به عبارت دقیق‌تر تجمل‌گرایی در جامعه بیداد می‌کند و کسب درآمد و تهیه نان برای قشر مستضعف بسیار دشوارتر از گذشته شده است

اخیرا تصاویری مبنی بر برگزاری مراسم‌ها و جشن‌های لاکچری در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد که سروصدای بسیاری در پی داشت. از سوی دیگر تحلیلگران بر این باورند چه لزومی دارد در شرایطی که خیلی از مردم زیر فشارهای سنگین اقتصادی قرار دارند و در بعضی شهرها و روستاها کالاهای اساسی را به شکل قسطی تهیه می‌کنند، پول‌های هنگفت صرف برگزاری این مراسم‌ها شوند. به عبارت دقیق‌تر شکاف طبقاتی هر روز گسترده و کارشناسان متذکر می‌شوند که مسئولان باید برای جلوگیری از افزایش این معضل اقدامات درخوری را نه فقط در حرف، بلکه به شکل واقعی، جامه عمل بپوشانند. همچنین باور فعالان بر آن است که انباشت ثروت می‌تواند بی‌عدالتی را در جامعه گسترش دهد و لازم است دولت برای قشر ضعیف و دهک‌های پایین اقتصادی برنامه ویژه و هوشمندانه‌ای را تدوین کند.

 سوال درباره افزایش شکاف طبقاتی در کشور است؛ به طوری‌که در برخی شهرها و شهرستان‌ها مردم به صورت قسطی برخی کالاهای اساسی همچون نان، پنیر و تخم‌مرغ را تهیه و در مقابل عده‌ای دیگر اقدام به برگزاری جشن‌های لاچکری و پرداخت هزینه‌های هنگفت می‌کنند. نظر شما در این باره چیست و چگونه می‌توان این شکاف را پر کرد؟

به نظر من علت اصلی این مشکلات به مدیریت ناصحیح برخی مسئولان بازمی‌گردد و متاسفانه بعضی از آنها به‌رغم آنکه با شعار برطرف کردن مشکلات مردم و رفع شکاف طبقاتی به دنبال کسب رای بودند و منصب گرفتند، اما چنین چیزی اتفاق نیفتاد و این شکاف هر روز افزایش یافت و فشار بیشتری به مردم تحمیل شد. به عبارت دقیق‌تر تجمل‌گرایی در جامعه بیداد می‌کند و کسب درآمد و تهیه نان برای قشر مستضعف بسیار دشوارتر از گذشته شده است. به طور حتم انسانی که با سختی و تلاش درآمدی را کسب کند به دنبال بریز و بپاش و افراط‌گرایی نخواهد بود، بالعکس به سمت عقل معاش می‌رود و در مقابل پول بادآورده خرج این قبیل مراسم‌ها و تجمل‌گرایی‌ها می‌شود. فاصله طبقاتی هر روز بیشتر و زمانی این مساله تبدیل به معضل می‌شود که دولت اجازه می‌دهد کارفرما با تعامل و حذف ارز۴۲۰۰ تومانی قیمت کالا را افزایش دهد و این مهم فشار اقتصادی مضاعفی را به مردم تحمیل خواهد کرد. در واقع ادعای برخی مسئولان ما درباره وضعیت معیشت مردم نوعی فرار رو به جلو است و انتظار می‌رود نسبت به شرایط فعلی کشور روشن‌تر و هوشمندانه‌تر عمل کرد. خرید و فروش ماشین‌ها و خانه‌های لوکس و گران در برخی مناطق گران‌قیمت و برگزاری مراسم‌های لاکچری توسط برخی افراد، عدالت را خدشه‌دار می‌کند و باعث می‌شود چشم‌ها روی برخی از این تخلفات بسته شود. باید متذکر شوم دین مبین اسلام به هیچ عنوان مخالف ثرو‌ت‌اندوزی و کسب سرمایه نیست، اما نکته اصلی راه به دست آوردن و خرج آن در مسیر درست است. لازم به ذکر است که اینکه برخی بزرگان دین تاکید می‌ورزند که اگر کوهی از ثروت جمع شود، قطعا چاله‌هایی از بی‌عدالتی در کنار آن خواهد بود، مصداق بارز وضعیت کنونی است و علت فاصله بین طبقه مستضعف و غنی در جامعه حاصل اتخاذ و عملکرد اشتباه است. باید برای بهبود شرایط اقدامات اساسی انجام و راهکارهای درستی اتخاذ شود و چرایی روح بسیاری از معضلات واکاوی شود و آن زمان است که این فاصله خواهد شکست.

