نعمت احمدی حقوقدان سیل یک پدیده اقلیمی است که در سراسر جهان سالانه میلیاردها دلار خسارت وارد می‌کند، اما کشور ما در مقابل این پدیده طبیعی چقدر آماده است و چه باید کرد؟ در حالی‌که ۳۲ درصد بلایای طبیعی مربوط به سیل و سیلاب است. غیر از روش‌های سازه‌ای که متناسب با وضع توپوگرافی منطقه […]

نعمت احمدی حقوقدان

سیل یک پدیده اقلیمی است که در سراسر جهان سالانه میلیاردها دلار خسارت وارد می‌کند، اما کشور ما در مقابل این پدیده طبیعی چقدر آماده است و چه باید کرد؟ در حالی‌که ۳۲ درصد بلایای طبیعی مربوط به سیل و سیلاب است. غیر از روش‌های سازه‌ای که متناسب با وضع توپوگرافی منطقه که مورد استفاده قرار می‌گیرد، آبخیزداری و مدیریت کاربری حوضه‌ها و پهنه‌بندی سیل و مدیریت سیلاب در مناطق سیل‌گیر است، موضوع آبخیزداری که برابر تحقیقات علمی و میدانی می‌تواند مانع حرکت سیلابی باران‌های تند بشود کم‌هزینه‌ترین روشی است که گفته می‌شود با صرف هزینه ۱۰ درصد از خسارت سالانه به جهت اجرای طرح آبخیزداری می‌توان در سال‌های بعد مانع از سیلاب‌های فصلی شد. بی‌شک با آبخیزداری فرمان سیلاب‌های ویرانگر را به‌دست گرفته و با هدایت نزولات آسمانی با احداث موانع طبیعی که مانع حرکت روان‌آب‌ها می‌شود آب را به زیر زمین هدایت می‌کنیم. کافی است با اندک تغییری در طبیعت مانع از جمع شدن روان‌آب‌ها و حرکت آن در سطح زمین شد، یک پروژه ساده آبخیزداری بعد از مطالعات اولیه خاک‌شناسی، پوشش گیاهی عملیات مکانیکی از قبیل احداث بندهای خاکی، عملیات ذخیره‌سازی نزولات آسمانی از طریق احداث فارو تراس و بانکت‌بندی در مسیر روان‌آب‌ها، وقتی در مسیر اولیه روان‌آب‌ها با احداث بندهای خاکی و سپس هدایت آب‌ها به سطح زمین از طریق احداث فارو و شیب‌بندی زمین مانع از حرکت آب در یک مسیل شویم، آب در سطح زمین پخش می‌شود می‌توان در مسیر بندهای خاکی و سیل‌بندها با غرس بوته‌های گیاهی و درختانی که در شرایط آب و هوایی منطقه و با تکیه بر میزان نزولات آسمانی رشد می‌کنند در کوتاه‌مدت بستر زمین را با پوشش گیاهی مهیای جذب آب به داخل زمین نمود….

