سقوط تعهدات از تهاتر یاد کرده است که ماهیت غیرقراردادی دارد و از این حیث موضوعی متنفی است با وجود این در نظام حقوقی ما نهادهای مشابهی به چشم می خورد که لازم است چیستی قراردادهای پایاپایی را با آنها مورد تطابق و تحلیل و تبین قرار داد

درآمد نیوز-سقوط تعهدات از تهاتر یاد کرده است که ماهیت غیرقراردادی دارد و از این حیث موضوعی متنفی است با وجود این در نظام حقوقی ما نهادهای مشابهی به چشم می خورد که لازم است چیستی قراردادهای پایاپایی را با آنها مورد تطابق و تحلیل و تبین قرار داد.

فقهای امامیه، عقد بیع را به تملیک عین به عوض معلوم تعریف می کنند و قانونگذار ما نیز از همین تعریف تبعیت کرده است (ماده ۳۳۸ ق.م) وصف تملیکی بودن قرارداد بیع، این تصور را ایجاد می کند که احتمالاً مبادلات پایاپای از بین سایر عقود معین، بیشترین شباهت را با عقد بیع داشته باشد.

اما باید بر آن اعتقاد بود که مبادلات پایاپای به عنوان عقد بیع نمی تواند محسوب شود. زیرا اولاً عقد بیع جزء عقود تملیکی محسوب گردیده و به صرف انعقاد عقد، مالیت ثمن به بایع و مالکیت مبیع به خریدار منتقل می گردد.

در حالی معاملات پایاپای عقدی عهدی تلقی می شود زیرا تملیک به شکل و شیوه عقد بیع، در معاملات پایاپای اتفاق نمی افتد صرفاً برای طرفین تعهداتی ایجاد می گردد حداقل ان است که خریدار تنها مالک محصول می شود و عرضه کننده به محض ایجاب مالک کالای تعین شده از طرف خریدار نمی گردد.

برخی از نویسندگان نیز در انواع قراردادهای پایاپای از نظریه عهدی بودن سخن رانده اند. ثانیاً در تأیید عهدی بودن عقد مزبور می توان به ماده یک قرارداد نمونه بیع متقابل کمیسیون اقتصادی اروپا استناد نمود و از طرف دیگر بیع متقابل صرفاً یکی از نمونه ها و مصادیق قرارداد پایاپای هست نه همه قرارداد پایاپای. قرارداد پایاپای تولیدی یکی از اقسام توافقات پایاپایی است که برای زمان های طولانی منعقد می گردد و طبق آن کارخانه با تجهیزات کامل و تکنولوژی، فروخته و نصب می گردد.

خریدار بهای کارخانه را از طریق تولیدات حاصله تسویه می کند. یعنی مابه ازی قیمت کارخانه، انتقال محصولات تولیدی به فروشنده است. همان طوری که در تعریف قراردادهای پایاپای به تفصیل بیان شد در این گونه قراردادها هیچ گونه پرداخت نقدی وجود ندارد.

ولی عقد بیع، خاص مبادله کالا با پول یا به اصطلاح حقوقی ثمن معامله است تا جائی که برخی از حقوق دانان هر گاه اش، خاص پول را با کالا مبادله نمایند؛ دادرس بایستی حکم به بیع بودن توافق دهد هر چند طرفین آن را در ذهن خود معاوضه در نظر گرفته باشند.

در حالی که در انواع مختلف قرارداد پایاپای هیچ پرداخت نقدی با ارز و غیرآن صورت نمی پذیرد و در برابر فروش کالا، صرفاً محصول مشتری یا محصول شخص ثالث داده می شود که بسته به نوع قرارداد پایاپای شیوه و زمان باز پرداخت فرق خواهد داشت.

وجه تمایز دیگر بین دو نهاد حقوقی را باید در ملازمه و سنخیت بین دو کالا در قرارداد پایاپای و عدم این شرط در قرارداد بیع دانست. قانون مدنی ما معاوضه را عقدی تعریف کرده است که طبق آن احدی از طرفین به عوض مال دیگر از که طرف مقابل اخذ می کند؛ مالی دهد می بدون آنکه از یکی عوضین، و مبیع دیگری ثمن را لحاظ کنند. ملاحظه می گردد عقد معاوضی به مانند بیع عقد تملیکی است همین امر باعث تمایز آن از قرارداد پایاپایی هست و زیرا آنگونه که پیشتر گفته شد در تبادلات پایاپای انتقال مالکیت به شکلی در عقد معاوضه صورت می گیرد، وجود ندارد و در واقع آن چه در قرارداد پایاپای با آن مواجه هستیم صرفاً وضع شدن تعهدات برای طرفین است؛ مضافاً بر خلاف قرارداد پایاپای عقد در معاوضه و تسنیخ ارتباط بین عوضین شرط نیست و این همان موضوعی بوده است که در عقد بیع نیز وجود داشته است که شرح آن گذشت. بنابراین با توجه به مجموع مطالب نمی توان قراردادهای پایاپای عقد با را معاوضه یکی تلقی کرد.

  • نویسنده : محمدرضا ناری ابیانه