در همه جای دنیا بازار سهام مربوط به بخش خصوصی است و این تاسفبار است که دولت ایران مردم را تشویق به سرمایهگذاری در بورس و خود نیز در بازار سرمایه مداخله میکند.
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که بخش عظیمی از اقتصاد کشور توسط اقتصاد زیرزمینی اداره میشود. به علاوه دلالان مانعی برای افت قیمت ارز هستند و در مقابل عدهای دیگری از کارشناسان، مشکل اصلی را نه واسطهگری بلکه بهکارگیری سیاستهای نادرست اقتصادی در چند سال گذشته میدانند که بالاجبار وضعیت اقتصادی کشور را به سمت و سوی دلالی سوق داده است و خیلی از مردم ناچارند برای تامین معاش اقدام به واسطهگری کنند.
بسیاری از فعالان اقتصادی بر این باورند که سایه دلالی بر اقتصاد به حدی سنگینی میکند که اجازه نمیدهد تا قیمت دلار و خودرو فروکش کند. نظر شما در این باره چیست و چه راهکاری را میتوان برای جلوگیری از آن اتخاذ کرد؟
ما نباید برای مشکل دنبال مقصر بگردیم، بلکه ایراد اصلی، ناشی از سیاستگذاریهای دولت است که راه حل هم دارد. نباید فکر کنیم دلالان از دنیای دیگری آمدهاند و قصد تخریب دارند بلکه آنها نیز در پی کسب سود هستند و لازم است هر شخصی که برای به دست آوردن معاش تلاش میکند، محترم شمرده شود. بنابراین اینکه در جامعه دلالی وجود دارد به دلیل آن است که اقتصاد ما مبتنی بر دلالی و رانت است؛ به عنوان مثال درآمدهای نفتی که از طریق رانت به دست میآید و این یعنی درآمد بدون زحمت و تلاش و بنابراین طبیعی است زمانی که نفت صادر میکنیم، پول آن در اختیار مسئولان قرار میگیرد و از طرفی دولت هم بزرگ است، تولید نیست و این پول (نفت) تبدیل به کالا و فعالیتهای واسطهای میشود. همچنین در این رابطه، ما بورس، بازار ارز و بازارهای دارایی دیگر را در اختیار داریم که تماما فعالیتهای واسطهای هستند. به عبارت دقیقتر در جامعهای که رونق تولید و فضای مساعد برای کسب و کار وجود ندارد و همه از طریق دادوستد زندگی میکنند، دلالی هم رونق میگیرد. از سوی دیگر زمانی میتوان شکایت کرد که مسئولان فضا را برای فعالیتهای صادقانه و کسب و کار درست فراهم کنند، سپس مردم و جوانان هم به سمت تولید بروند. به راستی کدام جوان است که با شغل خوب و درآمد مناسب، علاقه به خرید وفروش دلار یا فعالیت واسطهای داشته باشد؟ این در حالی است که برخی مسئولان و دولتمردان ما هم بعضا با اشتباهاتی به این قبیل فعالیتها دامن میزنند. شما کجای دنیا را میبینید که بانک مرکزی برای پایین آوردن نرخ ارز دلال بگذارد و ۲۸۵ میلیارد دلار را در اختیار صرافان قرار دهند تا فقط ظاهرسازی شود. کمبود تولید، افزایش برای واردات، بی ثباتی داخلی و نبود تعامل سازنده با دنیا، به طور حتم مردم را به سمت نرخ ارز سوق خواهد داد. از یک طرف با دستکاری نرخ ارز نمیتوان قیمت سایر کالاها را پایین آورد و اتخاذ برخی سیاستها کاملا بیمعنی و ظاهری است و فعالیت زیرزمینی در مقطع فعلی امری طبیعی خواهد بود. ضمن اینکه در کشور ما اصولا ماهیت کار برمبنای نبود شفافیت است، یعنی ما اکنون اسکلههایی داریم که کسی از فعالیت آنها سر در نمیآورد و در خدمت فعالیتهای واسطهای است.
به نظر شما تحولات سیاسی و روی کار آمدن دولت جدید آمریکا تا چه اندازه میتواند اقتصاد ما را تحت تاثیر قرار دهد؟
باید بگویم برای مردم ایران گشایشی حاصل نمیشود، ولی برای دولت چرا! به عبارت دقیقتر اهم مشکلات ما داخلی است، تبعیض، فساد، گسترش مداخلات دولتی در اقتصاد، محدود کردن بخش خصوصی، رواج دیوانسالاری اداری و فضای نامساعد کسب و کار، از مهمترین مشکلاتی است که اقتصاد ما با آن مواجه است. مسائل داخلی ما ربطی به آمدن حزب جمهوریخواه یا دموکرات ندارد و مشکلات ما از قوانینی ناشی میشود که لازم است مورد تجدید نظر و اصلاح قرار گیرند. مساله اصلی نبود شفافیت است که منجر به فساد و رانت میشود. گرچه با وعدههای رئیسجمهوری منتخب آمریکا میتوان انتظار داشت برخی محدودیتها برای دولت رفع شود ولی هیچ اطمینانی نیست که اگر به فرض گشایشی هم حاصل شود دولت بتواند آنها را در جهت آسایش مردم بهکار گیرد. این در حالی است که تجربه درآمدهای نفتی قبل از تحریمها نشان میدهد، اگر مسئولان سیاستها درستی را دنبال میکردند، در آن زمان هم میتوانست اثربخش باشد. با این حساب دور از ذهن نیست که اکنون هم با صادر کردن نفت همچنان مشکلات پابرجا بماند.
وضعیت فعلی بازار سرمایه به حدی نامناسب شد که سهامدارانی که با تبلیغات گسترده دولتی اقدام به سرمایهگذاری کردند، متحمل خسران بسیاری شدند و در یک ماه اخیر بارها تجمعهای اعتراضی برگزار کردند. نظر شما در این باره چیست؟
در همه جای دنیا بازار سهام مربوط به بخش خصوصی است و این تاسفبار است که دولت ایران مردم را تشویق به سرمایهگذاری در بورس و خود نیز در بازار سرمایه مداخله میکند. مساله اصلی آن است که اگر بازار سهام مربوط به بخش خصوصی است، پس چرا دولت باید وعده دهد! از طرفی مردم گمان کردند دولت پشتیبان است و از آنها حمایت میکند. در خصوص اینکه چه کسانی نفع میبرند شاید بتوان عده خاصی را در نظر گرفت، اما اکثریت مردم از آن محروم میمانند. همچنین بازار سهام به دلیل نبود شفافیت کافی و رشد بیرویه قیمتها مشکلدار است. از طرفی به دلیل اینکه شرکتها محصولات خود را بر مبنای قیمت دلار میسنجیدند، پس طبیعی بود که با رشد نرخ ارز، قیمت سهام هم چند برابر شود؛ این در حالی است که هزینه خیلی از شرکتهای دیگر نیز بر مبنای دلار نیست. در هر حال وضعیت بازار سهام یکی از مشکلات جدی برای دولت است که در پی راهکاری برای جلب دوباره نقدینگی و اعتماد مردم به این بازار خواهد بود.
Friday, 29 March , 2024