نرخ ارز در ماههای گذشته تغییرات زیادی داشته، اما در هفتههای اخیر با ثبات نسبی همراه بوده است، در حال حاضر هم دلار در کانال ۲۳ هزار تومان قرار گرفته است و انتظار میرود که این میزان کاهش بیشتری هم داشته باشد، کارشناسان اقتصادی بازارهای مالی و پولی کشور معتقدند اگر رویه اصلاح بازارهای مختلف و همچنین اتخاذ سیاستهای گرهگشا در سطح داخلی و خارجی و کاهش تحریمها و پیوستن به معاهده بینالمللی نظیر FATF سرعت بیشتری بگیرند، در نتیجه کشور با درآمدهای ارزی بیشترین مواجه خواهد شد که این انتظار برای سال آینده وجود دارد! به همین دلیل بازار با توجه به شرایط موجود نسبت به آن واکنش نشان داده و با کاهش تنشهای اقتصادی و سیاسی شاهد کاهش هر چند کم نرخ دلار در بازارهای آزاد و رسمی مواجه شدهایم، این روند میتواند به کاهش تورم و ثبات بیشتر در اقتصاد کشور بیانجامد.
نرخ ارز پس از مدتها کاهش پیدا کرد و وارد کانال ۲۳ هزار تومان شد و قیمت آن به ۲۳ هزار و ۹۵۰ تومان رسید و این امیدواری وجود دارد که دلار بتواند تا مرز ۲۱ هزار تومان هم کاهش پیدا کند، آیا نرخ دلار میتواند بیش از این کاهش یابد؟
قیمت هر کالایی چه نان باشد چه ارز، چون ما ارز را هم کالا تلقی میکنیم؛ از آنجاییکه در تعریف پول میگوییم که هر چیزی که بتواند وظایف پول را انجام دهد، پول تلقی میشود و یکی از وظایف پول این است که بتوان کار مبادله یا تبادل کالا را انجام داد، طبیعتا متاثر از دو نکته است، یکی ارزش ذاتی هر کالاست که تاثیر گرفته از مواد تشکیلدهنده آن است، بهعنوان مثال قیمت نان متاثر از قیمت آرد بهعنوان مواداولیه است، و بعد قیمت آب، گاز و مکانی که در آن نان پخت میشود، منتهی این بخشی از قیمت نان است و بخش اصلی قیمت نان ناشی از برآیند ذکر شده است، بخش دوم برمیگردد به عرضه و تقاضا در بازار؛ اگر عرضه فراوان باشد قیمت نان حتی کمتر از ارزش ذاتی آن عرضه خواهد شد البته به اجبار! اگر عرضه نان با محدودیت یا اختلالی مواجه که منجر به کاهش عرضه شود و تقاضا فزاینده باشد، در نتیجه افزایش قیمت نان بیش از قیمت واقعی آن خواهد شد! این موضوع درباره ارز هم مصداق دارد بخشی از قیمت ارز ناشی از این است که باید بدانیم قیمت ارز بهازای مبادله چه کالایی اخذ شده است و این قیمت واقعی عرضه خواهد شد. اما بخش دوم به این برمیگردد که آیا در عرضه ارز اخلال و محدودیتی وجود دارد؟ اگر محدودیت و اخلال منجر به کاهش عرضه ارز شده و به هر دلیلی تقاضا صعودی باشد، حتما منجر به افزایش قیمت ارز خواهد شد. قیمت ارز در ایران و قیمت ارزها در کشورهای دیگر بر مبنای مابهالتفاوت تورم داخلی به میانگین تورمی است که با کشورها مبادله کالا دارند و براساس این فرمول، یقینا قیمت ارز باید خیلی کمتر از عدد ۲۰ هزار تومان باشد. اگر در آینده که ممکن است دو هفته، یک ماه یا چند ماه آینده باشد، همه موانعی که در عرضه ارز اخلال ایجاد کردهاند