اگر ایران کشور فقیری بود که منابع و امکانات نداشت و کفاف جمعیت را نمیداد، شاید اینگونه اتفاقات عجیب نبود، اما وقتی که کشور ثروتمند، متمدن، با جمعیت مناسب و امکانات فراوان را در اختیار داریم، وقوع چنین شرایطی به غیر از ضعف مدیریت و ناکارآمدی نظام تصمیمگیری مورد دیگری را نشان نمیدهد
مشکلات معیشتی و اقتصادی روز به روز پررنگتر میشود و آخرین اخبار حاکی از آن است برخی از مردم توانایی خرید گوشت را ندارند و به جای آن ناگزیر به استفاده از استخوان یا کالباس و سوسیس بیکیفیت هستند. بسیاری از کارشناسان بر این باروند مشکلات فعلی را نباید به بیرون از مرزها ربط داد و سیاستهای اقتصادی نیازمند اصلاح هستند. به همین منظور محمدقلی یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگویی با ما میگوید: «اگر ایران کشور فقیری بود که منابع و امکانات نداشت و کفاف جمعیت را نمیداد، شاید اینگونه اتفاقات عجیب نبود. اما وقتیکه کشور ثروتمند، متمدن، با جمعیت مناسب و امکانات فراوان را در اختیار داریم، وقوع چنین شرایطی به غیر از ضعف مدیریت و ناکارآمدی نظام تصمیمگیری مورد دیگری را نشان نمیدهد و ما باید دورنمای مناسب و بلندمدتی برای رفع بحران پیشبینی کنیم و امید دهیم که مشکلات موقتی است و طلوعی در راه خواهد بود». در ادامه این مصاحبه را میخوانید.
خبرهایی آمده مبنی بر اینکه مردم به دنبال مصرف استخوانهای گوشت، مرغ و کالباسهای بیکیفیت در وعدههای غذایی خود هستند، به نظر شما چه عاملی منجر به بروز چنین وضعیتی شده و تحلیل شما از اقتصادی کنونی چیست؟
اگر ایران کشور فقیری بود که منابع و امکانات نداشت و کفاف جمعیت را نمیداد، شاید اینگونه اتفاقات عجیب نبود، اما وقتی که کشور ثروتمند، متمدن، با جمعیت مناسب و امکانات فراوان را در اختیار داریم، وقوع چنین شرایطی به غیر از ضعف مدیریت و ناکارآمدی نظام تصمیمگیری مورد دیگری را نشان نمیدهد. تاسفبار است سرزمینی که مقدار بسیاری امکانات دارد و مردم آن شایسته هستند تا جزو مرفهترینهای دنیا باشند، در حال حاضر بخش وسیعی از آنها زیر خط فقر به سر میبرند. متاسفانه به مسائل رفاهی مردم بیتوجهی شده است و مسئولان شرایطی که بر مبنای آن، مردم باید تلاش کنند و امیدوار باشند را فراهم نکردهاند و وضعیت بیثباتی ایجاده شده که نه امکان سرمایهگذاری تولیدی در داخل و نه تعامل سازندهای با دنیاست که سرمایهگذاران خارجی ورود کنند. به نظر من هر چیزی یک دورهای دارد و درختی که کاشته شده است، اکنون باید ثمر دهد و اگر چنین اتفاقی نیافتد پس میتوان گفت بخشی از کار مشکل دارد. به نظر میرسد دولتمردان به موضوعات مهمی چون رفاه مردم، کنترل فساد، برقراری عدالت و آزادی بیتوجهی نشان دادهاند. کشور باید میتوانست با ژاپن و اروپا رقابت کند، نه اینکه از نظر اقتصادی در قعر کشورها قرار بگیرد. زمانی همه اذعان داشتند ما کمتر از کشورهای توسعه یافتهای مثل(ژاپن و بریتانیا) نیستیم، اما اکنون خودمان را با اتیوپی مقایسه میکنیم و این تاسفبار است. به عبارت دقیقتر ما به جای آنکه فاصله را با کشورهای پیشرفته و طراز اول کم کنیم، آن را با کشورهای عقبمانده کم کردهایم و این نشاندهنده آن است که منابع به هدر رفته و فرصتهای زیادی از کشور گرفته شده است.
