مباحثی در مورد بررسی دوباره لوایح FATF و ضرورتهای آن مطرح شده است. نظر شما در این باره چیست و تاثیر آن بر اقتصاد کشور چگونه است؟
باید بگویم اقدامات و ابلاغیههای جدید در جهت مبارزه با پولشویی به بانکها داده شده است. به طوریکه دیگر اجازه صدور چک در وجه حامل نیست و تمام چکها باید در سامانه ثبت شوند و به نظر میآید، اقدامات عملی رفتهرفته در حال اجرا شدن است که نشاندهنده جدی بودن ماجراست. از طرفی اگر آمریکا به برجام برگردد، نیاز است تا مبارزه با پولشویی پذیرفته شود و اگر برجام به شکل عادی بازنگردد به نفع ایران نیست، چراکه در مقطع فعلی ما باید تحریمها را دور میزدیم و نمیتوانستیم توضیح مشخصی درباره پولها و پرداختها بدهیم و این به نفع کشور نبود. به عبارت دقیقتر و در حالت کلی برگشت اوضاع به شرایط عادی و روابط پولی ایران با بانکهای جهانی مستلزم پیوست ما به لوایح مذکور است و به نظر من منطقی است. راه هم در حال باز شدن است، کما اینکه مقام معظم رهبری هم اجازهای دادند و ارتبط عملی در بانکها آغاز شده است.
نظر شما درباره مباحث و کلیات مربوط به بودجه چیست؟ با توجه به اینکه در روزهای اخیر انتقادات بسیاری به لایحه بودجه ۱۴۰۰ وارد شده است.
باید متذکر شوم بودجه مهمترین سند سالانه هر دولتی است و بحثهایی از این دست همیشه پیش میآید. در ایران نیز به طور مکرر درباره میزان تحققپذیری و یا عدم آن بحث میشود و از طرفی دیگر هزینهها نیز کانون صحبت نمایندگان در جهات مختلفی است. از طرفی ذینفعان بودجه بیشمار هستند و هرکس به دنبال لابیگری است که البته این مساله غیرعادی نیست و در خیلی از کشورها وجود دارد. گرچه در کشورهای پیشرفته سیاستها به صورت حزبی است و در ایران روند گروهی دارد. نکته دیگر آن است که دولت سال آینده پنج، شش ماه انتهایی دوره قانونی خود را سپری میکند و به همین منظور اوضاع شکل دیگری پیدا کرده است. لذا دولت نمیتواند بودجه ناقصی را ارائه دهد و در واقع برخلاف صحبت برخی که میگویند دولت آینده دچار مشکل میشود، چنین نیست و از آن مجموعه هم میتوانند لایحه بودجه را تغییر دهند. افزون بر آن بحث بیشتر بر درآمدهای مربوط به نفت است که بیش از دو میلیون بشکه در روز در نظر گرفته شده و واقعیت آن است که اگر تحریمهای نفتی ایران بر طرف شود فروش و صادرات نفت با رقم اشاره شده دور از ذهن نخواهد بود. به علاوه ایران حدود ۵۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده در خارج از مرزها دارد و در صورت بهبود اوضاع، این پولها بازمیگردد و دولت کمبودی نخواهد داشت. نظر من این است که در صورت انجام این موارد بهتر است، پول برداشته شده از صندوق توسعه ملی بازگردد و صرفهجویی در دستور کار قرار گیرد و ذخایر ارزی تقویت شود. به علاوه یکی از مشکلات بودجه که میتوان آن را وظیفه همه دانست موضوع مربوط به توزیع ثروت مجدد برای عدالت اجتماعی است و لازم است تا در این مورد اقدامات بهتری انجام شود. انتقاد من به نحوه کمکها به صورت وام است که جوابگو نیست و باید مراحلی گذرانده شود تا سال آینده شاهد رشد اقتصادی منفی نباشیم.
نظر شما درباره حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در صورت انجام و اختصاص یارانه بیشتر به دهکهای پایین درآمدی در جامعه چیست؟
باید بگویم از نظر اقتصادی لازم است تا قیمت ارز به سمت تک نرخی شدن پیش رود و هرکاری جز این، رانت به دنبال دارد. این سیاست یارانه دادن مداوم رفتهرفته باعث افزایش نقدینگی میشود و باید به حساب هر خانواده چند میلیون تومان پول ریخت و این امر در بلندمدت و میان مدت به هیچ وجه منطقی نیست. این در حالی است که برخیها به دنبال کوپن الکترونیکی هستند، اما برای کالایی مانند دارو چنین چیزی امکان ندارد. مهمترین قسمت ارز ۴۲۰۰ تومانی هم مربوط به دارو است، به هر حال این مشکل بزرگ اقتصاد ماست. از طرفی در زمان دولت سازندگی قیمت ارز با تمام مشکلات و تبعات آن تکنرخی شد اما بعدها شرایط بهبود یافت و این روند تا دولت اصلاحات هم ادامه داشت، در واقع در این زمان شکوفایی اقتصادی خوبی داشتیم. در مجموع سیاستها باید به سمت بازارگرایی از یک طرف و ایجاد عدالت اجتماعی از سوی دیگر بروند و نمونههای آن در دنیا زیاد است و واگذاری این مقدار از سوبسید و یارانه خطرناک است. بهترین راه آن است که قیمتها حقوق و دستمزد و واقعی شود و این میتواند عادلانه باشد. به علاوه خانوادههایی که مشکلات اقتصادی بسیاری دارند باید تحت پوشش حمایتهای دولتی قرار بگیرند و به معنی واقعی به آنها کمک شود تا به جامعه برگردند. این در حالی است که در شرایط فعلی کشور ما حتی افرادی که کار میکنند مشکل دارند و این مبلغ یارانه دردی از بیکاران دوا نمیکند
Friday, 29 March , 2024