نقدینگی بالا در کشور این ریسک را به وجود می‌آورد که مبلغ سنگینی روانه بازارهای دارایی همچون طلا و دلار شود.

خروج پول از بازار سهام و گران شدن نرخ ارز سبب شده تا بسیاری از کارشناسان نسبت به این موضوع اظهارات متفاوتی داشته باشند. بسیاری از آنها بر این باورند اتخاذ سیاست‌های نادرست اقتصادی در شرایط فعلی عامل اصلی مشکلات کنونی است و لازم است دولت نسبت به برنامه‌‌های حوزه اقتصاد راهکارهای هوشمندانه‌ای را به‌کار گیرد تا بتوان نقدینگی سنگین موجود را به سمت و سوی مناسبی هدایت کرد.

به اعتقاد برخی از معامله‌گران خرد، دولت در مقطعی برای تامین مالی خود ناگزیر به حمایت از بازار سرمایه بود و اکنون این بازار را به حال خود رها کرده است، به نظر شما آیا در شرایط کنونی نقدینگی سنگین وارد شده به بورس، روانه سایر بازارهای مالی و دارایی(دلار و طلا) شده است؟

نقدینگی بالا در کشور این ریسک را به وجود می‌آورد که مبلغ سنگینی روانه بازارهای دارایی همچون طلا و دلار شود. به علاوه همه معامله‌گران بازار سهام، اطلاعات کافی برای خرید سهم ارزنده را ندارند؛ به علاوه معیار اصلی در چنین شرایطی نرخ بهره بانک است. شواهد سال‌های گذشته نیز حاکی از آن است که این نقدینگی بالا روانه سیستم بانکی شد و سیاست‌های اقتصادی دولت و وزارتخانه‌های مربوطه و نفوذ آنها بر بانک‌ها می‌توانست شرایطی را ایجاد کند تا این حجم پول سنگین (با نرخ ۲۲ درصد) که به بانک آمد، به سمت بخش‌های خدمات سودده همانند گردشگری و صنایع شیمیایی هدایت شود. به عبارتی دیگر لازم بود شرایطی فراهم شود تا صنایع رشد کنند که این امر می‌توانست زمینه‌ساز نوسازی و کاهش قیمت‌ها باشد. لازم به ذکر است این نقدینگی عجیب و غریب نباید در کشور ایجاد می‌شد و رقم کنونی وحشتناک است. به واقع چرا بانک مرکزی که نرخ بهره را روی ۲۰ درصد تنظیم کرده بود ناگهان آن را با بخشنامه‌های مختلف کاهش داد. این در حالی است خیلی از مردم همچون بازنشستگان پول خود را به بانک می‌سپردند و دنبال سودجویی‌های بیشتر نبودند، ولی با اعمال سیاست‌های اشتباه شرایط کمی بهم ریخت. به واقع سیاست کاهش نرخ بهره به ۱۸ درصد یا کمتر اشتباه بود و این منجر به فرار سرمایه شد و همین امر عاملی شد تا نقدینگی هنگفتی روانه سایر بازارها شود. وقتی که ما کسری بودجه بالا داریم لازم است دولت روی تمام اقدامات اقتصادی هوشمندانه‌تر عمل کند. باید شرایط به گونه‌ای شود تا فشار هزینه‌ها کاهش یابد. شایان ذکر است دولت به جای استفاده از فرصت‌های مناسب به دنبال افزایش درآمدهاست و اگر این از طریق افزایش نقدینگی و چاپ پول باشد، می‌تواند مشکل‌ساز شود. دولت باید کوشش کند تا در مخارج کشور صرفه‌جویی شود. هنگامی که منبع درآمدی نباشد، بورس یکی از راه‌های کسب درآمد خواهد بود و با هر خرید و فروشی درصدی هم به جیب دولت می‌رود. از طرفی دولت به شکل مصنوعی و ساختگی نرخ سهام شرکت‌های بزرگ که در آن سهم دارد را افزایش می‌دهد و این عاملی است تا نقدینگی به آن سمت کشانده شود. اینها عواملی بود تا حجم بالایی از سرمایه‌ها به بورس رفت و سه برابر شد و اکنون شرایط خوبی بر آن حاکم نیست. باید گفت یکی از دلایل تشکیل بازار سهام آن است که سرمایه‌ها را جمع‌آوری کند تا کمکی برای تولید باشد، در حالی که این ورود پول بالا حرکت مثبتی برای تولید نبود و این اقدامات صرفا سفته‌بازی است و عده‌ای که مهارت و شناخت بالایی در بازار سرمایه دارند توانستند سودهای بسیاری کسب کنند. این سفته‌بازی چه در خرید و فروش طلا، مسکن، ارز و چه در بورس باشد هیچ مشکلی را از اقتصاد رفع نمی‌کند. ما انتظار داریم دولت به گونه‌ای عمل کند که نه خود نه اقتصاد مفلوک نشوند، چراکه اگر چنین اتفاقی بیفتد نهادهای خصوصی قوی برای حمایت نداریم. دولت با قانون‌گذاری صحیح و قابل قبول می‌تواند به بهبود شرایط اقتصادی کمک کند، این در حالی است که ما در زمینه‌های خصوصی‌سازی موفقیت نداشتیم و روند اعمال و اجرای مقررات در کشور ضعف دارد. اگر نگاهی بندازیم می‌بینیم رفاه اقتصادی و اجتماعی ما از دو جهت ضربه می‌خورد، یکی از طرف قانون‌گذاری‌ها و نحوه اجرای ضعیف آن و دیگری سیاست‌های‌گذاری اشتباه همچون برنامه‌ریزی برای استفاده صحیح از بودجه؛ جای تعجب است که با این‌ همه اقتصاددانان برجسته که به‌عنوان مشاور در کشور مشغول هستند، چرا شرایط اقتصادی کشور به چنین حال و روزی می‌افتد و نسبت به اجرای صحیح سیاست‌های اقتصادی ضعف داریم.

