حمیدرضا صالحی فروش اوراق سلف در حوزه نفت، به پشتوانه نفتی که ایران دارد و زمانی قابل صادرات بوده و امروز امکان صادرات آن وجود ندارد، انجام خواهد شد، از این بابت همانند اوراق قرضه ملی محسوب می‌شود و در تاریخ ایران و در دوران مرحوم مصدق هم سابقه این موضوع وجود داشته و این […]

حمیدرضا صالحی

فروش اوراق سلف در حوزه نفت، به پشتوانه نفتی که ایران دارد و زمانی قابل صادرات بوده و امروز امکان صادرات آن وجود ندارد، انجام خواهد شد، از این بابت همانند اوراق قرضه ملی محسوب می‌شود و در تاریخ ایران و در دوران مرحوم مصدق هم سابقه این موضوع وجود داشته و این اتفاق افتاده است. در همه جای دنیا مرسوم است که دولت‌ها به مردم مراجعه کنند تا بتوانند اوراق قرضه بفروشند. اوراق قرضه اساسا می‌تواند در مقطعی که دولت نیاز به منابع مالی دارد بخشی از نقدینگی بازار سرمایه را جمع کند ولی اینکه این مسیر می‌تواند منجر به کاهش تورم یا افزایش قدرت خرید مردم یا بهبود توازن در اقتصاد امروز شود، مشخص نیست. بخشی از فعالان در اقتصاد ایران با دلار ۲۲ تا ۲۵ هزار تومانی فعالیت دارند و بخشی در طبقه پایین‌دست جامعه با حقوق‌های دو و سه میلیونی زیر فشار اقتصادی مانده‌اند و ‌طبقه متوسطی هم که جامعه شکل گرفته و می‌رفت که نقش متوازن‌کننده اقتصاد کشور را بازی کند، روی شیب منحنی قرار گرفته‌ و به دلیل فضای نامناسب کسب‌وکار به سمت بخش فقیر و مستمند سوق داده شده است. اینکه دولت چگونه می‌خواهد تهدیداتی نظیر نقدینگی ۷/۲ هزار هزار میلیارد تومانی را به فرصت تبدیل کند، نکته مهمی است.‌ دولت می‌خواهد بخشی از نقدینگی و کسری بودجه خود را با عرضه اوراق جبران کند ‌البته باید راه‌حل‌هایی را پیش‌بینی کرد که این نقدینگی به سمت واحدهای صنعتی مولد حرکت کند، شاید دولت برنامه‌هایی برای رونق تولید داشته باشد که در این صورت باید گفت اگر نقدینگی از مسیر تولید عبور کند یک گام به سمت کاهش تورم برداشته‌ شده است. اینکه آیا مردم از این اوراق استقبال می‌کنند یا نه، مشخص نیست ولی ما را به این سمت می‌برد که دولت باید چند هدف تعیین کند. این اهداف می‌توانند کنترل نقدینگی، جلوگیری از حرکت نقدینگی به سمت دلال‌بازی و سفته‌بازی و تامین بخشی از بودجه مورد نیاز دولت باشد که می‌تواند خرج مصارفی مانند هزینه جاری دولت یا شارژ پروژه‌های عمرانی تعطیل شده و پشتیبانی از این پروژه‌ها به‌منظور راه‌اندازی آنها و افزایش اشتغال باشد. درمجموع می‌توان گفت این اقدام نگرانی‌ها، مضرات و نقاط مثبت زیادی دارد و در کل اقدامی رو به جلو محسوب می‌شود و باید از این حرکت بیشتر استفاده کنیم، اما در هر صورت باید طرحی داشته باشیم که واحدهای صنعتی بتوانند از بازار سرمایه به بهترین شکل استفاده کنند تا با جذب منابع مالی بازار سرمایه، بنگاه‌های مولد به سرمایه در گردش دست یابند، این نگاهی است که اگر عملی شود می‌تواند بخشی از مشکلات اقتصاد ما را کم کند.

رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران