سرمایه‌گذاری در کشور افت بسیاری کرده است، اما رفتن به سمت مردم مفید است و از این طریق می‌توانیم برای توسعه بهره بسیاری ببریم.

بسیاری از کارشناسان معتقدند رقم‌های مطرح شده برای بودجه سال آینده دارای شک و شبهه‌های فراوانی است و لازم است دولتی‌ها نسبت به آنها شفاف‌سازی بیشتری به عمل آورند. لذا به‌زعم فعالان اقتصادی، کاهش اتکا به درآمدهای نفتی و تمرکز برای بالا بردن نرخ توسعه در بودجه سال آینده، با وجود تحریم‌های سنگین می‌تواند مفید باشد. همچنین با برطرف شدن موانع مبادلات تجاری، راه برای صادرات محصولات غیرنفتی هموار خواهد شد و دولت می‌تواند از این طریق با برنامه‌ریزی هوشمندانه و مفید، منبع درآمد خوبی را طرح‌ریزی کند. نکته قابل تامل آن است که حمایت صحیح و به دور از اشتباه از بازار سهام نیز می‌تواند برای اقتصاد کشور و سرمایه‌گذاران مفید باشد و باید مراقب بود تا مبادا همانند چندماه قبل پول‌های مردم از دست برود.

با توجه به اینکه پیش‌تر اعلام شد، قرار است برای بودجه سال آینده، دلار ۱۱ هزارتومانی و نفت بشکه‌ای ۴۰ دلار پیش‌بینی شود، آیا این مساله منجر به شکاف قیمت‌ها در کشور خواهد شد؟ این در حالی است که خیلی از فعالان بر این باورند بودجه ایران باید از اتکا به درآمدهای نفتی رها شود. تحلیل شما از این مهم چیست؟

این موضوع از چند جنبه قابل بررسی است، یکی آنکه از وابستگی درآمد کشور به نفت کاسته شود که جز علاقه‌مندی‌های بعد از پیروزی انقلاب بود که در تمام دولت‌ها مطرح می‌شود. باید بپذیریم درآمد نفت و گاز در کشور ما به‌عنوان یک لطف خدادادی به مردم ایران، جز منابع با اهمیت ماست و باید در مصرف آن دقت بیشتری به عمل آورد. از طرفی اینکه درآمد نفت راهی هزینه‌های جاری شود به هیچ عنوان خوشایند نیست، یعنی ما نفت را می‌فروشیم و پول آن را به خزانه واریز می‌کنیم و اکثریت آن روانه هزینه‌های جاری دولت می‌شود. این در حالی است که اگر درآمد حاصل از نفت به سمت توسعه حرکت کند، بسیار خوب خواهد بود و باید بتوانیم نفت را استخراج کنیم و بهره‌برداری از آن به نفع ارزش افزوده است. همچنین به زعم من، فروش نفت خام و ورود آن به سرمایه‌گذاری هم مفید است. لذا نکته اول آن است که به نظر می‌رسد با پیش‌بینی رکود دنیا عدد عنوان شده برای فروش نفت در بودجه غیرواقعی نباشد. در مورد قیمت ارز هم باید بپذیریم، تنها در یک زمان کوتاه یکسان‌سازی نرخ ارز اتفاق افتاد (سال‌های ۸۱تا ۸۳ در دولت اصلاحات) و ارز تک نرخی شد و در دوره‌های بعدی چنین نبود. به علاوه پیش‌بینی می‌شود سال آینده هم این روند ادامه داشته باشد، به دلیل اینکه افق پیش‌بینی شده در سال آینده برای اقتصاد کشور و با توجه به تحریم‌ها و مسائل سیاسی روشن نیست و نمی‌توان انتظار اتفاق مثبتی را داشت. زمانی ما می‌توانیم قیمت واقعی نرخ ارز را داشته باشیم که ارز و تقاضا یکسان باشد، یعنی نیازهای ارزی کشور بتواند در حالت تعادل با درآمدهای ارزی همخوانی داشته باشد. بدیهی است که در حال حاضر منبع درآمد ارزی ما همچون فروش نفت که مشمول تحریم جدی است با مشکلات بسیاری مواجه شده و به فرض برطرف شدن تمامی موانع برای فروش آن در روزهای آتی، میزانی از بازارهای صادراتی نفت ایران را کشورهایی همچون آمریکا و عربستان گرفته‌اند و پس گرفتن دوباره آنها کمی مشکل است. دیگر آنکه ما نمی‌توانیم به سرعت صادرات بالای دو میلیون بشکه در روز داشته باشیم و به نظر می‌رسد تعادل در ارز مورد نیاز کشور با درآمدهای ارزی همخوانی ندارد و هر عددی که در بودجه تعیین شود، در کنار آن ارز بازار آزاد هم برای رفع نیازهای صنعتی و خدماتی داریم.

