اتفاق اصلی که در گذشته افتاد آن بود که با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد کشور، ما به این نتیجه رسیدیم، وزن، سهم و انتظاری که به بازار سهام می‌دهیم باید متفاوت با قبل باشد. به‌عنوان مثال بتوانیم کسری‌های بودجه را جبران کنیم و سهم تامین مالی از بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها همچون ارز به چند برابر تبدیل شود و خلاصه آنکه قسمت اعظمی از مردم سرمایه‌گذار بازار سهام شوند.

صحبت‌های اخیر وزیر صمت در خصوص موضوع قیمت‌گذاری فولاد، سروصدای بسیاری در پی داشت و خیلی از سهامداران و فعالان بازار سرمایه، علت اصلی افت و صف فروش شدن نمادهای فولادی را همین مساله دانستند. این در حالی است که کارشناسان بارها تاکید کرده‌اند هر صحبت و تصمیمی از سوی مسئولان می‌تواند بر روند حساس بازار سهام اثرگذار باشد.

از طرفی خیلی از معامله‌گران بر این باورند بهتر است مسئولان از دخالت‌های خود را بازار سرمایه بکاهند و اجازه دهند بازار مسیر طبیعی خود را طی کند.

همانطور که دیدیم، صحبت‌های اخیر وزیر صمت در خصوص فولاد، واکنش‌های بسیاری را میان سهامداران و فعالان اقتصادی در پی داشت و بسیاری از نمادهای فولادی بازار صف فروش شدند، تحلیل شما از این مهم چیست؟

ابتدا لازم است بگویم اتفاق اصلی که در گذشته افتاد آن بود که با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد کشور، ما به این نتیجه رسیدیم، وزن، سهم و انتظاری که به بازار سهام می‌دهیم باید متفاوت با قبل باشد. به‌عنوان مثال بتوانیم کسری‌های بودجه را جبران کنیم و سهم تامین مالی از بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها همچون ارز به چند برابر تبدیل شود و خلاصه آنکه قسمت اعظمی از مردم سرمایه‌گذار بازار سهام شوند.

از طرفی زمانی که دولت به این نتیجه رسید که سهام عدالت قابل معامله شود، به معنی آن بود که به تعداد سهامداران اضافه و این ۵۰ میلیون سهامدار جدید، یعنی کمتر خانواده‌ای را می‌توان دید که حداقل یک نفر از آنها در بازار سهام حضور نداشته باشد.

با این وجود به نظر می‌رسد که بخشی از نهادها و وزارتخانه‌ها هنوز معنی ضمنی و پیش‌نیازهای این اقدام را متوجه نشدند که بازار سرمایه بازاری نیست که تنها وزارت اقتصاد و سازمان بورس درگیر آن و باقی نهادها بی‌تفاوت باشند.

باید متذکر شوم شرایط بازار سهام در مقطع فعلی همانند گذشته نیست و لازم است نمایندگان مجلس یا مسئولان نسبت به هر تصمیمی، اثرات آن را بر جریان معاملات بسنجند.

از سوی دیگر اتفاقی که در چند روز اخیر شاهد آن هستیم از همین جنس است و متاسفانه تصور وزیر صمت به اشتباه بر آن است که ما در کشور دو بخش داریم، یک قسمت تولیدکنندگان فولاد و بخش دیگر فعالان بازار سرمایه؛ غافل از اینکه این دو یکی هستند و نمی‌شود بدون توجه به دیگری قانونی را وضع کرد. این دقیقا مشابه زمانی است که ما تصور می‌کردیم بورس و بانک رقیب هستند و باید با بالا رفتن هر کدام، نهاد مقابل افت کند، در صورتی که امروز کلی بانک داریم که سهامشان در بورس معامله می‌شود و این به معنای درهم‌تنیدگی آنهاست.

به علاوه صرف نظر از اشتباه وزیر صمت که ناشی از بی‌اطلاعی بود، باید بگوییم رونق بازار سرمایه به طور حتم رونق نهادها و شرکت‌ها را به دنبال دارد و در واقع سخنان ایشان خارج از انتظار بود و این در حالی است که پیش از انتخاب‌شان به‌عنوان وزیر، تاکید کردند بنا بر آن است که رانت‌ها برداشته خواهد شد. افزون بر آن همه جای دنیا بورس‌های کالایی و اوراق بهادار محملی هستند برای کشف قیمت درست‌تر؛ به طور حتم ما اگر دنبال آن هستیم که رانت از بین بروند، باید بهای بیشتری به بازار سهام بدهیم و نباید اجازه قیمت‌گذاری خارج از آن را صادر کنیم.

مستحضرید که در مقطع فعلی قیمت‌ها در بورس لحظه‌ای است و سایر بازارها از آن رنج می‌برند. به عنوان مثال اگر کسی می‌خواهد ملک، خودرو یا هر محصولی را بخرد، با ابهام قیمت واقعی آن مواجه می‌شود.

این یعنی تنها بازار نظامندی که نظارت دارد بازار سرمایه است و صحبت در مخالفت با آن بسیار تعجب‌برانگیز است.

از سوی دیگر ما در گذشته تجربه کرده‌ایم که نرخ‌های دستوری و رانتی مشکل‌ساز بوده است و منفعت آن به مردم یا استفاده‌کننده نهایی نرسید.

خیلی از سهامداران بر این باورند دخالت‌ها در بازار سرمایه زیاد شده و بهتر است برخی از مسئولان اجازه دهند بازار مسیر اصلی و طبیعی خود را طی کند، نظر شما در این‌باره چیست؟

واقعیت ماجرا همین است، یعنی مسئولان و تصمیم‌گیران ما نمی‌دانند که بازار سرمایه، بازار حساس به اخبار، مصاحبه‌ها، بخش‌نامه‌ها و جهت‌گیری‌هاست. بنابراین کوچکترین حرف یا تصمیمی می‌تواند جریان بازار را دستخوش تغییر کند، به‌عنوان مثال از صحبت درباره یک موضوع کلان همچون بودجه و مسائل مربوط به آن گرفته تا ساده‌ترین موضوعات، اثرات مثبت و منفی را به بازار سرمایه تحمیل می‌کند.

به نظر می‌آید این شوریدگی کماکان در میان برخی مسئولان وجود دارد و متاسفانه روزانه ده‌ها خبر منتشر می‌شود، بدون آنکه فرد مصاحبه‌گر حتی فکر کند، اثر حرف او برصنایع و جریان بازار چیست.

این در حالی است که دماسنج بازارهای مالی با حسگرهای قوی تحت تاثیر تک‌تک جملات قرار می‌گیرد و آن بخش را جریمه می‌کند. به واقع بازار سهام نهادی است که تخصصی‌ترین بخش سرمایه‌گذاری کشور را مدیریت می‌کند و لازم است بخشی از تصمیمات از کانال مشخص و مرتبط اعمال شود و یا حداقل ارزیابی صورت گیرد که تاثیر آنها بر بازار سهام چیست تا ریسک بازار افزایش نیابد.

به زعم شما، با توجه به وضعیت نامناسب صندوق پالایش، آیا مردم بار دیگر به این قبیل واگذاری‌ها و طرح‌های دولتی اعتماد خواهند کرد؟

لازم است بگویم در شش ماه گذشته استقبال نسبت به طرح‌های دولتی بسیار بیشتر از امروز بوده است.

به عبارت دقیق‌تر در آن زمان اگر از سهامداران پرسیده می‌شد که چرا سهم مشخصی را می‌خرند، دلیل آنها حمایت دولت از آن سهام بود که می‌تواند فرصت سرمایه‌گذاری به آنها بدهد. اما متاسفانه این مهم امروز برعکس شده است و به دلیل اتفاقاتی که افتاد، اعتماد قابل توجهی از سهام دولتی سلب شد و خریداران نسبت سهامی که نهادهای دولتی برای آن برنامه دارند با احتیاط بیشتری رفتار می‌کنند.

بنابراین اگر می‌خواهیم سهم جدی به بازار سرمایه در اقتصاد بدهیم نیاز است در ابتدا بستر آن را فراهم کنیم.