هادی حق‌شناس واقعیت‌ اقتصاد ایران این است که مولفه‌ها و شاخص‌های اقتصادی آن هم به دلیل تحریم‌های ظالمانه غرب و هم به دلیل کرونا وضعیت مطلوبی ندارد. وقتی اقتصادهای قدرتمند دنیا فقط به دلیل کرونا آسیب‌های جدی دیده‌اند به طوری که رشد اقتصادی منفی را تجربه می‌کنند و برخی گفته‌اند از سال ۱۹۶۸ تاکنون این […]

هادی حق‌شناس

واقعیت‌ اقتصاد ایران این است که مولفه‌ها و شاخص‌های اقتصادی آن هم به دلیل تحریم‌های ظالمانه غرب و هم به دلیل کرونا وضعیت مطلوبی ندارد. وقتی اقتصادهای قدرتمند دنیا فقط به دلیل کرونا آسیب‌های جدی دیده‌اند به طوری که رشد اقتصادی منفی را تجربه می‌کنند و برخی گفته‌اند از سال ۱۹۶۸ تاکنون این بحران بزرگ‌ترین بحران غرب بوده و اقتصادهای قدرتمند اروپا و آمریکا بعد از ده‌ها امروز با نرخ بیکاری دورقمی مواجه شده‌اند، طبیعی است که اقتصاد ایران، به دلیل ضعف زیرساخت‌ها و آسیب‌هایی که از تحریم‌های دوباره غرب دیده، مناسب نباشد. تفسیر این مولفه‌های اقتصادی خیلی کار سختی نیست.  امروز ما تورم دورقمی، نرخ بیکاری دورقمی و نرخ رشد سرمایه منفی داریم. راهکارهایی می‌توان مطرح کرد، حتما بلندمدت نخواهد بود. چون راهکارهای بلندمدت مربوط به اقتصادهایی است که در شرایط نرمال و بدون تنش خارجی و داخلی هستند. لذا باید به فکر راهکارهای عبور از بحران فعلی بود که از جمله مهم‌ترین آنها، این است که دولت دارایی خود را به مردم واگذار کند؛ چه از طریق بازار سرمایه و چه از طریق فروش مزایده. این راهکار حداقل می‌تواند در کوتاه‌مدت بخشی از کسری بودجه را جبران کند. برعکس وضعیت ظاهری بودجه دولت که دارای کسری است، دولت دارای سرمایه‌ها و دارایی فراوانی است. دولت ایران، به لحاظ دارایی ثروتمند است. اما نمی‌تواند بخشی از این دارایی را نقد کند. یکی از راهکارهای نقد، بورس است که هنوز به طور کامل از آن استفاده نکرده است. بنابراین یکی از خبرهای خوش شاید این باشد که دولت باید دارایی بیشتری در بازار سرمایه به اشکال مختلف عرضه کند. بازار ایران این کشش را دارد؛ چون در همین چند ماه گذشته حدود ۵۰هزار میلیارد تومان اسناد خزانه به فروش رفته و این حداقل یک سوم کسری بودجه آشکار دولت است. اما خبر خوش دیگر شاید راه‌اندازی کانال مالی بین ایران و اروپا یا همان اینستکس باشد. اگر این کانال مالی راه‌اندازی شود، حتما اثرگذار روی قیمت کالاها در داخل خواهد بود. راهکار سوم شاید این باشد که پول‌های بلوکه شده ایران مثلا در کره یا بقیه کشورها آزاد بشود که اگر چنین شود، حتما ده‌ها میلیارد دلار در سمت عرضه ارز گشایش خواهد یافت که بسیار اثرگذار روی نرخ ارز خواهد بود. البته به همه اینها می‌توان این نکته را اضافه کرد که دولت فقط دارایی ملکی خود را واگذار نکند بلکه در صنعت نفت ممکن است گاز، پتروشیمی یا نفت خود را به ملت از طریق اسناد خزانه پیش‌فروش کند. در هر حال به نظر می‌رسد اینها مواردی است که به عنوان حق انتخاب دولت جهت گذر از شرایط فعلی است. هم دولت آمریکا و هم دولت‌های اروپایی چند هزار میلیارد دلار یا یورو- به عنوان مثال آمریکا دوهزار میلیارد دلار یعنی معادل ۵۰ درصد بودجه آمریکا پول جدید- منتشر کرده‌اند برای اینکه فقط از بحران کرونا عبور کنند. یعنی اگر اقتصاد آمریکا دلار پایه نبود کسری بودجه آمریکا هم امروز بیش از ۵۰ درصد بود؛ اما چون پول آمریکا جهانشمول است، چاپ دلار منجر به تورم در اقتصاد آمریکا نمی‌شود.  اما در اقتصاد ایران حجم پول باید به عنوان یک جزء از نقدینگی بدون پشتوانه کالا اضافه بشود، بنابراین باید منتظر عوارض تورمی آن بود. به همین دلیل دولت به دنبال این است که کسری بودجه را از طریق استقراض بانک مرکزی جبران نکند بلکه از طریق راهکارهایی که گفته شد، جبران کند تا عوارض تورمی نداشته باشد.

اقتصاددان