به اعتقاد شما دولت بدون اتکا به درآمدهای نفتی از چه طریق دیگری می‌تواند به شکل عالی کسب درآمد کند و منابع تامین آن چیست؟

اگر نگاهی به لیست صادرات در اوایل انقلاب اسلامی بیندازیم، می‌بینیم که بیشتر آنها اقلام سنتی همچون (چرم و پسته) را شامل می‌شد و عدد آن در مقابل واردات بسیار کم بود. مثلا سال ۶۲ که قرار بود با ترکیه به شکل تهاتر کار شود، زمانی که لیست کالاها را تنظیم می‌کردیم تا در مقابل از ترکیه کالا بگیریم، متاسفانه اقلام صنعتی نداشتیم و این در حالی است که سال ۹۷ حدود ۴۵ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشتیم که به نظر می‌رسد اگر دولت در آن مقطع از تصمیمات هیجانی و غیرکارشناسی جلوگیری می‌کرد، این رقم تا ۵۵ میلیارد دلار هم می‌رسید. لازم به ذکر است گرچه شعار صادرات غیرنفتی داده می‌شود ولی اقدامات انجام شده مغایر با آن است. به‌عنوان مثال بخشنامه‌ اخیر دولت که مانعی جدی برای صادرات فولاد محسوب می‌شود و اکنون بالای چهار میلیادر دلار صادرات فولاد است و این عدد گنجایش دارد تا به هفت میلیارد دلارهم برسد. در نتیجه باید بپذیریم یکی از منابع تامین مالی که درآمد هم ایجاد می‌کند، حمایت از صادرات است.

نظر شما در مورد بازار سرمایه به‌عنوان یک منبع مناسب درآمد و تامین مالی برای دولت چیست؟

گرچه سرمایه‌گذاری در کشور افت بسیاری کرده است، اما رفتن به سمت مردم مفید است و از این طریق می‌توانیم برای توسعه بهره بسیاری ببریم. در حال حاضر اتفاقی که شروع شد و ناقص بود، مساله توجه به بازار سهام بود و به تبع تبلیغات گسترده، خیلی از مردم به سرمایه‌گذاری در بورس رو آوردند و به دلیل اینکه رفتار عقلایی و صحیحی شکل نگرفت، منجر شد که متاسفانه عده کثیری که به حرف مسئولان اطمینان کردند، متحمل زیان شوند. روش آن بسیار غلط بود به شبهه‌ای که پیش‌تر مبنی بر اینکه دولت قصد دارد تا نیازهای مالی خود را برطرف کند، دامن زد. یکی دیگر از مسیرهای بسیار عالی اوراق قرضه بلندمدت است و در عین حال باید مراقب باشیم، پول‌ها باید روانه سرمایه‌گذاری شود، در حالی که همچنان روانه هزینه‌های جاری می‌شود و این بسیار خطرناک است و مشکلات بسیاری به دنبال خواهد داشت.