لایحه بودجه سال آینده چند روز پیش تقدیم مجلس شد و خیلی از فعالان اقتصادی بر این باورند، درباره معیشت و کمک‌های حمایتی به قشر آسیب‌پذیر و دهک‌های پایین جامعه توجه آنچنانی نشده است، نظر شما در اینباره چیست؟

باید بگویم سال‌هاست بسیاری از وعده‌ها عملی نمی‌شود و متاسفانه سالیان متعددی است که طبقه کارگر تحت فشار مالی زیادی قرار دارد. قطع به یقین بودجه تناقضات بسیاری دارد و چگونگی مساله فروش نفت در شرایط فعلی را می‌توان یکی از این موارد برشمرد. به عبارت دقیق‌تر با فرض برطرف شدن تحریم‌ها هم فروش مقدار نفتی که پیش‌بینی شده حداقل تا نیمه اول سال کمی دور از ذهن است و از طرفی نمی‌توان نیاز مالی کشور را صرفا از طریق بورس یا به طرق دیگر تامین کرد، کما اینکه امسال یکی از منابع درآمدی دولت بازار سرمایه بود و برخی مسئولان نسبت به آن اذعان داشتند، اما دیدیم که چه بلایی بر سر بورس آمد و اگر سیاست‌ها به شکل فعلی باقی بماند مشکلات دو چندان می‌شود، چراکه فرق آنچنانی بین بایدن و ترامپ نیست که نسبت به روی کار آمدن شخص جدید دلخوش باشیم. بلکه ما باید در سالیان گذشته برنامه‌ریزی می‌کردیم و نسبت به حل مشکلات طبقه ضعیف راهکارهای درستی را به کار می‌گرفتیم و نه آنکه پول تزریق کنیم، به زبان‌ ساده‌تر گداپروری درست نیست و باید همسان‌سازی و توامندسازی انجام شود. به طور حتم مبلغ یارانه فعلی (۴۵ هزار تومان) هم دردی از کسی دوا نمی‌کند و ما باید به سمت توانمندسازی طبقه آسیب‌پذیر گام برداریم.

اخیرا صحبت‌های مطرح شد که اگر ارز ۴۲۰۰ تومانی حذف شود، در ازای آن یارانه بیشتری به مردم تعلق خواهد گرفت. به نظر شما این مساله تا چه اندازه تحقق‌پذیر است و می‌تواند نیاز قشر ضعیف اقتصادی را برطرف کند؟

در اینباره اجازه بدهید مثالی بزنم، آن زمانی که جوجه‌های یک روزه را دفن می‌کردند، خوراک دام روی کشتی در خلیج‌فارس بود و با بهانه اینکه ارز ۴۲۰۰ تومانی نیست، ترخیص نشد. ۱۲ روز قبل از این مورد هم وزارت صمت مجوز صادرات نهاده‌های دامی را به کشورهای همجوار صادر کرد و این منجر شد تا نهاده‌های دامی با ارز ۴۲۰۰ تومانی ترخیص شود و با ارز ۲۶ هزار تومانی به کشورهای دیگر صادر شود. این باعث شد تا جابه‌جایی وحشتناکی در پول اتفاق بیفتد و خرج زندگی‌های لاکچری شود. متاسفانه از این موارد و مشکلات زیاد است و نباید از دغدغه‌های اقتصادی مردم غافل شد.