بسیاری از محافظه کاران آمریکایی معتقدند که فقر نتیجه تصمیمات نادرست خود افراد است و خصوصا سیاه پوستان در عرصه سیاسی بدلیل فقرشان مورد سرزنش قرار می گیرند. اشاره به سوء استفاده افراد از سیستم رفاهی آمریکا بعنوان عامل ترویج تنبلی هم همیشه ورد زبان محافظه کاران بوده است.

نواح اسمیت – استاد سابق فاینانس دانشگاه استونی بروک

بسیاری از محافظه کاران آمریکایی معتقدند که فقر نتیجه تصمیمات نادرست خود افراد است و خصوصا سیاه پوستان در عرصه سیاسی بدلیل فقرشان مورد سرزنش قرار می گیرند. اشاره به سوء استفاده افراد از سیستم رفاهی آمریکا بعنوان عامل ترویج تنبلی هم همیشه ورد زبان محافظه کاران بوده است.

آنها همچنین دلیل فقر خانواده های سفیدپوست را وابستگی به سیستم رفاهی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، و تضعیف جایگاه خانواده می دانند. بنابر این نگاه، اگر مردم سخت کوش بوده، از مواد مخدر، الکل و خشونت دوری جویند، و خارج از ازدواج بچه دار نشوند، فقر ناپدید می شود.

اما حداقل یک کشور ثروتمند وجود دارد که مردمش تمام دستورات این نسخه را انجام میدهند، سخت کار می کند، از رفتارهای پرخطر و خودویرانگر دوری کرده، و تصمیمات زندگی عاقلانه ای می گیرند. آن کشور ژاپن هست، که همچنان دچار مقدار زیادی فقر است.

خشونت در ژاپن نایاب است، حدود ۰٫۳ در هر یکصد هزار نفر، در مقایسه با ۵٫۳ برای آمریکا و ۱٫۲ برای آلمان.مصرف مواد مخدر غیرقانونی در ژاپن نیز بسیار کم است، محکومیت در این زمینه تنها حدود سیزده هزار مورد است که سه هزار مورد آن فقط مربوط به ماریجواناست.

همچنین نرخ تک والدی «فرزندی که فقط پدر و یا فقط مادر از او نگهداری می کند»بسیار کوچک است، کمتر از ۲% مادران بدون شوهر هستند. و نکته آخر اینکه تقریبا تمام ژاپنی ها کار می کنند، نرخ اشتغال افراد در سن کار بیش از ۷۷% است، یعنی بیش از آمریکا با نرخ ۷۱%.

شاید با توجه یه این آمار و ارقام، محافظه کاران آمریکایی انتظار داشته باشند نرخ فقر در ژاپن پایین باشد اما اینطور نیست. با تعریف مبتنی بر درصد افراد دارای درآمد کمتر از نصف میانه درآمد ملی، نرخ فقر در ژاپن بیش از ۱۵% است، یعنی فقط کمی کمتر از آمریکا، ولی بسیار بیشتر از کشورهایی چون آلمان، کانادا و استرالیا.

فقر ژاپنی پدیده خاصی است. تقریبا هیچ زاغه نشینی وجود ندارد، خیایان ها عموما تمیز و مرتب هستند، افراد بی خانمان دور از انظارند، افرادی که از شرم از دست دادن کار، بدهی سنگین، یا شکست در ازدواج ناپدید می شوند، افراد مجردی که در آپارتمان هایی در سایز کمد لباس زندگی می کند، سالمندانی که هرگز از پس بحران اقتصادی دهه ۱۹۹۰ ژاپن موفق به احیای شرایط زندگی خود نشدند، و بسیاری که با خرید از فروشگاه های صد ین “حدودا معادل یک دلار” قادر به ادامه حیات هستند.

تخمین زده می شود حدود ۱۴% کودکان یعنی ۳٫۵ میلیون در فقر زندگی می کنند که برای مبارزه با آن دولت های محلی هزاران کافی تریا باز می کنند که در آن کودکان بطور رایگان امکان تغذیه داشته باشند.

از نظر خرج کرد دولتی برای حمایت از فقرا، ژاپن تقریبا در میانه کشورهای OECD قرار دارد، بالاتر از بریتانیا و پایین تر از آلمان،که بیشتر آن هم بخاطر سیستم بیمه درمان ملی است، ولی از نظر دولت رفاه، ژاپن بسیار عقب تر از اروپاست.

اینکه ژاپنی ها تمام توصیه های نسخه محافظه کاران آمریکایی را دنبال می کنند و همچنان دچار فقر هستند نشان میدهد آن تئوری دچار ایرادی اساسی است. هرچند بسیاری افراد بدلیل انتخاب های نادرست خود، خشونت، مواد مخدر، و از هم پاشیدگی خانواده دچار مشکلات اقتصادی هستند، دلیل اصلی فقر بیشتر مرتبط به ساختار اقتصادی است.

بنابراین راه حل مشکل فقر در ایالات متحده احتمالا چندان به احساس مسئولیت شخصی و تعهد اخلاقی مرتبط نیست و گاهی عملا جایگزینی برای یک سیستم حمایتی اجتماعی وجود ندارد.

  • منبع خبر : بلومبرگ