تقریبا روزی نیست که یکی از مقامات رسمی سه کشور ایران ،عربستان و کویت راجع به یک میدان نفتی موضع گیری نکنند ، میدان آرش  که در آب های خلیج فارس واقع شده است اما هنوز پس از دهه ها مرز مشخص آبی برای آن تعیین نشده است  ،در این بخش  با مهدی حسینی معاون پیشین امور بین الملل وزارت نفت به بررسی موضوعات پیرامون این میدان و تاریخچه اکتشافات آن می پردازیم.

درآمد نیوز – آقاگلی؛ تقریبا روزی نیست که یکی از مقامات رسمی سه کشور ایران ،عربستان و کویت راجع به یک میدان نفتی موضع گیری نکنند ، میدان آرش  که در آب های خلیج فارس واقع شده است اما هنوز پس از دهه ها مرز مشخص آبی برای آن تعیین نشده است  ،در این بخش  با مهدی حسینی معاون پیشین امور بین الملل وزارت نفت به بررسی موضوعات پیرامون این میدان و تاریخچه اکتشافات آن می پردازیم.

برای ابتدا با توجه به اینکه شما پیشینه ی فعالیت های میدانی آرش که خب الان موضوع روز است در آن زمینه اطلاعات دارید یک اشاره ای بفرمایید که اکتشاف میدان آرش از چه زمانی وجود داشته است؟ و چه روندی را طی کرد ؟

_ما از خیلی قبل در منطقه بی طرف بین عربستان و کویت ژاپنی ها یک کار اکتشافاتی ظاهرا انجام داده بودند و یک میدانی را کشف کرده بودن که آن ها ایم این میدان را الدوره (میدان آرش)گذاشته بودند، اوایل دهه ی ۸۰ بود که بحث الدوره از طرف کشورهای کویت و عربستان مطرح شد که میخواهد از آن بهره برداری کنند وقتی که ما بررسی کردیم دیدیم که خیلی احتمال دارد که این میدان در گسترش پی در پی ماهم باشد منتها مشکلی که وجود دارد این است که ما تقریبا در همه ی خلیج فارس خطوط مرزی امان را با کشور همسایه نهایی کرده ایم و خط ها مشخص است به جز دوتا منطقه است که هنوز نهایی نشده یکی از انها منطقه ی بی طرف عربستان و کویت و یکی دیگر در جنوب عراق است که خط مرزی آن ها تعیین نشده است بنابراین وقتی ما میدان را بررسی کردیم دیدیم که این میدان اگر ما خط مرزی را تعیین کنیم میتواند در آب های ما هم باشد .

چرا خط مرزی مشخص نکردیم؟ زیرا در تمامی خطوط مرزی دنیا و جاهایی که است و منابع زیرآبی و زیرسطحی و روسطحی ،این ها با خطوط مرزی مشخص میشود که سهم هر طرف چه مقدار است و چگونه برداشت و همکاری کنند حتی در برداشت و تقسیم سود کنند  که ما خودمان از این میدان مشترک تعداد بسیار زیادی داریم که در حال حاضر دارد کار میشود ،باز خط مرزی نقطه اصلی قضیه بود و ما به همین دلیل به دنبال این موضوع رفتیم که چرا خط مرزی تعیین نشده دلیل گذشته این بود که ما نتوانستیم با کویت از سال ۱۳۴۹ مذاکره کنیم و آن ها حاضر نبودند پای میز مذاکره بنشینند و مرز ها تعیین شود .

مسئله ی دیگر غیر از اینکه فنی فقط نفتی بود این مسئله سیاسی می شد که بایستی با دیپلماسی کشورمان هماهنگ باشیم ، جایی که راجع به خلیج فارس تصمیم میگیرد شورای عالی خلیج فارس است و این موضوع از طرف نفت به شورای عالی خلیج فارس ارجاع شد و شورا جلسه بعد این کار گذاشت که بنده در آن جلسه شرکت کرده بودم و گزارش داده ام و البته آن موقع دوره ی آقای خاتمی بود ولی آقای هاشمی رئیس شورای عالی خلیج فارس بودند  و آقای برائتی دبیر شورا بودند بنابراین نتیجه ی این بحث این شد که وقتی کویت بعد از سه چهار دهه حاضر نیست مذاکره کند ، تکلیف ما روشن است که خب ما هم برویم کاری کنیم مذاکره کنند و خط مرزی تعیین کنند و هم ما بفهمیم آنجا نفت هست یا خیر و سهم ما چیست

