ساله رابطه ارز با کاهش یا افزایش قیمت کالاها یک معضل است، یعنی حتی در زمان‌هایی که نرخ ارز هنوز در نرخ‌های پایین است، بحث اینکه قرار است دلار در هفته‌های آینده تغییر قیمت داشته باشد، بلافاصله قیمت‌ کالاها تغییر پیدا می‌کند

نرخ دلار در اقتصاد ایران نقش بسیار مهم و اساسی ایفا می‌کند، به این معنا که با هر تغییری در نرخ ارز به‌ویژه دلار می‌توان اثرات آن را در قیمت سایر کالاها و بازارها دید. البته این تاثیرپذیری در زمان‌های مختلف متفاوت است! یعنی با افزایش نرخ دلار قیمت‌ها به سرعت افزایش می‌یابند ولی در زمانی‌که نرخ دلار کاهشی می‌شود دیدن اثرات کاهشی ماه‌ها زمان‌ می‌برد و بیشتر اوقات اثر کاهشی هم اعمال نمی‌شود، نگرانی از افزایش نرخ کالاها به دغدغه اصلی مردم بدل شده است.

این انتظار وجود دارد که با کاهش نرخ دلار قیمت کالاها نیز کاهش پیدا کند، اما با توجه به اینکه قیمت دلار از ۳۲ هزار تومان به ۲۳ هزار تومان رسید، هنوز کاهشی را شاهد نیستیم، آیا باید منتظر کاهش قیمت کالاها باشیم یا نه؟

مساله رابطه ارز با کاهش یا افزایش قیمت کالاها یک معضل است، یعنی حتی در زمان‌هایی که نرخ ارز هنوز در نرخ‌های پایین است، بحث اینکه قرار است دلار در هفته‌های آینده تغییر قیمت داشته باشد، بلافاصله قیمت‌ کالاها تغییر پیدا می‌کند، یعنی هنوز کالا با نرخ جدید وارد نشده قیمت‌ها تحت تاثیر نرخ دلار قرار می‌گیرد! این اثرات روانی و انتظاری است و واقعیت این است که موضوع قانون‌مندی هم نیست که بخواهیم برای آن دلیل بیاوریم! وقتی ارز افزایش می‌یابد صاحبان کالا، کالا را در انبار نگه می‌دارند تا با نرخ جدید عرضه کنند! وقتی با آنها صحبت می‌کنیم می‌گویند که این قانون جایگزینی است یعنی باید از این کالا باز هم وارد کنیم ولی با نرخ بالاتر. برعکس آن هم همینطور است. زمانیکه نرخ کالایی براساس ارز وارداتی کاهش می‌یابد توقع بر این است که فردا صبح یا هفته بعد در کاهش قیمت اثر بگذارد، اینطور نیست! برای اینکه عده‌ای با ارز بالاتری همان کالا را وارد کرده‌اند، کاهش نرخ ارز، تاثیر آنی در نرخ ورود آن کالا ندارد، درواقع مشاهده آثار این وضعیت در یک سیکلی قرار می‌گیرد که سه یا چهار ماه بعد خود را نشان خواهد داد. در تورم ما فقط مساله ارز دخیل نیست و ناشی از بسیاری از موارد دیگر در اقتصاد است، عملا زمانی‌که صحبت از تورم ۴۰ درصدی می‌شود، فروشنده‌ها این میزان را برای کالاهای خود محاسبه می‌کنند، حالا اینکه اخیرا ارز چند درصد کاهش پیدا کرده و به ۲۳ هزار تومان رسیده این را به این حساب می‌گذارند که اگر استمرار داشته باشد در مرحله بعدی واردات کالا، اثرات ارزی را در آن اعمال کنند، اما اثرات دیگر تورمی چه می‌شود؟ از سوی دیگر این تورم صرفا در کالاها تاثیر نگذاشته است، این تاثیر در سایر بازارها از جمله مسکن، خودرو و … قابل مشاهده است. بعید می‌دانم تاثیرات کاهش قیمت ارز را در کاهش قیمت کالاهای دیگر به سرعت ببینیم.

