیدواریم که این فرآیند تداوم نداشته باشد و گشایش‌هایی در بحث صادرات نفت، افزایش درآمد دولت، رشد صادرات کالاهای غیرنفتی رخ دهد تا اشتغال پایدار ایجاد شود و افراد بتوانند درآمد پایدار هم داشته باشند. توسعه صادرات غیرنفتی و نفتی منتج به ارزآوری بیشتر برای کشور می‌شود و می‌توانیم جلوی تورم افسارگیسخته را بگیریم. تورم به‌نوعی مالیاتی است که از قشر ضعیف گرفته می‌شود..