+ آن زمان سمت شما در نفت چه بود؟

_ قائم مقام مدیر شرکت نفت بودم و عضو هیئت مدیر شرکت نفت ، و ادامه ی ماجرا بر این اساس شورای عالی خلیج فارس از ما خواست ما با دو هدف برویم ۱-کار حفاری را در منطقه شروع کنیم به این هدف بود که به هر حال همسایه(کشور کویت) حاضر نبوده و طی سه چهار دهه گذشته پای میز مذاکره بنشیند و تکلیف را روشن کند و خط مرزی را مشخص کنیم  ۲-ما برویم به شناسایی منطقه از نظر وجود ذخایر نفتی، گستره میدان الدوره یا میدان آرش تا کجاست؟ آیا اگر خط مرزی تعیین شود میتواند در آب های ما باشد یا خیر؟ میدان مستقل است یا مشترک؟

این ها را به گونه ای تعیین کنیم و بدانیم چگونه است ، بنا به دستور شورای خلیج فارس دکل را بردند و کار حفاری را شروع کردند ،کار حفاری اکتشافی هم معمولا چند ماه طول می کشد در این فاصله در حقیقت ما خیلی حسن نیت از طرف کویتی ها و عربستان ندیدیم بنا به صحبت هایی که من از اقای صدر که آن موقع معاون وزیر خارجه بودند و اقای خواجی مدیر خلیج فارس وزارت خارجه در جلسه ای که با آنها داشتم شنیدم این کشور ها فشار خیلی زیادی بابت این کار به ما وارد میکردند به این منظور که چرا شما در حال حفاری هستید و حتی روزنامه های کویت تعبیر های نه چندان خوبی را کرده بودند ،مثلا گفته بودند دکل حفاری ایران خیلی فرقی با تانک های عراق که آمد کویت را تصرف کرد ندارد ،خب این شبیه سازی ممکن است کسی که در کویت است بخواند و خوشش بیاید ولی واقعیت این است که شبیه سازی خوبی نبود و دور از اصول هم جواری با کشور همسایه آن هم با ما که خصوصا در دوره ی اشغال کویت خیلی همکاری کردیم ،به هر حال فشار خیلی زیادی روی وزارت خارجه گذاشته بودند و وزارت خارجه بنا بر تکالیفی که داشت مرتب از ما درخواست جلسه داشتند واقعیت این است که ما خیلی به این جلسات علاقه نشان نمی دادیم برای اینکه احساس می کردیم ممکن است فشار هایی که روی وزارت خارجه است باعث شود کار ما لطمه ببیند و نتوانیم به آن هدف هایی که داریم برسیم این قضیه را خیلی جدی نمیگرفتیم تا اینکه نزدیک پایان کار شد که ما اینبار در جلسه حضور پیدا کردیم و از آن ها خواهش کردیم همه ی این فشار ها تا اینجا تحمل کردند و چند هفته ی دیگر هم تحمل کنند تا ما کارمان را تمام کنیم و خوشبختانه آنها همکاری کردند ، البته سیاستمان در اعلامش این نبود که ما کار را تمام کردیم چون دکل را بعد از اتمام کار به عقب کشیدیم خواستیم بالاخره یک حسن نیتی هم نشان داده باشیم و گفتم که ما به خاطر حسن همجواری با کشور های همسایه و چون آنها ناراحت هستند ما به این دلیل دکل را به عقب کشیدیم اما واقعیتش این بود که ما کار را تمام کرده بودیم و بعد دکل را به عقب کشیدیم مدیران اکتشاقات ما شروع کردند به ارزیابی میدان بر اساس اطلاعاتی که گرفته بودند و فهمیدیم در آن منطقه ای که حفاری کرده بودیم ما نفت و گاز داریم و اینجا میدان است و این میدان هم به احتمال قوی گستره ی همان بخشی است که الدوره اسمش را گذاشتند عربستان و از نظر ما با اطلاعاتی که امروز داریم این میدان وقتی که خط مرزی تعیین شود یک میدان مشترک خواهد بود اما بستگی دارد وقتی خط مرزی تعیین شود چه خواهد شد ،آیا همه ی میدان پایین یا بالا است؟ یا یک بخش اینجاست یا آنجاست؟ در هر صورت ما فکر میکنیم درستش این است که ما کویت به جای این صحبت هایی امضا کردند که همه ی آن مال خودمان است و ما منتظر نمی مانیم و این چیزهایی که حداقل رسانه ها از آن ها منعکس میکند به جای این بیایند صحبت کنیم و مذاکره داشته باشیم و هر چه زودتر خط مرزی را تعیین کنیم و بدون خط مرزی هیچکس نمیتواند مدعی باشد میدانی که نزدیک است به آبهای مرزی، همه اش در آب های ما است نه ما میتوانیم بگوییم همه آن میدان آرش در اب های ماست و نه آن ها چنین چیزی را میتوانند بگویند .