حضور شرکت‌های متعدد در بازار برای ایجاد رقابت در تولید و عرضه کالاها، به‌رغم فشار قیمت دلار آیا می‌تواند در بهبود قیمت موثر باشد؟

با تورمی‌ که برای امسال و سال آینده وجود دارد، از حالا همه انتظار خود را ۳۰ درصد افزایشی کرده‌اند و نمی‌توان آن را کاهش داد. دستمزد، حقوق، مالیات و سایر هزینه‌ها و زمانی دیده می‌شوند که فراوانی باشد! وقتی فراوانی ارز نباشد یعنی دلاری که امروز به ۲۳ هزار تومان رسیده باز می‌تواند به ۳۰ هزار تومان برسد، نهایتا نمی‌تواند خودش را نگه دارد تا زمانی‌که ثبات اقتصادی نشان دهد که قیمت‌ها در جهت کاهشی حرکت می‌کند، هیچ‌کس باورش نمی‌شود که کاهش قیمت ارز بیش از دو هفته تداوم داشته باشد! به همین دلیل هم برخی از فروشندگان کالا می‌گویند که چرا برای دو هفته قیمت کالای خود را کاهش دهند! همه بحث‌های اقتصادی ما مربوط به انتظارات تورمی است، یعنی انتظارات ۴۰ درصدی در اقتصاد ما جا افتاده است. بحث تک نرخی شدن ارز سال‌ها در کشور از سوی روسای بانک مرکزی مطرح شد ولی هیچ اتفاقی نیفتاد. این نشان می‌دهد همه سیاست‌ها تنها وعده وعید است و هیچ زمانی نشده که چنین کاری را انجام بدهند. مردم هم باهوش هستند و درک می‌کنند. زمانی‌که ده‌ها بار درباره کاهش قیمت‌ها صحبت شده ولی قیمت‌ها رشد یافته است، مسلم است که کسی به این حرف‌ها هم اعتماد نمی‌کند.

با توجه به وضعیت حال حاضر و روند افزایشی قیمت‌ها، سال‌ آینده با چه وضعیتی روبه‌رو خواهیم شد؟ قیمت‌ها تا کجا می‌تواند افزایش پیدا کند؟

امیدوارم که قیمت‌ها بیش از این افزایش پیدا نکند چراکه این اتفاق باعث نگرانی هم تولیدکننده هم مصرف‌کننده و هم اقشار مختلف مردم می‌شود. این اتفاق باعث کوچکتر شدن سفره مردم می‌شود. این اتفاق خواهد افتاد، چراکه متناسب با تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی و رشد مجدد آن درآمد مردم افزایش نمی‌یابد. نگرانی اصلی ما درباره عرضه بیشتر دلار در سال آینده است. کاهش فروش نفت و ادامه تحریم‌ها از جمله دلایل بالا بودن نرخ ارز هستند از طرفی هنوز هم اثرات افزایش فروش نفت را در اقتصاد ندیده‌ایم. البته بخشی از مطالبات ایران از سایر کشورها نظیر کره و عراق هم هست که اگر آزاد شود می‌تواند مردم را به کاهش نرخ ارز امیدوار کند. ولی بعد از آن چه خواهد شد؟ باز هم به بحث کمبود ارز برخواهیم گشت. البته صادرات کشورمان در وضعیت خوبی قرار دارد ولی افزایش آن کار آسانی نیست. به‌نظرم ۴۰ میلیارد دلار سقف مناسبی برای صادرات کشور است البته قانع نیستیم ولی در وضعیت حاضر که همه کشور ما را در شرایط تحریم قرار داده‌اند، در انتقال پول مشکل داریم، در خرید مواد اولیه برخی از کالاها با مشکل مواجه هستیم، باز هم ۴۰ میلیارد دلار صادرات به‌نظرم اتفاق خوبی در اقتصاد کشور است ولی کافی نیست. ما حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیارد دلار ارز نیاز داریم که باید از طریق فروش گاز یا نفت تامین شود که آنها هم با ابهام مواجه هستند!