و یکی از مهمترین آنها بحث تحریمهای ظالمانه آمریکاست رفع یا کمرنگ شوند، یک اخلال از اخلالهای عرضه ارز برداشته میشود و انتظار این است که عرضه ارز افزایش پیدا کند. بهعنوان مثال به خاطر تحریمها چند ده میلیارد دلار از ارزهای ایران در خارج باقی مانده است که اگر مانند دوره اول تحریمها در سال ۹۳ یا ۹۴ ارزهای بلوکه شده ایران وارد اقتصاد کشور شوند شاهد تقویت سمت عرضه و کاهش قیمت ارز خواهیم بود، اگر ایران به FATF یا دو کنوانسیون باقی مانده از این معاهده بینالمللی ملحق شود حتما مبادله پولی آسانتر خواهد شد یا اگر صادارت غیرنفتی و نفت و گاز مجددا به روال قبل از تحریمها برگردد، در نتیجه این هم یک عامل تقویت سمت عرضه ارز است. بهنظر میرسد افق و چشمانداز چند ماه آینده این است که سمت عرضه ارز تقویت و قیمت ارز کاهش یابد، حتی اگر تقاضای ارز به میزان قبل از تحریمها برگردد. بنابراین اینها انتظارات عقلایی هستند و ما در اقتصاد واژه انتظارات عقلایی را برای کاهش نرخ تورم به کار میبریم و همچنان که امروز انتظار عقلایی این است که تورم در ماههای آینده کاهشی باشد، پس میتوانیم این انتظار را داشته باشیم که قیمت ارز هم در ماههای آینده سیر کاهشی داشته باشد.
موضوع مهم دیگر، وابستگی بخشهای مختلف اقتصادی به دلار است و همین اتفاق باعث شده تا با هر نوع نوسانی در نرخ آن، دچار اختلال شوند، نمیتوان اقتصاد را کمتر به دلار وابسته کرد یا از اثرگذاری نوسانات نرخ دلار، در اقتصاد جلوگیری کرد؟
دقیقا یکی از موضوعات مهم بازار پولی ایران و انتظار از بانک مرکزی این است که به جای اینکه همه متغیرهای پولی وابسته به لنگر ارزی باشند، این لنگر ارزی را جایگزین لنگر یکی از متغیرهای پولی مانند نرخ تورم کند، چراکه مبادلات تجاری یا تراز بازرگانی خارجی یا حجم تجارت ما حداکثر ۲۰ درصد تولید ناخالص ملی است و نمیتوان ۸۰ درصد اقتصاد را وابسته به ۲۰ درصد کرد! امروز اقتصاد ایران به لنگر تغییرات نرخ ارز وابسته است بدین معنا که از تخممرغفروش گرفته تا کسانی که میخواهند در ساختوساز مسکن فعالیت کنند اول به این موضوع نگاه میکنند که قیمت ارز چه تغییری کرده است، در حالیکه باید بهجای نگاه کردن به تغییرات نرخ ارز به تغییرات نرخ تورم توجه کنند. البته به شرطی که بانک مرکزی همچنان که نرخ تورم را در سال جاری هدف قرار داد تا بین ۲۲ تا ۲۰ درصد برساند، راهبرد بانک مرکزی هم باید کنترل نرخ تورم به سمت تکرقمی کردن آن باشد.
ممکن است که تورم تکرقمی شود؟
بالاخره امروز تورم در دنیا مانند قضیه وبا حل شده است، همچنان که ما انتظار داریم سال دیگر کرونا نداشته باشیم، دنیا دهها سال است که مساله تورم را حل کرده بنابراین اگر استقلال بانک مرکزی و سیاستهای پولی مستقل از سیاستهای مالی یا بودجهای یا تصمیمات مجلس و دولت باشد دستیابی به تورمهای تک رقمی دور از ذهن نخواهد بود.
Saturday, 27 April , 2024