اقتصاد کشور وضعیت بسیار شکننده‌ای دارد و به همین دلیل هم هر تغییری در روند سیاست داخلی و خارجی، وضعیت بازارهای مهم جهان و تغییرات و نوسانات دلار و یورو، باعث می‌شود تا اقتصاد کشور دچار تنش‌هایی شود که نتیجه آن در زندگی روزانه مردم تاثیر می‌گذارد. این تاثیرپذیری اقتصاد ایران از هر المان داخلی […]

اقتصاد کشور وضعیت بسیار شکننده‌ای دارد و به همین دلیل هم هر تغییری در روند سیاست داخلی و خارجی، وضعیت بازارهای مهم جهان و تغییرات و نوسانات دلار و یورو، باعث می‌شود تا اقتصاد کشور دچار تنش‌هایی شود که نتیجه آن در زندگی روزانه مردم تاثیر می‌گذارد. این تاثیرپذیری اقتصاد ایران از هر المان داخلی و خارجی آسیب‌پذیری آن را افزایش داده است. بسیاری از اقتصاددان این وضعیت را حاصل تصمیمات نادرستی می‌دانند که سال‌های سال گرفته شده و اصلاح آن نیز شاید دهه‌ها زمان نیاز داشته باشد. از طرفی دیگر حضور افراد غیرمتخصص در عرصه سیاسی است که بدون درنظر گرفتن تبعات احتمالی تصمیماتی که می‌گیرند باعث بروز مشکلاتی در سایر حوزه‌ها به‌ویژه اقتصاد می‌شوند. این اتفاق در مجلس یازدهم رخ داده است. تصمیمات ماه‌های اخیر مجلس نه تنها سودی برای کشور نداشته که باعث شده تا درهم‌تنیدگی‌های زیادی برای کشور ایجاد شود. اقتصاد کشور به شدت آسیب دیده و نیاز به جراحی‌های عمیق و حذف زوائدی دارد که باعث شده‌اند تا شاهد وضعیت امروز باشیم.

مصوبه اخیر مجلس باعث نوساناتی در بازارهای مالی و پولی و سرمایه‌ای کشور شد و این روند همچنان ادامه دارد، ابعاد چنین تصمیماتی چطور تعیین می‌شود؟

تقریبا بحث‌های سیاسی و امنیتی با بحث‌های اقتصادی همیشه همراه بوده و هست. ایراد اساسی اقتصاد ایران این است که شکنندگی بالایی دارد؛ وقتی اقتصاد شکننده است به سرعت از نااطمینانی‌ها، وجود ریسک و نبود شفافیت تاثیر می‌پذیرد. زمانی‌که اقتصاد کشوری مستحکم است و وابستگی آن به بیرون از مرزها پایین است و اقتصاد متنوع، رقابتی و قوی‌ای دارد، خیلی از بحث‌های بین‌المللی یا سیاسی تاثیر نمی‌گیرد ولی وقتی اقتصاد شکننده و ضعیف باشد به سرعت این اقتصاد از تصمیمات و بحث‌های سیاسی و بین‌المللی تاثیر می‌پذیرد و این نکته، ضعف اقتصاد ما است. وقتی اقتصاد ایران ضعیف و شکننده است با هر تصمیم، حرف یا تنشی به سرعت اثرات آن در اقتصاد تخلیه می‌شود. نمی‌خواهم درباره اینکه مصوبه اخیر مجلس درباره لغو تحریم‌ها به‌موقع بوده یا نه صحبتی کنم،‌ اما هر تصمیمی تبعاتی در کشور دارد و باید از زوایای مختلف مورد بررسی قرار بگیرد و هزینه و فایده‌هایش را دید. اقتصاد ایران در شرایط سختی قرار دارد و معیشت توده مردم به شدت تحت فشار است، در سه سال اخیر در مجموع ۱۰۰ درصد تورم تجمعی داشتیم و قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته و آمارها نشان می‌دهد سال ۹۹‌ در مقایسه با سال ۹۰،‌ ۳۴ درصد درآمد سرانه مردم کاهش یافته است. در این وضعیت باید در تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری‌ها محتاط وارد شد. مجلس یا هر نهادی حرفی می‌زند یا تصمیمی می‌گیرد باید تبعات اقتصادی آن را با توجه به شرایط اقتصادی و توده مردم در نظر بگیرد تا تبعات کمتری به اقتصاد وارد کند، در غیر این صورت باید مقاومت اقتصاد را بالا ببریم تا بتوانیم چنین تصمیم‌گیری‌هایی را انجام دهیم وگرنه اثرات این نوع تصمیم‌گیری در متغیرهای اقتصادی به سرعت تسری پیدا می‌کند و بخشی از نوساناتی که در بازار ارز و طلا اتفاق افتاد می‌تواند به دلیل همین تصمیم‌گیری‌ها باشد.

