نرخ ارز روز گذشته در صرافی رسمی به ۲۹‌هزار و ۹۰۰ تومان رسید، نرخی بی‌سابقه در تاریخ اقتصاد ایران، اما قابل پیش‌بینی. از ابتدای امسال، وضعیت اقتصادی ایران اصلا خوب پیش نرفته و یکی از دلایل آن وابستگی شدید اقتصاد کشور به ارز و به‌ویژه دلار است. با شدت گرفتن تحریم‌ها و شیوع کرونا میزان […]

نرخ ارز روز گذشته در صرافی رسمی به ۲۹‌هزار و ۹۰۰ تومان رسید، نرخی بی‌سابقه در تاریخ اقتصاد ایران، اما قابل پیش‌بینی. از ابتدای امسال، وضعیت اقتصادی ایران اصلا خوب پیش نرفته و یکی از دلایل آن وابستگی شدید اقتصاد کشور به ارز و به‌ویژه دلار است. با شدت گرفتن تحریم‌ها و شیوع کرونا میزان صادرات نفتی و غیرنفتی به طرز کاملا محسوسی کاهش یافت و این اتفاقات سبب شد سد بزرگی جلوی تامین ارز مورد نیاز کشور به‌ویژه واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه درست شود. البته برخی از کارشناسان اقتصادی به این نکته هم اشاره دارند که نپیوستن ایران به FATF هم بی‌اثر در کاهش مبادلات ارزی ایران و سایر بانک‌های جهان نیست. با این حال برخی کارشناسان اقتصادی به انتخابات آینده آمریکا چشم دوخته‌اند و باور دارند که اگر «جو بایدن»‌ رقیب «دونالد ترامپ» با توجه به اینکه گفته به برجام برمی‌گردد، در انتخابات این کشور رای بیاورد، ممکن است تاثیرات مثبتی را در اقتصاد ایران ببینیم. با این حال بایدن و ترامپ از یک نوع سیاست رونمایی کردند که آن حفظ فشار بر ایران از طریق تحریم‌ها است.

دلار به مرز ۳۰‌هزار تومان رسیده و برخی از کارشناسان معتقدند با توجه به اینکه جو بایدن گفته در صورت رئیس‌جمهور شدن به برجام برمی‌گردد، نرخ دلار سیر نزولی خواهد گرفت، این باور چقدر می‌تواند درست باشد؟

اگر جو بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شود در بهمن‌ماه دولت تعویض خواهد شد و تا آن زمان هم کاری نمی‌تواند انجام دهد، بعد از آن هم باید کابینه را تشکیل دهد که به اسفند و فروردین می‌رسیم که زمان پایان دولت فعلی ماست. اگر انتخابات ایران هم خرداد برگزار شود، مردادماه باید دولت جدید تشکیل شود و تا شهریور هم طول خواهد کشید. یعنی در خوشبینانه‌ترین حالت با انتخاب بایدن امکان مذاکره یا هر نوع اقدامی تا شهریور سال‌ آینده وجود ندارد. فکر نمی‌کنم بایدن هم بدون هیچ‌پیش شرطی اقدام به مذاکره یا برداشتن تحریم‌ها کند. حتی در خوشبینانه‌ترین حالت هم اگر مذاکراتی شهریور سال آینده شروع شود رسیدن به نتیجه احتمالا یک سال بعد از آن هم طول بکشد. یعنی حداقل دو سال این موضوع زمان می‌برد. با این حال انتخاب بایدن به‌عنوان رئیس جمهور آمریکا شوکی به بازار وارد خواهد کرد. با این وجود اگر ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شود در صورت آماده‌بودن دولت ما برای مذاکره، سریع‌تر از بایدن می‌توان با آن مذاکره کرد. اگر این انعطاف وجود داشته باشد و ترامپ هم انعطاف داشته و گفته‌هایش را درباره ارائه پیشنهادات عالی در عرض یک ماه بعد از ریاست جمهوری دوباره‌اش، عملی کند،‌ به‌نظرم سریع‌تر از دولت به ریاست‌جمهوری بایدن به نتیجه برسیم. باید ببینیم که شرایط به چه صورتی پیش خواهد رفت.