+ از جزئیات آن فعالیت اکتشافی که آن دوره انجام شد شما خاطرتان است که توی چه مقدار از عمق بود و چه حجم از ذخایر های آن موقع ارزیابی شد وذخیره درجایی میدان چه مقدار است چیزی به خاطر دارید؟ یا اصلا ارزیابی انجام شده؟

_ارزیابی انجام شد اما آنچه به خاطرم مانده این است که آن میدان نفتی گازی است یعنی ما در لایه های نفت داریم و نفت خوبی هم داریم و هم لایه های گاز داریم ،بنابراین ما فکر می کنیم  آن اعدادی که امروزه درباره آن صحبت می شود که مثلا بتوانند یک میلیارد فوت مکعب در روز گاز تولید کنند به نظر کن خیلی محتملی است وشایدم هم بیشتر شود تولید کرد، متناسب با آن به میزانی که گاز آسفالت پلاس بیانات داشته باشد شاید اگر با پاستروم مقایسه شود مثلا هول و حوش ۴۰هزار تا در روز باشد اگر بشود یک میلیارد گاز بیانات داشته باشد ، دقیق خاطرم نیست اما میدانم نفتی و گازی بوده است .

+ شما توی صحبتاتون اشاره کردید که این تصمیم بردن دکل اکتشافی به آن منطقه با این هدف بود که کویت را پای میز مذاکره برای تعیین خط مرزی بکشانید توضیح بفرمایید بعد از اینکه شما مصاحبه کردین و فهمیدین ما نیمه کاره ، کار  اکتشاف را رها کردیم چه اتفاقی افتاد ؟

_من تصورم بر این است که کویتی ها خیلی باور نکردند که ما کارمان را تمام نکردیم و شرکت کرده بودم برای سخنرانی در لندن گروه های عرب و کویتی هم آنجا بودند و از من میپرسیدند که نتیجه ی آن اکتشافات چی شد؟و خب معنی اش این بود که خیلی باور نکردند ولی آن موقع اعلام آمادگی برای مذاکره کردند و قرار هم بر این بود که مذاکره شود اما حقیقت را بخواهید ما شروع کردیم روی خط مرزی کار کردن و با فرضیات مختلف که بر اساس اصول حقوق بین الملل برای تعیین خطوط آبی مرزی بین کشور ها  است و با ملاحظات مختلف نقشه ها هم تهیه کردیم که این کار بیشتر مدیریت اکتشافات که زحمتش را کشید و نقشه ها آماده شد و من فکر می کنم این نقشه ها الان هم باید در نفت باشد حالا یا در مدیریت اکتشاف یا در خود شرکت نفت و مدیریت بین الملل باشد به هر حال ما اطلاعات کافی از نظر بحث و گفتمان راجب خط مرزی را آن موقع تهیه کردیم و می تواند تکمیل تر هم باشد احیانا با نگاه های جدیدی که کارشناسان دارند ببینند و این خط مرزی را تعیین کنند اما درمورد مذاکره ی مرزی تا من در نفت بودم که تا سال ۱۳۸۴ می شود من خاطرم نمی آید که ما مذاکره ی روی خط مرزی چون در ایران وزارت امور خارجه مسئول تعیین خطوط مرزی است و در کویت ظاهرا وزارت نفت است ولی من تا زمانی که آنحا بودنم نشنیدم که مذاکره ای باشد اما اخیرا من یک گزارشی از اقای عادلی که آن موقع معاون اقتصادی وزارت خارجی بودند دیدمشان و نوشته بود که مذاکره ای ایشون با کویتی ها برای خط مرزی انجام داده است و ایشون گفته اند کویتی ها آن طور که باید همکاری نکردند که کار به نتیجه برسید، جزئیات این موضوع را من نمیدانم شاید بد نباشد با ایشون هم صحبتی داشته باشید برای جزئیات این مذاکره ولی تا من در نفت بودم مذاکره ای بین وزارت خارجه و کویت برای خط مرزی انجام نشد  علی رغم اینکه اعلام امادگی کرده بودند حالا  یا ما کوتاهی کردیم در دعوت آنها یا بلعکس .