به‌نظر می‌رسد چون مجلس صرفا قانون‌گذار است و مجری دولت،‌ مطالعات زیادی درباره تبعات تصمیم‌گیری‌ها انجام نمی‌شود؛ نظر شما چیست؟

مجلس هم باید قبل از تصمیم‌گیری؛ تحلیل یا پیوست اقتصادی آن تصمیمات را داشته باشد و بهترین پیشنهادی که می‌توان در این باره به نمایندگان داشت این است که مجلس در آینده هر طرحی را که قرار است مصوب کند؛ پیوست‌های آن یعنی پیوست اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن را هم مشخص و مصوب کند تا مشخص شود که این تصمیم چقدر در شرایط اجتماعی، اقتصادی و سایر بخش‌ها تاثیر می‌گذارد بعد از آن هم هزینه و فایده شود که‌ آیا این تصمیم با این بررسی و پیوست‌های اجتماعی و اقتصادی و … و در شرایط مختلف به صلاح هست یا نه. تصمیم‌گیری نیازمند تحلیل‌های اجتماعی و اقتصادی است و زمانی‌که چنین تصمیم‌های آنی در مجلس و دولت گرفته می‌شود می‌تواند تبعات مخرب‌تری داشته باشد.

در حال حاضر این مصوبه بازارها را وارد تنش جدیدی کرده است،‌ منظور شما از هزینه و فایده چیست؟

باید هزینه و فایده این طرح در کوتاه‌مدت و میان مدت مورد بررسی قرار بگیرد. به‌عنوان مثال ممکن است در کوتاه‌مدت از تصویب طرحی متضرر شویم ولی در میان‌مدت به نفع کشور باشد یا سناریو‌های دیگری اتفاق بیافتد یعنی ممکن است حتی در میان‌مدت هم متضرر شویم یا بررسی‌ها مشخص کند که در میان‌مدت و کوتاه‌مدت تغییرات چندانی نخواهیم داشت. همه اینها روی انتظارات تاثیر گذاشته ولی هنوز واقعیت‌ها رخ نداده است. در حال حاضر انتظارات کاهنده به دلیل نااطمینانی‌هایی که وجود دارد به سمت انتظارات تورمی رفته است. پیشنهاد روشن من به مجلس و دولت این است هر طرح و لایحه‌ای که مصوب می‌کنند که در سطح کلان اثرگذار است پیوست‌های اجتماعی و اقتصادی و اثرات کوتاه‌مدت و میان‌مدت آن را مشخص کنند. ابتدا باید هزینه و منافع یک طرح توسط دولت و مجلس مشخص شود، انجام این کار بسیار مهم است ولی چون هنوز این کار انجام نشده نمی‌دانیم که هزینه و منافع طرح فعلی در زوایا و مباحث و زمان‌های مختلف چقدر است و تا زمانیکه این اتفاق نیافتد حرف مسئولان دولت و نمایندگان مجلس در حد نظر باقی می‌ماند و باید تحلیل واقع‌بینانه‌ای درباره تصمیمات صورت بگیرد تا اثرات آن در ابعاد مختلف دیده شود. باید با دید جامعی به مسائل نگاه کنیم و به صورت کلان موارد را مورد کنکاش قرار دهیم. بعضا با توجه به نبود شفافیت، طرح‌هایی که به تصویب می‌رسند نمی‌توان به راحتی درباره اثرات آنها صحبت کرد و ارزیابی لازم را انجام داد.