نپیوستن ایران به FATF و تحریم ۱۸ بانک ایران، چقدر در افزایش نرخ ارز اثرگذار بوده است؟

همین امروز هم می‌توان اثر این اتفاق را هم از نظر روانی و هم از نظر عملی در بازار دید، این اتفاقات هزینه مبادلات را افزایش داده است ولی به‌نظرم FATF بی‌فایده است، با پیوستن به این معاهده باید شفاف عمل کنیم در حالی که ما نمی‌توانیم شفاف عمل کنیم، برای اینکه نمی‌توانیم برای جابه‌جایی ارز مسیرهای مشخصی را تعیین کنیم. وقتی تمامی مسیرهای مبادلات ارزی کشور بسته و تحریم شده‌ایم پیوستن ما به FATF چه مزیتی دارد؟ جز اینکه جلوی کار صرافی‌هایی هم که ارز جابجا می‌کنند گرفته خواهد شد. دولت موافق پیوستن است، اما از طرف دیگر واقعیت این است که در شرایط تحریم هستیم و نمی‌توانیم شفاف عمل کنیم، این مساله‌ای است که باید هزینه فایده آن مشخص شود و به‌نظرم مقامات این کار را انجام دادند. وقتی بانک‌های جهان با ما کار نمی‌کنند و بانک‌های ما هم تحریم هستند پیوستن ایران به FATF چه کمکی می‌تواند به اقتصاد ما کند؟ تنها در صورتی که ایران باید به FATF بپیوندد که تحریم‌ها برداشته شوند.

گفته می‌شود تحریم‌های جدید بانکی از نظر عملی در بازار تاثیر زیادی ندارد و لی از جنبه روانی اثرگذار بوده است،‌ اثرات این تحریم‌ها را چطور تحلیل می‌کنید؟

مدت‌ها است که از جنبه روانی این موضوع عبور کرده‌ایم. اوایل سال نرخ مبادله دلار حدود ۱۵‌هزار تومان بود و الان به ۳۰‌هزار تومان یعنی دو برابر و این میزان ارتباطی به جنبه روانی ندارد و نشان‌دهنده کمبود ارز در بازار، ‌مشکلات مبادله ارزی، کمبود بودجه دولت و … است. جنبه روانی تا یک مدتی طول می‌کشد و واقعیت‌های بازار همیشه جنبه روانی را خنثی می‌کند و دو برابر شدن نرخ ارز نمی‌تواند به‌دلیل جنبه روانی باشد بلکه به‌دلیل جنبه اقتصادی دارد و به عرضه و تقاضای دلار در بازار و مبادلات ارزی ما مربوط می‌شود. مشکل ما در واقع ارز نیست بلکه وابستگی اقتصاد به ارز است و چون تدبیر دیگری نداریم نرخ ارز در تورم اثرگذار می‌شود. زمانیکه ریگان رئیس جمهور آمریکا بود ارزش مارک(واحد پول آلمان) آلمان در مقابل دلار ۱۰۰‌درصد کاهش یافت. یعنی یک دلار ۱/۱ مارک بود که بعد به ۴/۳ رسید یعنی حدود ۱۰۰‌درصد ولی هیچ‌نوع آثار تورمی که در اقتصاد آلمان نداشت هیچ، باعث شده افزایش صادرات آلمان به آمریکا و سایر کشورها شد چراکه اجناس آلمانی ارزان شده بود. کشوری که از نظر اقتصادی و تولید وابستگی کمتری دارد و می‌تواند کالای جانشینی داشته باشد، در اقتصادی که متغیرهایش درست عمل می‌کنند و شرایط تحریمی و غیره وجود ندارد، چنین کاهشی باید باعث دو برابر شدن صادرات شود ولی می‌بینیم که صادرات غیرنفتی در کشور ما کاهش هم یافته است و این اتفاقات هیچ‌کدام از معادلات اقتصادی را دربر نمی‌گیرد و به‌نظر هم نمی‌آید که جنبه روانی موضوع تا این حد بتواند موثر باشد. مشکل افزایش یا کاهش‌هزار یا دو‌هزار تومان در ۳۰‌هزار تومان یعنی حدود دو یا سه‌درصد نیست،‌ مشکل این است که الان تولیدکننده به سرمایه در گردش وحشتناکی نیاز دارد چراکه تمام مواد اولیه تقریبا دوبرابر شده است.

کرونا چقدر در شدت گرفتن این وضعیت موثر است؟

در این شرایط تقاضا کاهش یافته و مردم سعی می‌کنند کالاهای اساسی خود را تهیه می‌کنند و ما با معضل و بحران عجیبی در اقتصاد ایران مواجه هستیم.