+باتوجه به تجربه ای که شما تعریف کردید که چه اتفاقی افتاد ، الان توی این زمان با اخباری که ما از طرف کویتی ها و عربستانی ها که هیچ حقی توی آن محدوده برای ایرانیان قائل نیستند می شنویم فکر میکنید که عکس العمل وزارت امور نفت یا وزارت امور خارجه چه باید باشد؟ آیا باز بردن دکل حفاری به آن منطقه می تواند نتیجه ای در پی داشته باشد؟ یا اینکه قبل از آن باید مذاکره انجام شود ؟

_هم وزارت امور خارجه ماهم وزارت نفت ، دوستان خودشان خیلی بهتر از من میدانند که در این شرایط چه به صلاح کشور ها است اما انچه که من میتوانم به عنوان یک ایرانی و یک کارشناس کوچک عرض کنم این است که اولا الان موضع گیری نباید این باشد که ما آماده ایم که مشترک باهم کار کنیم ،این ها برای موقعی است که آنها شراکت شما را به رسمیت شناخته باشند اما اینکه چه کاری انجام دهیم ، من اگر باشم که ممکن است این موضع ای که میگیرم غلط یا درست باشد اگر مسئول باشم قطعا این کار را می کنم که باتوجه به نقشه ای که خودمان تهیه کردیم و میدانیم خطوط مرزی منطقی که ما قبول داریم کجا است من دکل را در منطقه می برم و شروع به حفاری میکنم و اسمش هم میگذارم اکتشاف تکمیلی ،شما وقتی دکل را ببرید جدی بودن ما در موضوع برای طرف های مقابلتان روشن می شود و میفهمند که شما شوخی نمیکنید و حقی در اینجا بر خطوط قائل هستید فقط فکر میکنم چنین حرکتی می تواند موجب این شود که آنها اگر همکاری نکردند به فکر فرو ببرد که باید الان بیایند در این مقوله و کمک کنند  توی مذاکره به نظر من اگر آنها نیاز به گاز دارند میشه گفت که گاز را شما بردارید و ما سهممان را به شما می فروشیم یعنی نکرانی آنها از نظر کمبود گازی که ممکن است نیاز داشته باشد چون کویت سالیان سال است با ما مذاکره میکند برای خرید گاز ،بنابر این ما به آنها بگوییم گاز برای شما و سهم ما را بدهند.

+ البته خودمان هم به گاز نیاز داریم.

_میتوانیم بگوییم برای چند سال گاز را به آنها بفروشیم ،به هر حال اگر آنها نگرانی داشته باشند در خصوص کمبود گاز ،آن موجب شود که بخواهند با ما یک برخورد نه چندان درستی را داشته باشند ، میشود این اطمینان را در مذاکره به آنها داد و بگوییم نگران نباشید مهم این است که ما خط مرزی امان را تعیین کنیم و من واقعا این را به صورت قاطع می گویم که تا خط مرزی تعیین نشده هیچکس نمی تواند بگویید که کل این میدان مال کیست .

