در خصوص صحبت‌های رئیس بانک مرکزی مبنی بر رسیدن قیمت ارز به کمتر از ۲۰ هزار تومان باید بگویم، این را می‌توان نوعی اتمام حجت دانست، گرچه تجربه نشان داده این صحبت‌ها نتیجه عکس می‌دهد و باید ببینیم تا چه حد جدی است

جمشید عدالتیان شهریاری کارشناس مسائل اقتصادی

در خصوص صحبت‌های رئیس بانک مرکزی مبنی بر رسیدن قیمت ارز به کمتر از ۲۰ هزار تومان باید بگویم، این را می‌توان نوعی اتمام حجت دانست، گرچه تجربه نشان داده این صحبت‌ها نتیجه عکس می‌دهد و باید ببینیم تا چه حد جدی است و اگر به واقع پدیده مذاکرات و سیاست‌های خارجی در حال تغییر باشد، به طور حتم قیمت ارز نیز نباید مبلغ فعلی باشد و گرچه اندازه میزان افت آن به زیر مبلغ اشاره شده هم سوال مهمی است. در کل بالارفتن و پایین آمدن غیرمنطقی قیمت، باعث مشکلات متعدد اقتصادی خواهد شد و زمان زیادی نیاز است تا جامعه خود را با آن تطبیق دهد.

سوال دیگر آن است که آیا با پایین آمدن نرخ ارز، کاهش قیمت در محصولات هم اتفاق خواهد افتاد یا خیر و این نکته‌ای است که بسیاری از اقتصاددانان به آن اشاره کرده‌اند.

اصولا نوسانات شدید به هر دو سمت باعث اخلال در اقتصاد کشور می‌شود و آنچه از بانک مرکزی انتظار می‌رود آن است که سیاست کاهشی آهسته و مستمر اتفاق بی‌افتد.

ما در حال حاضر شاهد آن هستیم که مواد اولیه بالاخص در گروه پتروشیمی نه تنها ارزان نشده است، بلکه گران شده و این منجر می‌شود تا قیمت تمام شده محصولات افزایش پیدا کند. از طرفی انتظار می‌رود اثرات افت قیمت ارزش مشهود و قابل قبول باشد و این در حالی است که ظرف ماه‌های گذشته شاهد نوسانات بسیاری در این قسمت بودیم.

لذا هیچ فردی قیمت کالاها را به سمت کاهشی تغییر نمی‌دهد. واقعیت امر آن است که اگر توافقی شکل گیرد و تحریم‌ها کمتر شود ما همه منتظر کاهش قیمت ارز هستیم، گرچه انتظار نمی‌رود این اتفاق به سرعت عملی شود. در هر حال اکنون با قیمت ارز نیمایی ثبت سفارش برخی محصولات انجام می‌شود و سه ماه طول می‌کشد تا کالا وارد بازار شود.

صحبت‌های همتی هم سبب می‌شود تا رکود بازار دوچندان شود، به عبارت دقیق‌تر کسی خرید نمی‌کند و همه منتظر افت قیمت هستند که این می‌تواند دو مرتبه عامل اخلال شود. به نظر من باید روند کاهشی ارز آهسته پیش رود و شوک وارد کردن به بازار ارز دردسرساز خواهد بود و کارآفرین‌ها و فعالان اقتصادی را سردرگم خواهد کرد.

ما باید توجه کنیم هر صحبتی می‌تواند بر روند کالاها بالاخص کالاهای خارجی و مواد اولیه تاثیرگذار باشد و این به واقع مهمترین نکته است. از طرفی دیگر انتزاعی عمل کردن باعث به وجود آمدن مشکلات بسیاری در اقتصاد می‌شود. ما سومین تورم دنیا را داریم و لازم است در ابتدا برای هر قدمی این معضل کنترل شود و زمانی که این اتفاق بیفتد پول ملی تقویت خواهد شد.

دولت باید ابتدا کنترل نقدینگی را در دستور کار داشته باشد. ولی در هر صورت سیاست‌ها و تصمیمات فعلی ضد تولید است و به این قسمت فشار زیادی وارد خواهد کرد. به واقع صحبت‌هایی از این دست در هیچ کجای دنیا بلاخص توسط روسای بانک مرکزی مطرح نمی‌شود و این در حالی است یک حرف در آن جایگاه می‌تواند میلیاردها نفع و ضرر برای افراد مختلف به دنبال داشته باشد. به طوری‌که در گذشته دیدیم با اظهارنظرهای مختلف عده‌ای سهام خود را با کاهش فروختند.