پیشتر گمانهزنیهایی برای نرخ ۱۱ هزار تا ۱۲ هزار تومان مطرح بود که همین مساله میتواند بر نرخ بازار آزاد هم تاثیر بهسزایی بگذارد، اما از آنجاییکه اکثر بانکها یا شرکتهایی که نرخ تسعیر ارز دارند، بر مبنای رقم جدید و بالاتر نسبت به انجام تسعیر اقدام میکنند، روی سودآوری آنها تاثیر مطلوبی خواهد داشت.
یکی از مباحثی که در روزهای اخیر سروصدای زیادی را به دنبال داشت، تصویب لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق بود که بسیاری از کارشناسان بر این باورند به طور حتم بخش زیادی از درآمدهای دولت همچون میزان فروش نفت پیشبینی محقق نخواهد شد.
لذا دولت میتواند برای جبران کسریها، از منابع جایگزین همچون استفاده از ظرفیتهای بازار سهام را بار دیگر دستور کار قرار دهد.
این در حالی است که طی روزهای اخیر بازهم موجی از بیاعتمادی در بازار شکل گرفته و بسیاری از سهامداران نسبت به عملکرد حقوقیها و فروشهای بیحسابوکتاب آنها گلهمند هستند.
کلیات لوایح بودجه ۱۴۰۰ بهرغم تمام انتقادات و سروصداهای اخیر توسط کمیسیون تلفیق مجلس تصویب شد، تحلیل شما از این مساله چیست و نگاه بودجه سال آینده به بازار سهام چگونه است؟
باید متذکر شوم چند مورد از آیتمهای بودجه سال آینده همچون نرخ ارز در نظر گرفته شده، میتواند بر وضعیت بازار سهام اثرگذار باشد.
پیشتر گمانهزنیهایی برای نرخ ۱۱ هزار تا ۱۲ هزار تومان مطرح بود که همین مساله میتواند بر نرخ بازار آزاد هم تاثیر بهسزایی بگذارد، اما از آنجاییکه اکثر بانکها یا شرکتهایی که نرخ تسعیر ارز دارند، بر مبنای رقم جدید و بالاتر نسبت به انجام تسعیر اقدام میکنند، روی سودآوری آنها تاثیر مطلوبی خواهد داشت.
نکته دیگر هم نرخهایی است که برای بهره مالکانه در نظر گرفته شده و میتواند روی موضوع درآمد بسیاری از شرکتها تاثیرگذار باشد، در حالت کلی این دو موضوع به علاوه بحث مالیاتها میتواند بر روند بازار سهام و سودآوری شرکتها موثر واقع شود.
افزون بر آن مورد دیگری که در لایحه بودجه ۱۴۰۰ بسیار حائز اهمیت خواهد بود، آن است که درآمدهایی که دولت بابت فروش نفت در نظر گرفته است، فاصله بسیار معناداری با نرخهای واقعی خواهد داشت و بهزعم بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی، فروش این مقدار نفت محقق نخواهد شد که این نشاندهنده کسری بودجه بالا در سال آینده است، لذا با تصویب کلیات لایحه ۱۴۰۰ میتوان این انتظار را داشت که دولت بخواهد سال آینده هم نگاه ویژهای به بازار سهام داشته باشد.
به عبارت دقیقتر این مهم مستلزم آن است که توافقات عملی برای فروش نفت شکل نگیرد و دولت باید بالاجبار برای جبران کسریهای خود از راههای دیگر همچون استقراض و چاپ پول که میتواند تبدیل به معضلی برای اقتصاد شود و در عین حال بانک مرکزی نیز در تلاش است به این سمت نرود، مورد دیگر میتواند فروش اوراق و سهام باشد که میتواند در صورت نگاه مثبت دولت به بازار امری مثبت قلمداد شود.
این یعنی دوری بانک مرکزی از استقراض و چاپ پول که تورمزاست بار دیگر شرایطی را مهیا میکند که به زبان سادهتر نگاهها روانه بازار سهام شود و باردیگر شاهد ورود حجم بالایی از نقدینگی به این بازار باشیم.
