وجیهه قنبری او هرجایی و در هر جایگاهی می‌تواند باشد؛ پدری که دخترش را سر می‌برد، برادری که خواهرش را آتش می‌زند، مردی که در تاکسی خودش را به زن کنار دستی‌اش می‌چسباند و هر چه زن جمع‌تر می‌شود دست و پای او بازتر. او می‌تواند استاد دانشگاه یا رییس باشد که به‌ازای چاپ مقاله […]

وجیهه قنبری

او هرجایی و در هر جایگاهی می‌تواند باشد؛ پدری که دخترش را سر می‌برد، برادری که خواهرش را آتش می‌زند، مردی که در تاکسی خودش را به زن کنار دستی‌اش می‌چسباند و هر چه زن جمع‌تر می‌شود دست و پای او بازتر. او می‌تواند استاد دانشگاه یا رییس باشد که به‌ازای چاپ مقاله زن در نشریات خارجی، یا دادن پست‌ بالاتر، برایش هم‌نفسی تحمیلی شود. او می‌تواند یک همکار، همسایه، یا دوستی اجتماعی باشد که ورود ممنوع به حریم زن را نمی‌بیند، یا نمی‌خواهد ببیند.

او می‌تواند با یک نگاه، یک پیشنهاد، یک شوخی، یا یک تماس فیزیکی زن را به تنگنایی بکشاند که نامش می‌تواند خشونت کلامی، فیزیکی یا جنسی باشد. این روزها خبرهای اینچنینی زیاد شده؛ زنانی که متهم می‌کنند و مردانی که متهم می‌شوند. زنانی که خود را قربانی می‌دانند و مردانی که یا تکذیب می‌کنند، یا سکوت، یا اعتراف. خشونت جنسی، کلامی و فیزیکی علیه زنان موضوع امروز و اینجا نیست فقط، دردی همه زمانی و همه مکانی است که امروز و اینجا فریاد شده است. زنانی که خشم‌شان فروکش نکرده و درد سال‌ها سکوت‌شان، موجی به راه انداخته که معلوم نیست چه وقت، کجا و به چه قیمتی آرام می‌گیرد. زنانی که از درد می‌گویند و متهم می‌کنند و مردانی که متهم می‌شوند و انکار می‌کنند.

اما این همه ماجرا نیست. در میان خشم و درد زنانی که در شبکه‌های اجتماعی فریاد شد، متجاوزگران بیش از آنکه در جایگاه بیمار نشانده شوند و درمان شوند در جایگاه متهمانی نشستند که باید مجازات شوند. دردهای اجتماعی این جامعه سال‌هاست که این‌گونه مداوا می‌شود. درد باید جوری از بین برود که خیال کنیم هیچ‌وقت نبوده است مثل قطع عضوی از بدن اما واقعیت این است که نه خیال ما آن را فراموش می‌کند و نه درد از میان می‌رود. همه‌چیز ضربتی و کوتاه‌مدت است. زمان زیادی لازم نیست که بگذرد تا دردها و آسیب‌های اجتماعی با شدت و میزان بیشتری برگردند. نه تنها جای آسیب‌شناسی اجتماعی در بررسی جامع پدیده تجاوز و خشونت جنسی خالی است که آموزش نیز جدی گرفته نشده است. آموزه‌های جنسی همچنان از جمله مطالب مگویی هستند که نظام آموزشی به آن نمی‌پردازد. مباحث جنسی در لفافه‌ای از شرم و ناگفتنی‌ها پیچیده می‌شود و دختران و پسران ما بی‌آنکه آموزش ببینند، قد می‌کشند. برخی از آنها بزرگسالانی می‌شوند که  نادانسته‌های‌شان از آنها متهمان امروز را می‌سازد.