اگر میدان آنقدر از خط میانی خلیج فارس فاصله داشت خب آن حل میشود اما خب این ها اینقدر به خط وسط خلیج فارس نزدیک هستند و به میدان های ما نزدیک هستند که بگویند کل اینجا مال ماست از نظر حقوقی درست نیست و ما هم چنین ادعایی را نمیکنم که بگوییم کل این میدان مال ماست،مگر اینکه خط مرزی تعیین شود و ببینیم واقعا در آب های ما قرار دارد و حالا اگر این میدان مشخص شد که مشترک است باید چه کاری انجام داد؟ آن موقع شما میتوانید بگویید بیاید با هم مشترک کار کنیم و بهترین روش هم در میدان های مشترک این است که شما با شریک مقابل مشترکاً میدان را برداشت کنید ،این کاری است که ما متاسفانه در میدان مشترکمان انجام ندادیم  ما میدان های مشترک متعددی با عربستان و امارات و کویت داریم که داریم بهره برداری میکنیم اما ما برای خودمان و آنها برای خودشان، این به میدان ها لطمه می زند و در دنیا معمول این است که طرفین باهم تصمیم می گیرند باهم میدان را توسعه دهندو ببرند مثل آن کاری که قرار شد با عمان کنند که میدان هنگام ما و آنها باهم مشترکاً کار کنیم  البته چون سابقه تاریخی داشت و هرکسی کار خود را انجام داده بود من جهت اطلاع عرض کنم یک کار خوبی که آن دوره من خدمت دوستان بودم و انجام شده بود و ادامه میدادیم این بود که گفتیم خیلی خب حالا که ما مشترکاً میدان را برداشت نمیکنیم ولی کمیته های مشترک فنی گذاشته بودیم این کمیته ها را باهمه کشورها تقریبا داشتیم مثل امارات و قطر و عربستان ، من خلیج فارس را میگویم که هر از چند گاهی کمیته مشترک تشکیل  جلسه میداد و ما اطلاعاتمان را باهم تبادل میکردیم که به میدان آسیب نزنیم ، من همیشه مثالی که میزن این است که میدان مشترک مثل لیوان آب می ماند که شما در آن دو عدد نی گذاشته اید یکی این طرف میمکد و یکی آن طرف دیگر و هر دو هم چون سهم ها مشترک است سعی میکنند بیشتر بمکند این یعنی به میدان آسیب رساندن و کار درستی نیست اما اگر یک نی بگذارید و بعدا بین خودتان تقسیم کنید بهتر است و ما برای اینک این اتفاق نیافتد کمیته های فنی مشترک تشکیل داده بودیم ،من الان خیلی نمیدانم که آن کمیته ها فعال هستند یا خیر ولی در دوره ای که ما بودیم این کمیته ها به صورت منظم تشکیل جلسه میداند و خیلی خیالمان راحت کرده بودند که ما خیلی به میدان آسیب نمیرسانیم.

+آیا تعیین محدوده ی مرزی در آن منطقه می تواند آن میدان هایی مول فروزان و اسفندیار که در امتداد آن منطقه هستند محدوده ی مرزی شان را تحت تاثیر قرار دهد ؟

_نه مطلقا برای اینکه آنجا خط مرزی تعیین شده است و هر کسی میداند که کجای قضیه قرار دارد و سهم هایمان کاملا مشخص است ضمن اینکه گفتم ما الان تقسیم سهم هم باور نداریم هر دو داریم برداشت میکنیم در فروزان و مرجان دارند برداشت میکنند هرچند که گاهی وقت ها زیاد برداشت میکنند که این کار قشنگی نیست .

چون خط مرزی فقط این محدوده است که تعیین نشده است به بقیه ی میدان ها کاری ندارد و اکر تعیین کنند ما فکر میکنیم بیشترین میدانی که میتواند تاثیر بگیرد قطعا در شرایط فعلی همین میدان آرش است.

+درمورد اسفندیار چطور؟ ما الان از اسفندیار برداشت نداریم

_بله خط مرزی در آنجا مشخص شده است اما هنوز اقدام به برداشت نکردیم و باید اقدام کنیم .