به واقع در چند سال گذشته بانک مرکزی تلاش بسیار کرد تا از معضل استقراض فاصله بگیرد از یک طرف طبق آخرین آماری که مشاهده شد، بدهی دولت نیز رقمی حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان است، با توجه این مساله، دیگر جایی برای افزایش این بدهی وجود ندارد و در صورت محدود شدن گزینهها، به طور حتم فروش سهام و شرکتها در بازار سهام، میتواند به اولویت تبدیل شود.
در روزهای اخیر مصاحبهای از وزیر اقتصاد منتشر شد مبنی بر اینکه اگر شرایط مهیا شود صندوق دارادوم تا پایان سال جاری عرضه خواهد شد، این در حالی است که با گذشت حدود یک ماه از بازگشایی پالایش، این صندوق هیچ بازدهی درخوری نداشته و برای سهامداران زیان به بار آورده است. با توجه به این مورد، به نظر شما مردم تا چه اندازه برای خرید دارا دوم اقدام میکنند؟
هر چقدر کارهای انجامشده همچون واگذاری صندوقها بدون برنامهریزی رخ دهد، به طبع اعتماد عمومی هم نسبت به خرید آنها کمتر خواهد شد؛ بهعنوان مثال با اتفاقاتی که در دارایکم افتاد و بازدهی خوب آن، استقبال از صندوق بعدی یعنی پالایش بالا رفت و با توجه به وضعیت صندوق پالایشی هم، انتظار میرود استقبال کمتری از دارادوم به عمل آید.
اضافه بر این در بخش دیگری مشاهده شد که قرار است مازاد این صندوق به بانکها واگذارشود( یعنی یک بخش صندوق ایتیاف و بخش دیگر واگذاری به بانکها) که البته این دو مورد باید در کنار هم ارزیابی تا کم و کیف آن مشخص شود. اما در حالت کلی آنچه محرز و مشخص خواهد بود، آن است که در شرایطی فعلی بازار، نمیتوان انتظار استقبال آنچنانی از این صندوق را داشت و با توجه به مفروضات فعلی میتوان استقبال از دارادوم را شکست خورده در نظر گرفت.
در حالت کلی وضعیت بازار سرمایه را چطور ارزیابی میکنید؟ این در حالی است که طی روزهای اخیر، انگشت اتهام به سمت حقوقیها رفت و بسیاری از سهامداران از عملکرد آنها مبنی بر فروشهای آبشاری گلهمند هستند.
در این مورد لازم است اشاره کنم که متاسفانه ما ابزار خوبی به نام بازارگردانی را به یک قانون تبدیل کردیم و استفاده ناصحیح از این ابزار سبب شد تا تابلوی معاملات ما که میتوانست نقدشوندگی بالایی داشته باشد، به سمت نوسانگیری برای بازارگردانها پیش رفت.
این معضل در واقع باعث فرار نقدینگی از بازار سهام شد و همانطور که دیدیم چند روزی است که شاهد خروج پول بالایی از بازار هستیم.
به زعم من بازارگردانی از مسیر اصلی خود خارج و در واقع بازار سرمایه به میدانی برای نوسانگیری حقوقیها تبدیل شده و این نکتهای است که خیلی از فعالان هم به آن اذعان دارند.
در هر حال من فکر میکنم بازار سهام از لحاظ ظرفیتهای خود جای رشد خوبی را دارد و در حال حاضر فقط همین عوامل فیزیکی همچون رفتار حقوقیها و بازارگردانهاست که سبب بیمیلی در میان سهامداران شده است و من فکر میکنم طی روزهای آتی با بر طرف شدن برخی از این مسائل بازار بار دیگر رنگ و بودی صعودی خواهد گرفت.
- نویسنده : مهدی ساسانی ، تحليلگر ارشد بازار سرمايه
Friday, 29 March , 2024