بازار سرمایه یکی از مهمترین بازارهای پولی‌مالی کشور است که در هفته‌های اخیر با تلاطم‌های عجیبی مواجه و همین اتفاق باعث شده تا شاخص تا حدود ۶۰۰ هزار وارد سقوط کند. این افت شاخص اثرات اقتصادی بدی را برای سرمایه‌گذاران خرد داشت. این اتفاق به رشد بی‌اعتمادی به بازار سرمایه منجر و بسیاری از مردم […]

بازار سرمایه یکی از مهمترین بازارهای پولی‌مالی کشور است که در هفته‌های اخیر با تلاطم‌های عجیبی مواجه و همین اتفاق باعث شده تا شاخص تا حدود ۶۰۰ هزار وارد سقوط کند. این افت شاخص اثرات اقتصادی بدی را برای سرمایه‌گذاران خرد داشت. این اتفاق به رشد بی‌اعتمادی به بازار سرمایه منجر و بسیاری از مردم سرمایه‌های خود را از این بازار خارج و روانه بازار دیگری شدند. کوچ سرمایه‌گذاران به بازارهای دیگر می‌تواند در درازمدت به کاهش نقدینگی‌های موجود بازار سرمایه بیانجامد و روند رشد آن را کندتر کند ولی این اتفاق به این زودی‌ها رخ نمی‌دهد، اما کم‌رونق‌تر شدن بازار اتفاقی است که خیلی سریع خود را با ریزش شاخص نشان ‌داد. نبود ثبات در این بازار که نقش تامین‌کننده سرمایه‌ مورد نیاز شرکت‌ها و بنگاه‌های مختلف اقتصادی را برعهده دارد می‌تواند مشکلات بیشتری را در آینده برای کشور رقم بزند. دولت با حمایت‌های بی‌دریغ در ماه‌ها و هفته‌های گذشته مردم بسیاری را به سود‌ده بودن بازار سرمایه اغنا و‌ آنها را برای ورود به این بازار تشویق کرد. امروز ده‌ها سازمان و نهاد و شورا در حوزه‌های اقتصادی فعالند که نتیجه‌ای در رشد نداشته‌اند، حالا هم صحبت از تشکیل شورای ثبات مالی به میان آمده که معلوم نیست در چه جایگاهی می‌خواهد فعالیت کند. سیده‌فاطمه مقیمی، عضو هیات رئیسه اتاق تهران، می‌گوید: «باید به این نکته توجه داشت که شورای جدید با چه استراتژی و دورنمایی قرار است کار خود را آغاز کند. یعنی چه چیز مازادی را در برنامه‌ریزی‌های خود نسبت به شوراها و نهادهای موجود خواهد داشت تا بتواند به اهداف خودش برسد. بر چه اساسی قرار است اجرا شدن برنامه‌هایش را ممیزی کند. بنابراین باید به این اصل توجه شود که هدف از تشکیل نهادهای جدید، نباید صرفا تشکیل نهادهای موازی و مداخله‌گر نسبت به یکدیگر بدون توجه به اثرگذاری خروجی آن، باشد.» در ادامه این گفت‌وگو می‌آید. با توجه به مشکلات اقتصادی در حوزه بانکداری و بازار سرمایه یکی از نمایندگان مجلس پیشنهاد تشکیل «شورای ثبات مالی» را داده است، با توجه به وجود نهادها و شوراهای متعدد در حوزه اقتصادی، آیا تشکیل چنین شورایی نیاز و ثاتیرگذار است؟ در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که شورای جدید با چه استراتژی و دورنمایی قرار است کار خود را آغاز کند. یعنی چه چیز مازادی را در برنامه‌ریزی‌های خود نسبت به شوراها و نهادهای موجود خواهد داشت تا بتواند به اهداف خودش برسد. بر چه اساسی قرار است اجرا شدن برنامه‌هایش را ممیزی کند. بنابراین باید به این اصل توجه شود که هدف از تشکیل نهادهای جدید، نباید صرفا تشکیل نهادهای موازی و مداخله‌گر نسبت به یکدیگر بدون توجه به اثرگذاری خروجی آن، باشد. معتقدم باید شوراها و نهادهایی که دستور کاری آنها تغییر کرده، توانمند کرد و از ظرفیتشان بهره برد. باید از موارد و بخش‌های مشاوره‌ای از جمله بخش مشاوره‌ نهادهای بخش خصوصی نیز بهره برد. اینها کارهایی است هزینه‌ای جز زمان ندارد و می‌تواند برای رسیدن به اهداف مدنظر در بخش‌های مختلف اقتصادی کشور تاثیرگذار باشد. تشتت سیاست‌گذاری در بازار سرمایه باعث شده تا بورس به وضعیت امروز برسد، چرا نظرات در مورد بورس ضد و نقیض بوده و این نظرات چقدر در این بازار تاثیرگذار است؟ اینکه چرا نظرات ضد و نقیض درباره بورس مطرح می‌شود به این دلیل است که راه‌های اتصال بازار سرمایه به بازارهای بین‌المللی و پولی‌مالی در اقتصاد کشور تدریس و آموزش داده نشده و فقط تشویق افراد برای وارد شدن به بورس آن هم برای جلوگیری از سرگردانی نقدینگی اتفاق افتاده است. من به‌شخصه بازار سرمایه را نمی‌شناسم و صرفا به دلیل تکرار شدن اسم آن وارد بورس می‌شوم در درازمدت نه اصول آن را رعایت و نه از شرایط بورس استفاده می‌کنم و نه راه و روش تقویت بورس را یاد می‌گیرم. تا زمانیکه چنین رویه‌ای در بازار بورس در داخل کشور شکل نگیرد و آموزش‌های لازم وجود نداشته باشد، از نظر من موفقیتی که مد نظر است شکل نخواهد گرفت. سیاست‌هایی که مانند همین تشکیل شورا مطرح می‌شود، آیا واقعا تاثیرگذار هستند یا صرفا یک موضوعی است که مطرح می‌شود؟ توان حل ریشه‌ای مشکلات وجود دارد؟ تصمیم‌گیری برای ایجاد شوراهای موازی مشکلی را در کشور حل نخواهد کرد. باید اهتمام شکل‌گیری مواردی که مدنظر است با یک برنامه و استراتژی مناسب تقویت شده، وجود داشته باشد که قدم به قدم برای رسیدن به هدفی که مورد توجه است، حرکت کند. زمانی ممکن است صرفا بگویند که چیزی ایجاد شده ولی زمانی گفته شود که چیزی ایجاد شده تا مشکلی را رفع کند یا اقتصاد را سامان دهد. باید دید که هدف از اقدامات مشابه و موازی چیست؟ اگر امروز موضوع مشابهی را به دلیل نیازهای موجود تکرار می‌کنیم این کار دردی را دوا نخواهد کرد. اگر قرار است مشکلی رفع شود باید این تصمیم با تغییر استراتژی اولیه شکل بگیرد و آن هم باید جایگزین شود نه موازی‌. سیاست‌گذاری بانک مرکزی و دولت را در بروز وضعیت امروز اقتصادی کشور چقدر موثر می‌دانید؟ در بحث‌ها و سیاست‌های پولی‌مالی و ارزی کشور، موفقیت کنترل نقدینگی یا اثرات منفی داده‌های مالی به دلیل بی‌سامانی سرمایه‌گذاری و جهش نرخ ارز خارجی و پایین آمدن ارزش پول ملی ماست. پاسخ این سوال را همه ما به راحتی می‌توانیم بدهیم، زمانیکه ارزش پول ملی کاهش پیدا می‌کند رقابت مالی و دارایی‌های ملی کشور ما هم در دنیا کم‌ارزش شده و فکر می‌کنم سیاست‌ها باید بازنگری ‌شوند. امروز نیاز است که یک سیستم قدرتمندتر و اثرگذارتر در حوزه اقتصادی کشور ببینیم.