طرح تامین کالاهای اساسی و واگذاری آن به ۶۰ میلیون نفر به تصویب رسید، این در حالی است که برخی مسئولان اذعان میکنند دولت پولی برای آن ندارد، به نظر این طرح چه تاثیری بر اقتصاد ما در مقطع فعلی خواهد داشت؟
جای تاسف دارد که بین مسئولان اختلافنظر وجود دارد و مثل باقی موارد زمانیکه فشار اقتصادی وارد میشود، به دلیل ضعف موجود همه میخواهند تقصیر را گردن دیگران بیندازند. ولی به طور حتم آنچه که در شرایط فعلی با آن روبهرو هستیم (فشارهای اقتصادی، فقر و مشکلات متعدد) دستاورد نظام تصمیمگیری است که در شرایط کرونا و بحران اقتصادی دو چندان شده، بنابراین کار دولتها در چنین شرایطی آن است که سعی کنند، مانع از آسیب دیدن سلامتی و معاش مردم شوند. بدیهی است که انتظار میرود در بحران فعلی دولتمردان از خودگذشتگی نشان دهند و منابعی که هدر رفته را در اختیار مردم قرار دهند، ولیکن این اقدامات نیازمند راهکار مناسب و هوشمندانهای است؛ به طوریکه ما باید دورنمای مناسب و بلندمدتی برای رفع بحران پیشبینی کنیم و امید دهیم که مشکلات موقتی و طلوعی در راه است تا مردم بیشتر تلاش کنند. به هر طریق دولت باید شرایطی را مهیا سازد تا در کوتاهمدت نیاز مردم برطرف شود، اما برای این مهم (رفع نیاز) صرفا اختصاص کالا کافی نیست، چراکه منجر به ایجاد فساد میشود، مگر آنکه به صورت نقدی در اختیار شهروندان قرار گیرد.
تحلیل شما از انتخابات پیش روی آمریکا و تاثیر آن بر اقتصاد ایران چیست؟
باید متذکر شویم این مردم ایالات متحده هستند که باید تصمیم بگیرند چه کسی رئیسجمهور شود، اما ما باید به فکر مسائل خودمان باشیم و مشکلات اصلی ما درونی است. به عبارت دقیقتر معضلات فعلی به سیاستهای نادرست اقتصادی و مسئولان بازمیگردد. به علاوه انتظار میرود مسئولان بدون توجه به اینکه چه کسی انتخاب میشود، چارهاندیشی کنند، البته تاسفبار است اگر فکر کنیم که فشارهای ترامپ با انتخاب بایدن کم خواهد شد. مساله اصلی کم یا زیاد بودن فشارها نیست مورد اصلی آن است که ما باید راه حل بلندمدت برای مشکلات کشور پیدا کنیم و این نیاز به یک عزم ملی برای تصمیمگیری مناسب است. به عبارتی دیگر اینکه فکر کنیم، بایدن میآید و شرایط بهتر میشود، اشتباه است. اینکه ما بتوانیم نفت صادر کنیم و کالا وارد کنیم دردی از جامعه دوا نمیکند؛ چراکه درد جامعه ما فساد و نبود شایستهسالاری است و مشکل اصلی کشور به نظام تصمیمگیری در بخش اقتصادی باز میگردد. اینکه کدامیک از دو کاندید انتخاب شود، بیشتر مشکل دولت است و اینکه دولت بتواند گشایشی پیدا کند یک بحث است و اینکه مردم چه دورنما و وضعیتی خواهند داشت، مورد دیگری است و من فکر میکنم اگر اصلاحات درونی در بخش اقتصاد برای مردم ایران صورت نگیرد، انتخاب ترامپ یا بایدن تفاوتی نخواهد داشت.
Saturday, 27 April , 2024