اقتصاد جنبه جهانی به خود گرفته است و تجارت‌ها و داد و ستدهای بین‌المللی همه در چارچوب قوانین و مقررات بین‌المللی جریان دارند. بر این اساس جریان پول و مبادله ارزش کالاها دارای قوانین خاص خود است. در حوزه پول و ارز و همچنین جابه‌جایی و انتقال مالی FATF یک ضابطه و پیمان بین‌المللی است که حاکمیت بر نظام پولی و مالی دارد.

سیدرضا زیتون‌نژاد موسویان
نایب رئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق ایران
اقتصاد جنبه جهانی به خود گرفته است و تجارت‌ها و داد و ستدهای بین‌المللی همه در چارچوب قوانین و مقررات بین‌المللی جریان دارند. بر این اساس جریان پول و مبادله ارزش کالاها دارای قوانین خاص خود است. در حوزه پول و ارز و همچنین جابه‌جایی و انتقال مالی FATF یک ضابطه و پیمان بین‌المللی است که حاکمیت بر نظام پولی و مالی دارد.
اکثر کشورهای جهان، عضو پیمان و معاهده FATF هستند و آن را پذیرفتند تا جریان تجارت خارجی‌شان حفظ شود و نقل و انتقال پول در این چارچوب انجام شود. هدف اصلی که FATF دارد مبارزه با پولشویی، تروریسم و شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی در سطح بین‌المللی است. نظام پولی در سطح بین‌المللی باید از سالم بودن منابع پول اطمینان کسب کند و اجازه ندهد پول‌های کثیف وارد چرخه مالی کشورها شود و یا با پولشویی کمک به تروریسم صورت نگیرد. از این‌رو هدف این معاهده بین‌المللی این است که کشورها در مباحث مالی و پولی شفاف باشند. بدین‌جهت ایران، در شرایط تحریم به این امر احتیاج دارد تا بتواند صادرات خود را افزایش دهد. در حقیقت برای رشد صادرات نیازمند این هستیم که صادرکنندگان بتوانند وجه کالاهای صادراتی خود را از کانال‌های مطمئن و شفاف دریافت کنند. و این در شرایطی است که کشور به منابع ارزی نیاز دارد. زمانی می‌توان ارز ناشی از صادرات را برگرداند و منابع ارزی کشور را تأمین کرد که برگشت ارز از کانال‌های مطئمن باشد. در مورد واردات هم چنین نکته‌ای وجود دارد. ما برای واردات ماشین‌آلات صنعتی، مواد اولیه، کالاهای سرمایه‌ای و حتی دارو مستلزم نقل و انتقال ارز هستیم لذا زمانی که در لیست سیاه FATF باشیم تمام این کارها بسیار سخت و هزینه‌بر است.
بر این اساس وقتی ما FATF را نپذیریم، هم در جریان صادرات و هم واردات اختلال ایجاد کرده‌ایم. چنین وضعیتی باعث می‌شود که در نهایت تولید و اشتغال آسیب جدی ببیند که کماکان با آن روبه‌رو هستیم. ما برای رونق و جهش تولید به FATF نیاز داریم و نمی‌توان منکر آن شد.
عدم پذیرش FATF از سوی ما مانع جدی جهش تولید، رونق تولید، اشتغال، واردات، صادرات و رفاه ملی خواهد شد. بنابراین پیوستن به FATF به تولید، نقل و انتقال پول وجریان تجارت که همه فعالان اقتصادی با آن درگیر هستند، کمک می‌کند. حتی هم پیمان‌های جهانی ما مانند چین و روسیه مراودات خود را برای نقل و انتقال منوط به پذیرش FATF توسط ایران کردند. لذا مقوله عنوان شده بحثی فنی، تکنیکی و الزام اقتصاد بین‌الملل است.
ضمن احترام کامل به مخالفان، پیوستن به FATF که دلایل شان عمدتاً سیاسی و امنیتی است و معتقدند که FATF تسلط دشمن یا کشورهایی که در ادبیات سیاسی ما دشمن محسوب می‌شوند بر اطلاعات مالی و نقل و انتقال پولی کشور زیاد می‌شود، باید بگویم FATF نیاز ضروری کشور است.
مخالفان FATF می‌گویند که فعل و انفعالات پولی در سیستم مالی کشور با سایر کشورها تحت کنترل قرار می‌گیرد و اطلاعات ایران به آنها منتقل می‌شود و دشمنان از آن اطلاعات می‌توانند علیه منافع ملی کشور استفاده کنند.
اینکه تا چه حد FATF می‌تواند علیه امنیت ملی باشد جزو تخصص من نیست اما اگر این دلیل درست باشد قطعاً در مورد تمام کشورها صدق می‌کند. قطعاً روسیه و چین هم چنین امری را مدنظر قرار دادند. این کشورها هم با غرب و اروپا تضاد منافع دارند اما با این وجود به FATF پیوستند.
کشورهای نامبرده ملاحظات امنیتی داشتند اما به‌طور قطع با راهکارهایی، امنیت را در حوزه نقل و انتقال پول برقرار کردند و یا سیستم‌ها و روش‌هایی دارند که از دسترسی کشورهای مخالف خودشان به اطلاعات مالی جلوگیری می‌کنند بدین جهت ما هم می‌توانیم از تجربیات چین و روسیه استفاده کنیم.
ما نباید خودمان را از یک نظام پولی و بین‌المللی که ۹۵ درصد کشورهای دنیا عضو آن هستند محروم کنیم و در اثر این محرومیت ضربه بزرگ‌تری به کشور وارد کنیم. از این‌رو برای تأمین نظر مخالفان بایستی راهکار پیدا شود و حتی مخالفان باید پیشنهاد بدهند. با صرف مخالفت آنها نباید بپذیریم که ورود به FATF اشتباه است. مخالفان پیوستنن به FATF پیشنهاد اصلاحی و راهکار بدهند. راهکاری داده شود که ضمن حفظ منافع ملی از این فرصت و امکان بین‌المللی استفاده شود تا با دنیا تجارت کنیم. داشتن نگاه صفر و صد و سیاه و سفید اشتباه است.
دولت به دنبال رونق اقتصادی است اما با نپیوستن ایران به FATF چگونه چنین امری به دست می‌آید؟ نکته مهم این است کشوری که گفته می‌شود با شفافیت مالی مشکل دارد خودش قوانین جلوگیری از پولشویی دارد و زمانی به افراد اجازه می‌دهد که نقل و انتقال پولی داشته باشند که مبدأ و مقصد پول مشخص باشد و حتی منشأ پول باید شفاف باشد در غیر این‌صورت هیچ عملیات بانکی برای فرد متقاضی انجام نمی‌شود. وقتی نظام بانکی ایران از چنین قواعدی پیروی می‌کند چرا رفتار دوگانه داریم؟ چرا نمی‌خواهیم در عرصه بین‌الملل مبارزه با پولشویی را بپذیریم؟