در دهه ۹۰ میلادی، مفهوم جدیدی به نام مشارکت استراتژیک در ادبیات روابط بین‌الملل مطرح شد. اتحاد استراتژیک یک مفهوم کلاسیک و قدیمی و نشانگر اتحاد کشورها به یکدیگر بوده است. بر روی ملاحظات و منافع ایدئولوژیک تاریخی، سیاسی، اقتصادی و… تأثیر گذار است، زمانی که به عرصه ظهور برسد، باعث خواهد شد که دو کشور نسبت به امنیت یکدیگر متعهد و تحت هر شرایطی حافظ امنیت هم باشند.

محمدرضا آذین

در دهه ۹۰ میلادی، مفهوم جدیدی به نام مشارکت استراتژیک در ادبیات روابط بین‌الملل مطرح شد. اتحاد استراتژیک یک مفهوم کلاسیک و قدیمی و نشانگر اتحاد کشورها به یکدیگر بوده است.  بر روی ملاحظات و منافع ایدئولوژیک تاریخی، سیاسی، اقتصادی و… تأثیر گذار است، زمانی که به عرصه ظهور برسد، باعث خواهد شد که دو کشور نسبت به امنیت یکدیگر متعهد و تحت هر شرایطی حافظ امنیت هم باشند.

مشارکت استراتژیک کشورها شامل ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی است و بیشترین اولویت را معمولا در ابعاد سیاسی و امنیتی دارد. ابعاد سیاسی و امنیتی یکی از متغیرهای اصلی شراکت استراتژیک است که کشورها برای تنظیم روابط بلند مدت بین خودشان تن به آن می‌دهند تا از منافع آن استفاده کنند.

 در این شراکت های استراتژیک بعد اقتصادی در حفظ و امنیت ابعاد سیاسی و امنیتی کشورها نقش بسیار مهمی دارد. وابستگی اقتصادی کشور ها با هم می تواند بسیاری از ناملایمات سیاسی و تنش ها فی مابین کشور ها را کاهش دهد.

چنانچه به تاریخچه استراتژیک غول اقتصادی عصر حاضر نگاه کنیم این روابط استراتژیک در قالب تفاهم نامه های بلند مدت و کو تاه مدت زیاد دیده می شود. مثلا  فدراسیون روسیه با ۷۰ کشور و چین نیز با بیش از ۸۰ کشور قرارداد بلند مدت مشارکت استراتژیک دارد.

 این مشارکت بدین مفهوم است که کشورها منافع مشترک خود را تعریف و برای رسیدن به منافع و اهداف مشترک برنامه‌ریزی بلند مدت داشته باشند تا بتوانند از آن بهره ببرند؛ تفاهم نامه ۲۵ ساله میان ایران و چین نیز از این نوع مشارکت استراتژیک و بلند مدت است.

ایران در قالب کمیسیون های مشترک اقتصادی نیز بیش از ۵۰ تفاهم نامه مشترک اقتصادی کوتاه مدت با کشور های همسایه، منطقه و.. دارد. این تفاهم نامه های اقتصادی که اغلب نیز فعال هستند در قالب قرارداد های کوتاه مدت و در تمام محو رهای اقتصادی منعقد شده است. که می تواند منافع اقتصادی و امنیتی فی مابین کشور ها را تضمین کند.

رابطه بلند مدت با چین در صورت انجام تعهدات به موقع دو کشور، منافع برد -برد  برای دو کشور را فراهم می آورد  اگر بخواهیم به یکی از بندهای اقتصادی و تعهدی دو کشور اشاره کنیم.  چین برای توسعه و ساخت بنادر و زیرساخت‌های حمل و نقلی سرمایه گذاری سنگینی باید انجام دهد و ایران موظف است زیر ساخت های  آن را تأمین کند، پکن با قراردادهای بلند مدت، انتفاع زیادی از سرمایه گذاری خود در این زیر ساخت‌ها خواهد برد؛ با توجه به موقعیت کریدوری و بین المللی  ایران در جهان، رابطه استراتژیک ترانزیتی با ایران برای غول های اقتصادی جهان از اهمیت بسیار زیادی برخودار است. و سرمایه گذاری در حوره ترانزیت ایران می تواند بهره وری بیشتری نسبت به حوزه های انرژی نفت و گاز برای ایران فراهم آورد.

 همچنین ایران در عرصه انرژی یعنی نفت و گاز کشوری است با ذخایر عظیم است. چین نیز بزرگ‌ترین واردکننده نفت در جهان به شمار می‌رود و قرار است به تدریج استفاده از زغال‌سنگ را نیز کاهش دهد و به گاز روی بیاورد که ایران یکی از منابع اصلی آن است.

در همین نگاه نخست به سند همکاری، ایران برای فروش نفت به یک بازار بلندمدت و چین نیز برای واردات به یک بازار با ثبات و مستمر نیاز دارد. چین اکنون حدودا روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت وارد می‌کند و بزرگ‌ترین وارد‌کننده است.

با توجه به شرایط ژئوپولتیک و مختصات فرهنگی و سیاسی و منافع ملی ایران، نیاز است با همه کشورها به ویژه کشورهایی که در تکنولوژی هایتک سرآمد هستند، ارتباط متوازن داشته باشیم؛ ایران دارای ظرفیت‌های اقتصادی زیادی است که اگر فرصت سرمایه گذاری در آنها را تقویت کنیم، باعث رشد ارتباط با سایر کشورها خواهد شد.

فرصت های سرمایه گذاری در ایران بگونه ای است که کشورهای توسعه یافته از ایران به عنوان سرزمین فرصت های طلایی نام می برند. ولی دلیل فاصله گرفتن کشورهای توسعه یافته از ایران چند دلیل داخلی و خارجی است .علت داخلی آنرا می توان به پایین بودن شاخص رتبه کسب و کار و نپذیرفتن استانداردهای بین المللی بانکی و اف ای تی اف نام برد که متاسفانه چند سال پیاپی است ایران در رتبه ۱۲۷ و ۱۲۸ کسب و کار قرار گرفته است و مهمتر از آن اینکه انسجامی در تصمیم گیران برای بهیود شرایط بوجود نیامده است.

علت دوم آنرا می توان به تحریم های آمریکا بر ایران نام برد. زیرا بیشتر غول های اقتصادی جهان در آمریکا سرمایه گذاری های کلان دارند و بیم آنرا دارند چنانچه با ایران وارد سرمایه گذاری شوند سرمایه های شان در آمریکا به مخاطره بیافتند.

در خصوص توافق نامه راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین  باید ایران یاد آور شویم ایران در شرایط تحریم است به جز همکاری با چین، آلترناتیو و متحد دیگری فعلا ندارد که با آن شراکت تجاری و یا مشارکت استراتژیک داشته باشد. 

باید گفت انعقاد این توافق نامه با توجه به برنامه های راهبردی اقتصادی ایران،  ۲۰ سال پیش باید انجام می‌شد. درعین حال در صورت اجرای صحیح این توافق نامه می تواند  منافع بین‌المللی را به نفع ایران متحول کند و در تقویت جایگاه بین‌المللی ایران تاثیر مثبتی خواهد داشت. اگر ایران بتواند این نوع توافقات راهبردی را با کشورهای مهم همسایه‌ ومنطقه، سایر بلوک‌های قدرت به‌ویژه هند و روسیه و کشور های قدرتمند اقتصادی اروپا،ژاپن ، کره جنوبی و سایر کشورهای مهم داشته باشد؛ آنگاه شاهد تحول بزرگی در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی به نفع ایران خواهیم بود.