در ایران آبخیزداران موفق و صاحب‌نامی داریم که توانسته‌اند الگوساز دیگران باشند. از طرفی هستند آبخیزدارانی که با تاسف مدیران محلی به هر علت مانع از فعالیت آنان می‌شوند. مدتی قبل با یکی از آبخیزداران منطقه اصفهان گفت‌وگو می‌کردم که در اراضی ملکی خود به مساحت یکصد هکتار طرح آبخیزداری پیاده کرده بود و با تکیه بر داده‌های علمی و سوابق بوم کشت منطقه درختان مثمر و گیاهان دارویی را پرورش می‌داد. وقتی هیجان سدسازی در کشور بالا گرفت و نهادها و سازمان‌های دست‌اندرکار سدسازی ذوق‌زده روی هر رود و نهری شروع به سدسازی کردند، روی بعضی از رودها چندین سد ساخته شده و چون احداث تاج سد سودآور بود و کانال‌کشی زیر سدها و انتقال آب به اراضی زیر سد پرهزینه و نحوه تقسیم آن بین مالکین زمان‌بر است به امید خدا رها شد. ۱۳ سدی که قبل از انقلاب با کارشناسی‌های دقیق احداث شده بود را به بالای پانصد سد افزایش دادند به این مهم کار ندارم که منافع عده‌ای در سدسازی است، این مساله موردنظرم است که چرا به‌جای سدسازی یا در کنار سدسازی طرح آبخیزداری رونق پیدا نکرد که به حفره‌ها و آبخوان‌های زیرزمینی کمک کند و علاوه بر سطح زمین به آبخوان‌های زیرزمینی کمک کند. اگر ۱۰ درصد از خسارات وارده بر اثر سیلاب را خرج آبخیزداری کنند، مانع از وقوع سیلاب‌ها شده و سفره‌های زیرزمینی هم تغذیه می‌شوند، در دهه ۴۰ که موج حفر چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق در کشور بعد از اصلاحات ارضی به راه افتاد، سطح آب‌های زیرزمینی تعریف خاص خود را داشت. مثلا در منطقه زرند کرمان شهر محل تولد نگارنده، سطح آب کمتر از ۱۰ متر بود و با حفر چاهی دستی و نصب موتور دیزل شروع به استخراج آب‌های زیرزمینی کردند و ظرف کمتر از بیست سال بیشتر قنات‌های کشور که ابداع ایرانیان است و قرن‌ها حیات را در فلات ایران شکل داده بودند خشکاندند؛ برای نمونه سطح آب‌های زیرزمینی شهرستان زرند که کمتر از ۱۰ متر بود امروزه به بالای سیصد و چهارصد متر افت پیدا کرده است، در مدتی کمتر از نیم‌قرن صدها متر از آب‌های زیرزمنی را به کمک گازوئیل و برق هدر دادیم و حفره‌های زیرزمینی خالی از آب با اولین زلزله با قدرت کم زمین نشست می‌کند. تنها راه برون‌رفت از این وضعی که با دست خود بر زمین تفتیده کشورمان تحمیل کردیم به راه انداختن موج جدیدی تحت عنوان آبخیزداری هستیم. کافی است با کار کارشناسی ساده با توجه به نوع خاک و آب و هوا و میزان بارندگی‌ها، با اجرای طرح‌های آبخیزداری هم روان‌آب‌ها را کنترل و هم با تغذیه آب‌های خسارت‌آفرین به زیرزمین پوشش گیاهی منطقه را دوباره احیا کنیم. به‌کرات از مسئولان درخواست شده است اجازه دهند با سرمایه شخصی مالکین اراضی پایین‌دست طرح آبخیزداری پیاده شود و اگر کمک دولتی باشد که زودتر به نتیجه می‌رسیم با شیب‌بندی و احداث خاکریز و سیل‌بند و روان‌آب‌های زمستانه و بهاری را کنترل و به درون حوضچه‌ها و پشت سیل‌بندها و سطوح طبقه‌بندی شده محل اجرای آبخیزداری هدایت و ضمن تغذیه به سفره‌های زیرزمینی آب باعث رویش گیاهان بومی و غرس درختانی که با آب و هوا و نیز میزان ذخیره آب سازگاری دارند. پرسش این است وقتی سرمایه‌گذاری تحصیلکرده‌ می‌تواند در رشته دیگری مثلا در زمینه پزشکی و بیمارستانی سرمایه‌گذاری کند شوق و علاقه‌اش را به زراعت با تهیه زمین زراعی دارد و دنبال آن است که از علم نوین آبخیزداری استفاده کند و مانع از هدر رفتن روان‌آب‌ها و سیلاب‌ها شده و از تخریب اراضی و ایجاد ویرانی جلوگیری کند چرا با او برخورد می‌شود؟ چرا به امثال نگارنده اجازه داده نمی‌شود با سرمایه شخصی در مناطقی که سیل‌خیز است و سرمایه‌گذاری در پایین‌دست را در معرض خطر قرار داده است با اجرای طرح‌های آبخیزداری هم ایجاد اشتغال کنیم و هم از مانع ویرانی سیلاب‌ها بشویم و مهم‌تر از همه این گران‌ترین سرمایه خدادادی را که باید ممد حیات باشد و رونق کار و زندگی به بلای آسمانی تبدیل شود، کاش به فکر آبادانی کشور با سرمایه مردمش باشیم.