به نظر شما وزیر جدید صمت (با توجه مدت زمان کوتاه باقی مانده) چگونه می‌تواند شرایط تولید، صنعت و تجارت خارجی را سر و سامان دهد؟

نیکو اقبال

ابتدا لازم است این نکته را متذکر شوم که من وضعیت‌هایی از این دست را به شکل مثبت یا منفی نگاه نمی‌کنم. در زمان‌های قبل قصد داشتند تا وزارت تجارت ایجاد کنند و سپس دو وزارتخانه ادغام شد و این در حالی است که تفکیک یا عدم تفکیک آنها تاثیری در وضعیت صنایع و تجارت خارجی نخواهد داشت. به واقع درشرایط فعلی، مدت زیادی طول می‌کشد تا وزیر جدید نسبت به شرایط مسلط شود و این در حالی است که چند ماه دیگر پایان کار دولت خواهد بود؛ پس می‌توان با افراد خبره، کارشناسان و فعالان حوزه صنعت و تجارت مشورت کرد و اوضاع را تا حدی کنترل کرد.

به عقیده شما راهکار برون‌رفت از شرایط فعلی و بهبود وضعیت چیست؟

لازم است تا گرفتاری‌ها و مسائل اولویت‌بندی شوند و باید ببینیم که کدام مشکل اساسی رتبه اول را دارد. پس از آن نیاز است تا حجم فکری و دانش خود را بر آن متمرکز کنیم و بتوانیم موفقیت کسب کنیم. نظام اقتصادی ما سیستمی است و باید همه دست به دست هم دهند تا شرایط بهبود یابد و از دل یک موفقیت می‌توان دستاوردهای دیگری کسب کرد. به علاوه باید شرایطی پیش گرفت تا جدا از مشکلات خارجی، مسائل داخلی هم سر و سامان بگیرد. امیدواریم سیاست‌های اقتصادی‌ها ما شکل درستی بگیرد تا بتوان به نحو شایسته از ظرفیت‌ها بهره برد.